مرحله گروهي جام جهاني تمام شده و دو بازي هم از مرحله حذفي گذشته است. تيمهايي كه به خانه رفتند مشخص شدند و سطح فني تيمهاي باقيمانده در جام هم مشخص شده است. آسياييها عملكردي قابل قبول داشتند و برخي مدعيهاي قهرماني خيلي زود بايد ادامه مسابقات را از تلويزيون ببينند. در مورد عملكرد تيم ملي همچنان بحثهاي زيادي در جامعه شكل ميگيرد و مردم سوالاتي در مورد نوع بازي تيم دارند. همه اينها باعث شد با جلال طالبي، سرمربي تيم ملي فوتبال ايران در جام جهاني ٩٨ گپ و گفتي داشته باشيم و ببينيم در جام جهاني چهخبر و چه چيزهايي قرار است، ببينيم. .
آقاي طالبي، جام جهاني را تا اينجا چطور ديدهايد؟
جام خيلي خوبي بوده و تيمها بسيار نزديك به هم فوتبال بازي ميكنند. به طور كلي در همين دور گروهي تيمهايي كه انتظار داشتيم در قامت مدعي ظاهر شوند و به مراحل پاياني برسند، به آن شكل كه بايد بازي نكردند. آلمان در گروهش چهارم شده و برزيل و آرژانتين به سختي از گروهشان بالا آمدند. كرواسي بسيار خوب بازي كرد. اسپانيا و پرتغال حتي به سختي از گروهشان صعود كردند. از برخي تيمها توقع داشتيم با توجه به نام و تجربهاي كه دارند برتريشان را در ميدان نشان بدهند، اما اين طور نبود.
بهنظرتان كدام تيمها حقشان بود از گروهي صعود كنند و موفق نشدند؟
بهترين تيمي كه من ديدم بين آفريقاييها، مراكش بود. باخت به ايران به آن شكل بسيار نااميدكننده بود براي آنها، اما مقابل اسپانيا و پرتغال خودشان را نباختند و بسيار خوب بازي كردند. حتي اگر اسپانيا هم مانند آلمان تيمي كه انتظار داشتيم نبود، بازهم مراكش عملكردي قابل ستايش داشت. ايسلند هم شايستگي زيادي داشت. نيجريه و سنگال هم واقعا تيمهاي خوبي بودند. سنگال كه به خاطر كارت زرد بيشتر نتوانست بيايد.
از كدام تيم خيلي راضي بوديد؟
ژاپن خيلي خوب بازي ميكرد. دونده و زحمتكش بودند و به قول ايرانيها غيرتي بازي ميكردند. در كنار اينها مربي خوبي هم داشتند و عملكردشان خيلي خوب بود. در تمام بازيها اين قدرت را داشتند كه بازيشان را به حريف براي دقايقي تحميل كنند. حتي كره هم فوتبال آسيا را شايسته نشان داد. استراليا هم ديديم چطور فرانسه را اذيت كرد. عربستان هم تنها تيم آسيايي بود كه در هر سه بازي مالكيت توپ بيشتري نسبت به حريف داشت. شايد آنها نتيجه نگرفته باشند، اما فوتبال بازي كردند و آينده روشني دارند. پنج تا گل بازي اول را فراموش كنيد و فكر نكنيد سطح آن تيم هم چنين نتيجهاي است.
نظرتان راجعبه تيم ملي ايران چيست؟
بچهها فوقالعاده بودند. تمام صفتهايي كه راجعبه بازيكنان خوب ايراني ميگوييم را ديديم. غيرتي بودند، از دل و جان مايه گذاشتند. نتايجي كه گرفتند مردم را خوشحال كرد و همين ميتواند تاييدي باشد بر عملكرد موفقيتآميز تيم ملي. اما اميدوارم در فاز هجومي هم بهتر ظاهر شويم تا در جام ملتها كار سادهتري داشته باشيم. در حال حاضر شايد تنها چاره براي كيروش اين بوده. او هفت سال با اين بچهها كار كرده و درك كرده كه تيم در فاز تدافعي بهتر ميتواند بهترين عملكرد را داشته باشد.
اگر شما خودتان سرمربي تيم ملي بوديد و آزمون خداحافظي ميكرد، او را باز هم دعوت ميكرديد؟
بايد بدانيم دليلش چه بوده. خير، او را دعوت نميكردم تا زماني كه با من صحبت كند و دليلش را توضيح بدهد. اما الان كه من مربي نيستم ميتوانيم صحبت كنيم كه او تحت فشار قرار گرفته است. بالاخره بايد ببينيم كه او در چه شرايطي بازي كرده. او يك سنتر فوروارد كلاسيك است. در سيستم آقاي كيروش هيچ بازيكني از خط مياني به او نزديك نبود. سردار بازيكني نيست كه بتواند توپ را نگه دارد تا بازيكنان ديگر به او برسند. او يك تمامكننده فوقالعاده است و توقع هم از او همين بود. اما خب شرايط بازيها جوري بود كه او هميشه فاصله زيادي با دروازه حريف و همچنين بازيكنان خودي داشت. احتمالا او تمام حرفهاي مربي را مو به مو اجرا كرده و توقع نداشته كه مردم اين طور برخورد كنند. بالاخره بايد زمان انتقاد را بشناسيم. بايد زبان انتقاد را هم بلد باشيم. او فكر كرده حقش نبوده اينطور توهين بشنود. بههر حال بازيكناني هستند تا زماني كه همهچيز بر وفق مرادشان است و رقيبي نيست، مشكلي ندارند. اما زماني كه همهچيز عوض ميشود عصبي ميشوند و نميتوانند با اين شرايط كنار بيايند. به هر حال اگر او لياقتش را داشته باشد بايد پيراهن تيم ملي را بپوشد و اگر ندارد كه هيچ. اما بايد بگذاريم زمان بگذرد و بعد بگوييم.
اين يك مقدار توقع زيادي است كه مردم عامه، اين همه صبر كنند؛ اما خب رسانهها ميتوانند اين كار را بكنند.
خب همين توقع مردم را هم رسانهها ميسازند. جوري برخورد ميكنند كه انگار بازي ايران – مراكش جنگ جهاني سوم است. اينها تمامش فوتبال است. واقعا اينقدر مساله مرگ و زندگي نيست. قرار است لذت ببريم. رسانهها شرايط را براي بازيكنان سخت ميكنند.
شما تجربه مربيگري در تيم ملي را داريد. آيا آن زمان تلاشي شد كه بازيكني به شما تحميل شود؟ اين موضوع بحث روز مردم در مورد چند تن از بازيكنان است.
من زماني كه در جام جهاني و جام ملتها سرمربي تيم بودم هرگز چنين مسالهاي نبود. بعيد ميدانم براي كيروش هم كسي بتواند چنين تصميمي بگيرد. همه تصميمات براي سرمربي است. مثلا من توقع داشتم ميلاد محمدي دفاع چپ فيكس تيم باشد. اما حاج صفي قرار گرفت و خوب هم كار كرد. من در زمان خودم مشكلي از اين بابت نداشتم. بعيد ميدانم كسي بخواهد آبروي خودش را ببرد. مگر اينكه بخواهد دو دستي به نيمكت بچسبد و مجبور شود برخي مسائل را رعايت كند.
فكر ميكنيد در جام ملتها چه نتيجهاي بگيريم؟
اگر با آقاي كيروش ادامه بدهيم، وضعيتمان خوب است. ما قطعا از مدعيهاي اصلي قهرماني هستيم. بايد بعد از مدتها ثابت كنيم بهترين بودنمان در آسيا فقط در رنكينگ نيست و در عمل هم بهترينيم. احتمالا در جام ملتها بچهها آزادي عمل بيشتري داشته باشند و در فاز هجومي هم قويتر باشند. اما فكر ميكنم بازيهاي سختي داريم. حتي مسائل حاشيهاي هم داريم. آنجا با عربستان همگروه شويم ديگر نميتوانيم بگوييم بازي نميكنيم. ژاپن و كره خيلي خوب هستند. استراليا سطح بالايي از بازي را ارايه ميدهد. بچهها لياقت قهرماني را دارند و من شانس زيادي براي اين تيم قائلم. نه اينكه بگويم قطعا قهرمان ميشوند، اما ميتوانيم مدعي خيلي جدي قهرماني باشيم.
در نهايت، شما فكر ميكنيد جام جهاني بار تاكتيكي خاصي دارد؟ ما نبايد منتظر عملكرد خيلي خاص مربيان باشيم؟
همينطور است. زمان كافي براي مربيهاي ملي وجود ندارد. شايد حتي گذر زمان زياد هم تاثيري روي اين روند نگذارد. مربيها با گذشت زمان با فرهنگ بازيكنانشان آشناتر ميشوند و ميتوانند بازيهاي بهتري از آنها بگيرند. وگرنه يواخيم لو در اين همه سال كارش با آلمان چه كار جديدي كرده است؟ سبك بازي او كاملا مشخص است. كيروش هم همين طور. سرمربي تيم ملي اروگوئه هم دوازده سال است با اين تيم كار ميكند و سبك بسيار مشخصي دارد. منتظر سورپرايز شدن نباشيد.