الناز بعد از ۱۵ سال زندگی مشترک تصمیم به طلاق گرفته است. او شوهرش را متهم به کار خلاف میکند و میگوید تحمل زندگی مشترک با یک خلافکار را ندارد.
الناز برای اعتمادآنلاین از زندگی مشترکش میگوید:
*چرا میخواهی طلاق بگیری؟
از وقتی فهمیدم شوهرم کلاهبرداری میکند، دیگر نمیتوانم با او زندگی کنم. دیگر دلم با این مرد صاف نیست.
*وقتی با او ازدواج کردی شغلش چه بود؟
فکر میکردم مغازهدار است و به همین خاطر هم با او ازدواج کردم، اما بعد فهمیدم به طور مرتب از مردم کلاهبرداری میکند.
*چرا شوهرت کلاهبردار شد؟
چون میخواهد به آرزوهای بزرگی که دارد برسد. برای او مهم نیست مردم با زحمت پول درمیآوردند. پول آنها را میگیرد. سعی میکند با بهره گرفتنهای زیاد اموالش را بیشتر کند. ما در عرض چند سال خانه لاکچری و ماشین گرانقیمت خریدیم. من فکر میکردم شوهرم با تلاش خودش به اینجا رسیده اما بعد فهمیدم او کلاهبرداری میکند و نزولخوار است.
*چطور متوجه شدی؟
یک پسرم ۱۱ ساله است که دچار بیماری سختی شد. ما مدتها درگیر دکتر و بیمارستان بودیم و وضعیت پسرم روزبهروز وخیمتر میشد. یکی از همسایهها به من گفت پول نزول شوهرت این بچه را به این روز انداخته است. من خودم نماز میخوانم و خداترس هستم. وقتی این حرف را شنیدم انگار سنگی به سرم خورده باشد، گیج شدم. به شوهرم گفتم چرا چنین حرفی به ما زد. او هم گفت چون به ما بدهکار است. این حرف را زد و من بعد فهمیدم شوهرم به او هم نزول داده و خانواده همسایهمان را به خاک سیاه نشانده است.
*با شوهرت درباره این موضوع صحبت کردی؟
بله. به او گفتم یا پولت را پاک میکنی یا از تو طلاق میگیرم. حرفم را جدی نگرفت و من تصمیم به طلاق گرفتهام.
*پسرت قرار است پیش چه کسی باشد؟
چون پسرم بیمار است ما به او چیزی نگفتیم. تصمیم گرفتم به خانه پدرم که خالی است بروم و به پسرم گفتم باید مدتی در قرنطینه باشد. هر وقت دوست داشت پدرش به دیدنش میآید. پسرم هم باور کرده است.
*شوهرت به طلاق راضی است؟
راضی هم نباشد راهی جلوی پای من نگذاشت که طلاق نگیرم. باید خودم و بچهام را از این مرد جدا کنم شاید خدا نظری به ما بکند و پسرم خوب شود.
منبع: etemadonline-658682