جنگ ۱۲ روزه بار دیگر نشان داد که صنعت گردشگری ایران تا چه اندازه نسبت به بحرانها آسیبپذیر است. دادههای پلتفرم جاباما گواه روشنی است بر رکودی بیسابقه، تغییر رفتار سفر مردم، سقوط آزاد بازار اقامت و زنجیرهای از پیامدهایی که اکنون لزوم بازسازی این صنعت را بیش از گذشته با تأکید بر نوآوری و تابآوری نشان میدهد.
جنگ خردادماه ۱۴۰۴، که تنها ۱۲ روز به طول انجامید، اما تبعاتی درازمدت بر جای گذاشت، چالشی سهمگین برای صنعت گردشگری کشور ایجاد کرد. بهمحض آغاز حملات، نشانههای اضطراب در رفتار سفر مردم بهسرعت نمایان شد. جستوجو برای رزرو اقامتگاهها، که یکی از شاخصهای مهم در سنجش میزان میل به سفر است، در همان روزهای نخست تا ۵۰ درصد کاهش یافت. اما در فاصلهای کوتاه، همزمان با آغاز موج خروج از پایتخت، این روند معکوس شد و رشدی جهشی را تجربه کرد، بهطوریکه میزان جستوجو تا ۱۲۵ درصد نسبت به قبل افزایش یافت؛ رقمی که حتی از اوج سفرهای نوروزی فراتر رفت.
این افزایش ناگهانی، نشانهای بود از شکلگیری نوعی «سفر اضطراری»؛ سفری که نه برای لذت بردن از طبیعت یا بازدید از آثار تاریخی، بلکه برای یافتن مکانهای امن و دور از خطر انجام میشد. مقاصدی مانند کردان، دماوند، ماسال و چالوس بهعنوان گزینههای پناهگاهی موقت، در صدر فهرست تقاضا قرار گرفتند و رزروهای لحظهآخری بیش از سه برابر شدند. اما با شروع اختلالات گسترده در اینترنت و کاهش امکان دسترسی به خدمات آنلاین، روند صعودی نیز به ناگهان متوقف شد. بازار اقامت با سقوطی ۶۷ درصدی در جستوجو مواجه شد و بهسرعت به رکود فرو رفت.
بازار اقامت پس از جنگ تا ۷۰درصد کاهش یافت
دادههای نهایی جاباما از آن دوره، تصویر کاملتری از عمق این بحران ارائه میدهد. بازار اقامت پس از جنگ، بهطور کلی تا ۷۰ درصد کاهش پیدا کرد. نکته قابل توجه آنکه این افت فقط محدود به شهرهای درگیر یا مناطق مرزی نبود، بلکه در مقاصد سنتی و محبوب شمال کشور نیز بهوضوح قابل مشاهده بود. الگوهای معمول سفر که در ایام تعطیلات نوروز یا خرداد از نظم و پیشبینی برخوردار بودند، جای خود را به تصمیمهای لحظهای و واکنشهای فوری دادند. رزروها عمدتاً بدون برنامهریزی قبلی و در بازههای زمانی بسیار کوتاهمدت انجام میشدند. در عین حال، مدت اقامت نیز طولانیتر شد و از میانگین معمول نوروز فراتر رفت. میانگین تعداد مهمانان در هر رزرو نیز افزایش یافت؛ نشانهای از آنکه خانوادهها یا گروههای نزدیک، بهصورت دستهجمعی تصمیم به ترک مناطق پرخطر گرفتهاند.
در برابر این نوسانات شدید، میزبانان اقامتگاهها نیز چارهای جز تعدیل قیمتها نیافتند. در قیاس با ایام نوروز، قیمت اقامتگاهها بهطور متوسط ۲۷ درصد کاهش یافت و حتی نسبت به تعطیلات خرداد نیز حدود ۱۳ درصد افت داشت. این کاهش، بیش از آنکه تلاشی برای جذب گردشگر باشد، نوعی واکنش دفاعی برای بقا در بازاری نیمهمتروک و بیثبات بود. تحلیلهای منطقهای نشان میدهد که شهرهایی مانند چالوس، ماسال، بندرانزلی و بابلسر، شاهد بیشترین کاهش قیمت بودند؛ در حالیکه در برخی مقاصد خاصتر، مانند کردان و سوادکوه، قیمتها حتی افزایش یافت، که این امر را میتوان ناشی از موقعیت جغرافیایی خاص و دوری آنها از مراکز بحرانزده دانست.
یکی دیگر از جلوههای مهم این بحران، تغییر کامل جغرافیای سفر در کشور بود. دادههای جاباما نشان میدهد که مقاصد کلاسیکی همچون تهران، مشهد، شیراز و اصفهان، که همواره سهم بالایی از گردشگری داخلی را به خود اختصاص دادهاند، بهناگاه از فهرست اولویتها حذف شدند. در مقابل، شهرهای کمجمعیتتر و طبیعتمحور چون ماسال، دماوند، نوشهر و سوادکوه بهطرز چشمگیری در رتبهبندی جستوجو صعود کردند. مردمی که پیشتر برای دیدن اماکن تاریخی یا استفاده از خدمات شهری سفر میکردند، اینبار بهدنبال فضایی ایمن برای دوری موقت از تنشها بودند.
در مجموع، تجربه خرداد ۱۴۰۴ بیش از هر چیز ضعف ساختاری صنعت گردشگری ایران را آشکار ساخت؛ صنعتی که بیش از اندازه به شرایط روانی جامعه، ثبات سیاسی و ارتباطات دیجیتال وابسته است. این وابستگی شدید، ضرورت بازطراحی و مقاومسازی گردشگری را بهوضوح نمایان میکند؛ مقاومسازیای که تنها از مسیر نوآوری، هوشمندسازی و تحول در سیاستگذاری قابل تحقق است.
استفاده از فناوری های نوین می تواند راهگشا باشد
در این راستا، استفاده از فناوریهای نوین برای تقویت تابآوری و انعطافپذیری بازار گردشگری میتواند راهگشا باشد. طراحی پلتفرمهای هوشمند هشداردهنده، ارائه بستههای سفر همراه با بیمه بحران، توسعه زیرساختهای اینترنتی امن و تقویت اینترنت ماهوارهای در نواحی گردشگری، از جمله اقداماتی است که میتواند صنعت سفر را برای مواجهه با شرایط غیرمنتظره آماده سازد.
همچنین، پلتفرمهای رزرو باید قابلیت مدیریت بحران داشته باشند؛ از امکان لغو رایگان گرفته تا انتقال سریع اطلاعات امنیتی به کاربران. نوآوری در خدمات، مانند استفاده از واقعیت مجازی برای ارائه تورهای غیرحضوری در زمان بحران یا ایجاد سامانههای رزرو گروهی با تمرکز بر ایمنی، میتواند اعتماد مردم را به بازار سفر بازگرداند.
ایجاد اکوسیستم داده برای تحلیل روندهای گردشگری و پیشبینی رفتار مسافران در شرایط اضطراری، ضرورتی انکارناپذیر است. بهرهگیری از هوش مصنوعی برای مدیریت تقاضا، تشخیص مناطق پُرخطر، و ارسال هشدار به کاربران، میتواند مسیر تازهای برای سیاستگذاری گردشگری باز کند.
در نهایت، باید پذیرفت که گردشگری ایران، همانطور که در برابر جاذبههای طبیعی و فرهنگی سرشار است، در برابر بحرانها نیز بسیار شکننده است. اما این شکنندگی میتواند آغازی برای بازسازی باشد؛ بازسازیای که بر پایه اعتماد، امنیت، فناوری و سیاستگذاری هوشمند بنا شود. خرداد ۱۴۰۴ شاید نقطهای سیاه در تقویم صنعت گردشگری باشد، اما میتواند آغاز فصلی تازه نیز باشد؛ فصلی برای نوآوری، تابآوری و احیای پایداری در یکی از حیاتیترین صنایع اقتصادی کشور.