فقط در هفته گذشته چهار نفر در مناطق زلزلهزده كرمانشاه دست به خودكشي زدند؛ پنج جوان كه دو نفرشان نجات پيدا كردند و سه نفر ديگر جان خود را از دست دادند؛ موضوعي که کارشناسان آن را پديده اختلال پس از حادثه دانسته و به همين دليل حمايتهاي روحي و رواني پس از حادثه را مهم ميدانند.
ايران و فرياد
جمعه گذشته بود كه يك خواهر و برادر به نام ايران و فرياد در روستاي بزميرآباد كرمانشاه اقدام به خودكشي كردند كه يكي از آنها جان سالم به در برد. پنج روز پيش از آن نیز مريم با سم و نوشين با شليك گلوله اقدام به خودكشي كردند كه هر دو جان خود را از دست دادند. «شرق» به دنبال انتشار اين اخبار سعي كرد با خانواده اين چهار جوان صحبت كند، اما افراد درجهيك آنها حاضر به گفتوگو نشدند؛ به همين دلیل با ديگر بستگان آنها تماس گرفتيم تا ماجرا را از زبان آنها بشنویم. يكي از بستگاه ايران و فرياد كه نخواست نامش فاش شود، به «شرق» گفت: «جمعه گذشته بود كه ايران با سم خودكشي كرد. ايران خيلي جوان بود. چهار سال قبل از زلزله پدر و مادرش را از دست داده بود و يك بار هم نامزديش به هم خورده بود؛ براي همين هميشه برادرهایش او را سرزنش ميكردند و تقريبا رابطه خوبي با او نداشتند. قبل از زلزله، شرايط روحي خوبي نداشت و با آمدن زلزله شرايط روحيش بدتر هم شد. بعد از زلزله همش ميگفت كاش ميمردم، زلزله روی او تأثير گذاشته بود. بعد از زلزله باز هم نامزد كرد، اما نامزديش به هم خورد. خانه او هم مثل همه ما تخريب شده بود و در كانكس زندگي ميكرد. اون روز بهجز ايران و يكي از زنداداشهاش، همه براي ملاقات به بيمارستان رفته بودند. ايران تو كانكس خودشون داشت خورشت درست ميكرد و از زنداداشش خواست بره تو كانكس خودشون و برنج درست كنه. بعد از مدتي كه از ايران خبري نميشه، زن داداشش ميره تو كانكس دنبالش ميگرده و وقتي ميبينه نيست، ميره تو خونهشون كه تخريب شده بود و ميبينه ايران تو يكي از اتاقهاي خونه افتاده و نفس نميكشه. سم خورده بود و مثل اينكه همون لحظه فوت كرده بود. بعد از اينكه خانوادهاش از بيمارستان برميگردند و برادر كوچيكترش اين صحنه رو ميبينه، حالش خيلي بد میشه. براي همين بردنش داخل كانكس و خودشون برگشتن سر صحنه. وقتي برگشتن يكي از بچههاي فاميل كه داخل كانكس بود، اومد گفت فرياد هرچي قرص تو كانكس بود رو خورد. اينو كه گفت رفتيم داخل كانكس ديديم نزديك 40 تا قرص خورده. برديمش بيمارستان، معدهاش را شستوشو دادن، بهش سرم وصل كردن و خوشبختانه الان حالش بهتره». اين را كه ميگويد، آه عميقي ميكشد و ادامه ميدهد: «براي ايران مراسم هم نگرفتند و سر خاك به فاميلا گفتند مراسم ندارند و از آنها خواستند براي تسليت به خونشون نريم. كلا تو اين مناطق خيلي رو مسائل خودكشي حساس هستن. براي همين مراسمي براش نگرفتن. حتي اجازه ندادن مردم برن خونشون. اگر متوجه شوند من هم درباره اين موضوع صحبت كردم، برام بد ميشه». از او درباره شرايط روستا ميپرسم؛ در پاسخ ميگويد: «شرايط روستا خيلي بده. اصلا نميشه با كسي دردودل كرد. مرداي اين روستا خيلي رو زنها حساس هستند، حتي اجازه نميدهند يك مرد به زنها مشاوره بده. دو روز قبل از اينكه ايران خودكشي كنه، از طرف بهزيستي چندتا مشاور اومدن اينجا از ايران خواهش كردم براي مشاوره بياد پيششون، اما نيومد. گفت شايد برادرهام از اين كار ناراحت بشن. بعد از زلزله مشاورهاي زيادي به صورت خودجوش اومدن اينجا، چندبار هم رفت پيش اونا، اما فايدهاي نداشت. ايران بايد تحت درمان ميبود، اما مشاورها هم اينجا مستقر نبودند».
به گفته سيدحسن موسويچلک، رئيس انجمن مددکاران اجتماعي، فشارهاي پس از زلزله مثل ازدستدادن بستگان، موقعيتهاي اقتصادي و همه شرايطي كه پيش از حادثه داشتند، روي افراد تأثير ميگذارد. او دراينباره به «شرق» ميگويد: «اگر افراد مهارت مقابله با مشكلات، استرس و هيجانات را آموزش نديده باشند، دسترسي آنها به متخصصان و منابع اجتماعي محدود باشد و اطرافيانشان نيز مهارت لازم را در مواجهه با بحران نداشته باشند، آسيبپذيري افزايش پيدا ميكند و اقدام به خودكشي در اين شرايط غيرطبيعي نيست. نااميدي از خروج از چنين شرايطي، فشار و استرس را در افراد حادثهديده افزايش ميدهد؛ به همين دلیل اين افراد ممكن است دست به رفتارهايي مثل خودكشي بزنند و اين فقط خاص زلزله كرمانشاه نيست. به همين خاطر افسردگي پس از حادثه هميشه در شرايط بحراني مطرح ميشود. زلزله بم هم همينطور بود، اما در آن زمان به دليل نبود شبكههاي اجتماعي، خيلي اين اقدامات رسانهاي نميشد. شايد بتوان گفت در زلزله كرمانشاه ارائه خدمات رواني به مناطق زلزلهزده كمي منظمتر از بحرانهاي پيش از آن بود و همچنان حمايت رواني از زلزلهزدگان كرمانشاه انجام ميشود و دستگاهها در آنجا مستقر هستند، اما حجم و گستردگي مشكلات به حدي زياد است كه به نظر من بايد ميزان اين حمايتها هم از نظر كمّي و هم كيفي افزايش پيدا كند و بايد استمرار داشته باشد. متأسفانه در شرايط اينچنيني، در يك مقطع زماني همه حضور پيدا ميكنيم، اما به مرور زمان مسئله را رها ميكنيم. موضوعي كه بايد به آن توجه داشت، استمرار اين نوع حمايتهاست و نباید حمايت را محدود به بازه زماني كوتاه و مقطعي كنيم. همچنان مددكاران در اين مناطق حضور دارند. از روز اول در اين مناطق حضور داشتند و همچنان در منطقه مستقر هستند؛ نه فقط بهزيستي بلكه مددكارهاي ارگانهاي ديگر نيز در منطقه حضور دارند. از روز اول ما كسي را از تهران به منطقه اعزام نكرديم، به اين خاطر كه با شرايط فرهنگي مردم آنجا آگاه نبودند. به همين دلیل سعي كرديم از استانهاي همجوار به آنجا نيرو اعزام كنيم؛ چون با زبان و فرهنگ مردم آن منطقه آشنا بودند».
شهاب آقاويسي، دهيار روستاي بزميرآباد، نيز در اينباره به «شرق» ميگويد: «اطلاعات دقيقي ندارم فقط شنيدم يك خواهر و برادر در روستاي ما دست به خودكشي زدهاند تا حالا كسي درخصوص زلزله خودكشي نكرده و اين اولين مورد خودكشي در روستاي ما بعد از وقوع زلزله است. فكر ميكنم اين دو جوان در خانواده خودشان مشكلاتي داشتند به همين دلیل دست به چنين اقدامي زدهاند و خودكشي آنها ارتباطي با زلزله ندارد».
پس از انتشار خبر مرگ اين خواهر و برادر، فرماندار سرپلذهاب در رسانهها اعلام كرد وقوع خودکشي در شهرستان ارتباطي با زلزله ندارد و گفت: «خودکشيهاي صورتگرفته در شهرستان هيچگونه ارتباطي با زلزله ندارد بنابراین رسانههاي محلي بهویژه شبکههاي اجتماعي از شايعهپراکني در اينباره و ارتباطدادن آن به مشکلات زلزله خودداري کنند. سه مورد خودکشي در دهستانهاي پشتتنگ و سرقلعه وجگيران به وقوع پيوسته که يک مورد از آن منجر به فوت شده است. يک خانم جوان به دليل مشکلات شخصي و خانوادگي در روستاي بزميرآباد از توابع بخش مرکزي شهرستان با استفاده از سموم دفع گياهان هرز اقدام به خودکشي کرده و جان خود را از دست ميدهد. برادر خانمي که در اثر خودکشي فوت کرده نيز با ديدن صحنه خودکشي خواهر خود با استفاده از قرصهاي مختلف اقدام به خودکشي ميکند که بلافاصله به بيمارستان انتقال يافته و تحت مداوا قرار ميگيرد و پس از انجام اقدامات پزشکي و احياي موفق و کسب بهبودي با رضايت خود از بيمارستان مرخص ميشود».
محبت جمالينيا، با بيان اينکه مورد سوم خودکشي در روستاي گردنو اتفاق افتاد است، ادامه داد: خانم جواني در اين روستا به خاطر مشکلات شخصي اقدام به خودکشي کرده که بهموقع ايشان را به بيمارستان انتقال داده و تحت مداوا قرار ميگيرد و خوشبختانه پزشکان بخش احيا جان اين فرد را نجات ميدهند و هماکنون در بيمارستان شهدا سرپلذهاب تحت مراقبتهاي ويژه قرار دارد. جمالينيا خاطرنشان کرد: اين سه مورد خودکشي بههيچوجه ارتباطي به زلزله نداشته بهطوريکه دو نفر اهل بزميرآباد در منزل مسکوني بازسازيشده خود سکونت داشتند.
مريم و نوشين
مريم و نوشين كه با هم دختردايي، دخترعمه بودند نيز پنج روز پيش از اين خواهر و برادر اقدام به خودكشي كرده بودند. به گفته يكي از بستگان مريم كه نخواست نامي از او آورده شود، مريم بعد از زلزله چند بار دست به خودكشي زده بود، اما خانوادهاش نجاتش داده بودند اما آخرين بار قرص برنج خورد و ديگر كسي نتوانست او را نجات دهد. او در اينباره به «شرق» ميگويد: «بعد از زلزله نامزدي مريم به هم خورد. نامزدش بهش گفته بود با شرايطي كه پيش اومده، نميتونم باهات ازدواج كنم. پول ندارم، خونهام تخريب شده، بعد هم نامزديشو به هم زد. نميدونم به اين خاطر خودكشي كرده يا نه، اما شرايط روحيش خوب نبود. نوشين هم بعد از اينكه خبر مرگ مريم رو ميشنوه با اسلحه خودكشي ميكنه. نوشين فقط 17سالش بود تو روستاي مصطفيبگ زندگي ميكردند. اينجا چون نزديك به مرزه همه تو خونههاشون اسلحه دارند. نوشين هم اسلحه خودشون رو برداشته بود و خودش رو كشت. اون روز كسي خونه نبود مادربزرگش كه صداي شليك ميشنوه متوجه ميشه نوشين خودكشي كرده. به خانواده مريم و نوشين گفتن حق ندارين با كسي مصاحبه كنين براي همين اونا با كسي حرف نميزنن». يك روز پس از انتشار خبر مرگ اين دو دختر جوان فرماندار سرپلذهاب اين اخبار را كذب دانست و در گفتوگو با مهر گفت: «اين خبر که در فضاي مجازي و برخي رسانهها منتشر شده است، صحت ندارد. در اين راستا از نهادهاي ذيربط در شهرستان سرپلذهاب استعلام گرفته شده که بههيچعنوان اين خبر تأييد نشد».
به گفته سيدحسن موسويچلک، رئيس انجمن مددکاران اجتماعي ايران، نميتوان گفت اقدام به خودكشي در چنين شرايطي ارتباطي با زلزله ندارد. او در اينباره ميگويد: «برخي از حوادث ميتوانند زمينههاي روانيای كه پيش از وقوع حادثه وجود داشته است را تشديد كند تا فرد پس از حادثه دست به چنين اقدامهايي بزند. فردي كه دست به خودكشي ميزند به دليل يك اتفاق اینچنيني كاري نميكند، بلكه مجموعهاي از عوامل دست به دست هم ميدهند تا فرد چنين تصميمي بگيرد. پس از حوادثي مانند زلزله شاهد پديده اختلال پس از حادثه هستيم كه يكي از پيامدهاي آن اقدام به خودكشي است. شايد به همين دليل است كه بحث حمايتهاي روحي و رواني پس از بلايايي مثل زلزله بايد جدي گرفته شود». او در ادامه ميافزايد: «هرچقدر افراد از پيش مهارتهاي بيشتري داشته و آموزش ديده باشند و توانمندي آنها براي حل بحران بيشتر باشد، طبيعتا در چنين شرايطي كمتر آسيب ميبينند. مهمترين كار اين است كه ما بستر را براي حمايت رواني و اجتماعي از اين افراد با توجه به شرايط فرهنگي آنها فراهم كنيم و دسترسي آنها به منابع اجتماعي افزايش پيدا كند، خودشان در برنامهها مشاركت داشته باشند و امنيت آنها در اين شرايط حفظ شود، افرادي كه هايريسكتر هستند، شناسايي شوند و بهموقع خدمات لازم را دريافت كنند اينها ميتواند كمك كند كمتر شاهد چنين رفتارهايي باشيم».
زلزله کرمانشاه هنوز قرباني ميگيرد
زلزله كه خانه و كاشانهشان را ويران كرد، اميد به زندگي در آنها هم زير تلي از آوار دفن شد. هشت ماه از زلزله در برخي مناطق استان کرمانشاه گذشته است و هنوز خبرهاي ناخوشايندي از اين مناطق منتشر ميشود.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران