مادر ، مداد قرمز من کو؟
در ایران کمپینهای بسیاری برای کمک به محرومان فعالیت میکنند. پیش از آغاز مدارس، ماه مبارک رمضان و یا ماه محرم و مواردی دیگر مناسبتهایی است که مردم برای کمک به قشر محروم جامعه فعالیت میکنند.
بیشتر بخوانید
در این بین سازمانهای دولتی نیز سالها است که در این شاخه فعال هستند و در مقابل آن کمپینهایی با حداقل نفرات از یک خانواده گرفته تا جمع دوستان به دلایل مختلف دست به کار میشوند. اقداماتی که به دلیل موقتی بودن آن آنچنان که باید و شاید برای محرومان مناسب نیست چرا که با قطع این حمایتهای نقدی و غیرنقدی دوباره این دستهای خالی محرومان است که به سمت افراد دراز میشود؛ موضوعی که عزت نفس آنها را هدف قرار میدهد!
بوی ماه مهر و سال تحصیلی جدید ما را بیشتر به یاد دانشآموزانی میاندازد که توانایی خرید لوازمالتحریر یا لباسهای مدرسه را ندارد. به تکاپو خواهیم افتاد، گروهی در شبکههای اجتماعی به راهمیاندازیم، از دوستانمان میخواهیم افراد بیشتری را برای حمایت جذب کنند. هرکس مبلغی را که در توانش است واریز میکند و یا لوازمالتحریر میخرد و برایمان میفرستد. بسیاری از ما این روزها بنگاههای خیریهای شدهایم برای کمک به دانشآموزان محروم!
عدم تداوم حمایت به نیازمندان ضربه میزند؟
شور و اشتیاق این دوران زمان زیادی به طول نخواهد انجامید، نهایتاً یک ماه از زمان خود را برای تهیه این لوازم اختصاص میدهیم. دانشآموزان مدرسهای خاص یا روستایی را تحت پوشش قرار میدهیم و این کار خود نهایت لذت را خواهیم برد. در مقابل نیز آن کودکان درست است که محروم هستند و رنج بسیاری در همین دوران ابتدایی زندگیشان بر آنها رفته است اما برای مدتی زمانی که نگاهی به مداد قرمز در دستشان میاندازند، خوشحال میشوند.
بسیاری از اقدامات اینچنینی در کشور ماه ماندگار نیست. شور و اشتیاق خرید لوازمالتحریر فقط مربوط به پیش از شروع مدارس است و در حالی که همین کودکان محروم پس از گذشت یکی دو ماه و یا نهایتاً یک فصل دوباره با کمبود و یا تمام شدن لوازمالتحریر مواجه میشوند؛ لباس و کیف و کفششان پاره میشود و جایگزینی برای آن ندارند! کجاها هستند حامیان میلیونی آنها که بیش از آغاز مدرسه برایشان لوازمالتحریر تهیه میکردند. آنها دوباره و در میانه سال تحصیلی دستشان خالی مانده و محرومتر از گذشته هستند؛ مانند لحظهای که ناگهان همه از کنارمان میروند و دوباره خودمان هستیم با محدودیتها و محرومیتهایمان.
هیچ نیازمندی به کمک نه نمیگوید اما ...
سارا دادگر، مددکار اجتماعی در گفتوگو با روزنامه «ابتکار» با اشاره به این موضوع که کمک کردن به طور کلی خوب است اما در صورت عدم تداوم ممکن است آسیبهای بیشتر را متوجه مددجویان کند، میگوید: «پدیدهای که در چند سال اخیر و با روی کار آمدن فضاهای مجازی بیشتر دیده شده است، کمک به افراد محروم است. در مناسبهای مختلف شاهد هستیم که عدهای پیشقدم میشوند و برای کمک به اقشار محروم کمکهای نقدی و غیر نقدی جمعآوری میکنند. ضمن تایید این موضوع که این رفتارهای اجتماعی پسندیده است باید که تنها خلاء در این اقدامات عدم تداوم آن است.»
این مددکار اجتماعی ادامه میدهد: «کمپینهای بسیاری شکل میگیرد که برای مدتی کوتاه در امر کمک به محرومان فعالیت میکنند؛ به عنوان نمونه ماه رمضان یا ماه محرم که میشود، برای فقرا از طرف هیاتهای عزاداری غذا تهیه میشود و دلیل آن را وقتی جویا میشویم، میگویند ثواب دارد. حال این که در سایر ایام این اقدامات به حداقل میرسد و این محرومان یا فقرا هستند که تنها با حمایت بازهای مواجه میشوند.»
وی ادامه میدهد: «پیش از شروع مدارس بسیاری در جمع دوستان کمک جمعآوری میکنند تا به نیازهای تحصیلی دانشآموزان بپردازند اما این پدیده زودگذر و موقتی تنها تامین کننده مدت کوتاهی از دوران تحصیل دانشآموزان محروم است. این موضوع را نباید نادیده گرفت که لوازمالتحریر پس از مدتی تمام میشود و دانشآموزان با مشکلات دوباره دست و پنجه نرم خواهند کرد.»
دادگر میافزاید: «محرومان از کمک خوشحال میشوند، هیچ نیازمندی به کمک نه نمیگوید اما چقدر خوب میشود که این کمکها به صورت تزریقی صورت گیرد. کمپینهای دائمی شکل بگیرد تا دانشآموزان محروم در میانه راه بازنمانند. » طرحهای بسیاری در سراسر کشور توسط نهادهای دولتی و سازمانهای مردم نهاد اجرایی میشود. بهزیستی، کمیته امداد و بسیاری از خیریهها و انجمنها از این دست هستند. حال با وجود سالها فعالیت این سازمانهای رسمی شاهد این موضوع هستیم که مردم به خودشان بیش از این سازمانها اعتماد دارند. این موضوع در وهله اول همان عدم اعتماد به این نهادها را میرساند که مهمترین آن نیز است. از سوی دیگر نمیگوییم که کمکها به این سازمانها قطع شده است اما چون شفافسازی درستی از کمکهای نقدی و غیرنقدی که میشود در دست نیست و منتشر نمیشود، نگاه جامعه به سویی کشیده شده است که افراد به صورت تک تک سعی میکنند کمکهای خود را به فردی مطمئن از اطرافیان خود اهدا کنند. این بدان معنا نیست که بخواهیم مردم را از تشکیل این گروهکهای حمایتی کوچک بازداریم بلکه با توجه به این نیاز که حمایتها به طور مشخص کمک به دانشآموزان محروم باید به صورت مداوم ادامه یابد، نیاز به مرجعی قدرتمند و برنامهریز احساس میشود. اینجا آن عدم مدیریت نهادها و در مقابل عدم اعتمادی که به سازمانها وجود دارد بیشتر خود را نمایان میکند.
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران