رویداد ایران- امیر اکبری: جایی در جنوب ایران، جایی میان آفتاب و آب، سرزمینی هست که کویر به دریا میرسد، موج در کنار نخل آرام میگیرد و صدفها در آغوش شنهای داغ میدرخشند. آنجا جنوب است؛ سرزمین رنگها، طعمها، نغمهها و نگاهی که با سفر تغییر میکند. آنجا ایران است، نه فقط آنگونه که در کتابهای جغرافیا نوشتهاند، بلکه آنگونه که باید دیده، لمس و زیسته شود.
از بندر گواتر در منتهیالیه جنوب شرقی تا بوشهرِ همیشه بیدار، سواحل جنوبی ایران رشتهای پیوسته از شگفتیهای طبیعی و فرهنگی است. در چابهار، کوههای مینیاتوری از دل خاک سر برآوردهاند و سواحل ماسهای در درک، بیهیچ مرزی، کویر را به دریا دوختهاند. در هرمز، زمین رنگینکمانی است و در هنگام، دلفینها همسفر گردشگرانند. قشم، بندری برای طعمهاست؛ از قلیهماهی تند تا نان تموشی داغی که صبح زود روی تابههای سنگی میپزند.
گردشگری در این منطقه تنها تفریح نیست؛ تجربهای حسی است. راه رفتن بر شنهای داغ در سکوت ظهر، صدای موج در دل شب، موسیقی بندری که از کپرهای روستایی میپیچد و لبخند بیریای صیادی که صید روزش را تعارف میکند، همه بخشی از روایتیاند که در هیچ تور تبلیغاتی نمیگنجد.
طی سالهای اخیر، آمارها نشان میدهد که علاقه به سفر به سواحل جنوبی ایران رو به افزایش است. در تعطیلات نوروز، میلیونها گردشگر راهی جنوب شدند و بسیاری از آنها نخستین بار بود که جنوب را، با تمام رنگ و گرمایش، از نزدیک میدیدند. اما جذابیتها محدود به سفرهای فصلی نیست؛ سواحل جنوب ایران قابلیت میزبانی از گردشگران چهار فصل را دارند، اگر زیرساختی درخور، تبلیغاتی هوشمندانه و مدیریتی پایدار همراه آن باشد.
این مناطق هنوز بکرند؛ نه آنچنان که دور از دسترس باشند، بلکه آنچنان که هنوز فرصت دارند راهی متفاوت از مقاصد اشباعشده دیگر بروند. توسعه گردشگری در جنوب، اگر با احترام به محیط زیست، مشارکت واقعی جوامع محلی و شناخت عمیق فرهنگی انجام گیرد، میتواند الگویی برای آینده صنعت گردشگری کشور باشد.
در جنوب ایران، سفر یکطرفه نیست. اینجا تو به طبیعت نگاه نمیکنی، طبیعت به تو نگاه میکند. اینجا تنها عکس نمیگیری، خاطره میسازی. و اینجا، شن و صدف تنها عناصر جغرافیا نیستند، تکههایی از یک شعر نانوشتهاند؛ شعری که فقط با قدم زدن بر ساحل، گوش سپردن به موسیقی محلی و مزه کردن یک لقمه غذای دریایی، میتوان خواندش. جنوب، دعوتنامهای باز است؛ کافیست دل بدهی و راه بیفتی.