ساز ناساز فرانسه را چه کسانی کوک میکنند؟
برجام بیش از آنکه موجب خشنودی ایرانیان شود اروپاییها را به وجد آورد. زیرا سایه یک جنگ دیگر را از خاورمیانه دور میکرد و درهای بازار پرتقاضای ایران را هم به روی اقتصاد کمرونق اروپا میگشود. وقتی ترامپ بنای ناسازگاری با برجام را گذاشت، از میان کشورهای اروپایی، انگلستان و فرانسه بیش از همه در تلاش بودند تا ترامپ را از این کار بازدارند اما پس از مدتی فرانسویها نوعی همسویی مشکوک را با آمریکای ترامپ به نمایش گذاشتند. هدف نوشتار حاضر بررسی ریشههای همین دیپلماسی مردد و مواضع دوپهلوی فرانسه است.
قبل از هر چیز به این نکته اشاره میکنیم که عرصه دیپلماسی عرصه بلوف و حرفهای تند و تیز هم هست تا ببینند طرف تا کجا حاضر به عقبنشینی و دادن امتیازات بیشتر است. به مرگ بگیریم و به تب راضی کنیم، روشی رایج در دیپلماسی است. از اینرو نباید تصور کرد هر موضعی که مطرح میشود الزاما به عمل هم ختم میشود یا با مشاهده اولین سرسختیها خود را ببازیم و فکر کنیم که به ته خط رسیدهایم. ایران هم ممکن است به همین روش عمل کند. مثلا چنین وانمود کند که برای خرید هواپیما پولی کنار نگذاشتهایم یعنی فکر نکنید زمینگیر شدهایم و اگر هواپیمایی به ما نفروشند صنعت هوایی ما به نفسنفس میافتد. اما اگر این ملاحظات را کنار بگذاریم و مواضع فرانسه را جدی بگیریم چه نکاتی باید در تحلیل ما مورد توجه قرار بگیرد. درحالیکه ما دیپلماتهای خود را از تماس با بیگانگان منع میکنیم و آنها هم ذهنشان متوجه مسائل دیگر از جمله نوسانات قیمت دلار در داخل کشور میشود، سازمان جهنمی مجاهدین، اعضای خود را بسیج کرده و با پوشیدن لباسهای شیک از این پارلمان به آن پارلمان و از ملاقات این شخصیت به ملاقات فلان شخصیت میروند و تحلیلهای نادرست و مغرضانه خود را به آنها القاء کرده و آنها را به میتینگهای خود دعوت میکنند و برای خود سرمایه اجتماعی تدارک میبینند. سالها دولت فرانسه تحتتأثیر القائات نادرست و شرورانه منافقین ازجمله اینکه تا 6ماه دیگر ما تهران را تصرف خواهیم کرد، سیاست خود را با جمهوری اسلامی تنظیم میکردند. منافقین هنوز هم به این روش ادامه میدهند. کدام یک از اعضای سفارت ما پروفسور کلاریس هرنشمیت را که عاشق ایران است میشناسند؟ چند بار سفارت ما در پاریس از اولیویه روا که همیشه منصفانه درباره ایران تحلیل میدهد دعوت کرده است؟ سرمایه اجتماعی ما در فرانسه چه کسانی هستند؟
پس از مجاهدین، لابیهای یهودی که اینک عربستان هم به آنها پیوسته است، از فعالترین و تأثیرگذارترین گروههایی هستند که علیه ایران کار میکنند و در شبکه گستردهرسانهای خود فضای مسمومی علیه ما بهوجود میآورند. کاری که یهودیها و به تقلید از آنها منافقین انجام میدهند، برقراری رابطه شخصی و دوستانه با رجال و افراد مهم و تأثیرگذار جامعه سیاسی فرانسه است. آنها در پارلمان و هیأت دولت فرانسه آدم دارند. اما آنچه جنبه کاملا سیاسی دارد و به منافع فرانسه مربوط میشود حضور آنها در خاورمیانه است. در کتاب سفید وزارت دفاع فرانسه در زمان سارکوزی(2011) تأکید شده است، اینک که سربازان ما در افغانستان و لبنان حضور دارند ما باید چتر امنیتی خود را تا اقیانوس هند بگستریم. سالها بل دههها فرانسه در حسرت حضور در خاورمیانه و ایفای نقشی هر قدر اندک میسوخت، اما سیاست چندجانبهگرایی اوباما راه را بر فرانسه گشود. علاقه دیرینه فرانسوییها و مسیحیان لبنان و فرانسهزبان بودن نخبگان لبنان، زمینه مناسب فرهنگی بهوجود میآورد. توصیه ما در همان زمان این بود که ایران کانال دیپلماتیک مناسبی با فرانسه بگشاید و زمینههای همکاری را در لبنان بهوجود آورد. اما یار را سر سودای دگر بود. این است آنچه حساسیت فرانسه را نسبت به حضور ایران در لبنان و سوریه و نسبت به برد موشکهای ایرانی برمیانگیزد. فرانسه از ایران میخواهد اینک که داعش روبه نابودی گذاشته است سوریه را ترک کند و در این حکم ایران و ترکیه را در یک جبهه میگذارد بدون توجه به اینکه حضور ایران بنابه درخواست دولت قانونی سوریه صورت میگیرد؛ درحالیکه اقدام ترکیه چیزی جز نقض آشکار حاکمیت سوریه نیست. اگر ارتباط لازم بین دو کشور ایران و فرانسه برقرار بود هرگز فرانسه دچار این خطای محاسباتی نمیشد.
آخرین نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد بازیهای شخص ترامپ است. او تصمیم دارد ایران را پادرهوا نگه دارد و سرمایهداران اروپایی را از سرمایهگذاری در ایران دور کند. اخیرا یکی از استراتژیستهای آمریکایی مقالهای در روزنامه «لوموند» چاپ فرانسه نوشته است و چیزی را القاء کرده است که ژرفای منویات ترامپ و ترامپیستها را آشکار میکند. ادوارد لوتواک از مشاوران ریگان، مینویسد ریگان در دهه 1980 اروپاییها را از مراودات گسترده با شوروی بر حذر میداشت زیرا آمار دقیقی در دست داشت که نشان میداد روزگار شوروی رو به پایان است ولی اروپاییها او را دیوانه میپنداشتند. اکنون هم ترامپ با همین دلایل اروپاییها را از سرمایهگذاری در ایران منع میکند زیرا اطلاعات دقیقی از وضع ایران دارد. اگر این نکات را هم پندارهای واهی بدانیم، با ابزارهایی که آمریکا در دست دارد میتواند شرکتهای اروپایی را با جریمههای سنگین و مجازاتهای حقوقی روبهرو کند و از آن مهمتر دولت فرانسه را به سبک سابق به انزوا تهدید کند و دیگر نمیتوان انتظار داشت که فرانسویها گوششان بدهکار رجزخوانیهای ترامپ نباشد.
اگر به جمعبندی مطالب بپردازیم، خواهیم فهمید که فرانسه از پابرجا ماندن برجام استقبال میکند ولی از یک ایران قوی که موشکهایش به خاک فرانسه هم برسد یا آنقدر در منطقه قوی باشد که قاعده بازی را در لبنان و سوریه تعیین کند اصلا خوشش نمیآید. چنین است که در قضیه موشکهای ایران با آمریکا همصدا میشود ولی در مسئله برجام از احتمال اینکه در صورت نقض برجام ایران به سوی سلاح اتمی گام بردارد، بر احوال خویش بیمناک میشود.