به تعبیری شهید بهشتی «محور جامعه اسلامی را عدالت اجتماعی بر پایه اعتدال بینشی و اخلاقی» میدانند. ایشان تصریح دارند: «در جامعه اسلامی زیربنای همه عدلها، عدل اخلاقی است. حتی عدل اقتصادی و عدل سیاسی به دلیل نقشی که در عدل اخلاقی دارد مورد توجه است. بهطوریکه اگر در یک مقطعی از زمان دیدیم که عدل اخلاقی را باید قربانی کنیم تا به عدل اجتماعی یا عدل اقتصادی برسیم، حق نداریم اولویت را به عدل اقتصادی و اجتماعی بدهیم و عدل اخلاقی را قربانی کنیم. اینها همه به هم مربوط و پیوستهاند. مسئله مهم این است که کدام یک اصل است. اصل، عدل اخلاق و معنویت است.»
متأسفانه بایستی تصریح کرد در دهههای اخیر روز به روز عدالت اخلاقی در گویش و کنش مسئولان کشور نه تنها رنگ باخته بلکه همواره قربانی اهداف و اغراض جناحی و سیاسی شده است. بیتردید اگر امروز عدالت اخلاقی در شیوه حکمرانی کشور حاکم بود نارضایتیها کمتر، امید به مسئولان عالی رتبه کشور بیشتر، مشارکت و همدلیها و اعتماد عمومی افزونتر و نیروهای وفادار به نظام و انقلاب کمتر منزوی و طرد شده بودند و از همه مهمتر فضای جامعه با نشاطتر و مسئولیت آفرینتر بود.
البته در دیدگاه شهید بهشتی عدالت اجتماعی و اقتصادی نیز مهم و حائز اهمیت است و بین عدالت اخلاقی و عدالت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی نیز تأثیر و تأثر متقابل وجود دارد. ایشان میگوید: «اسلام دین عدالت اقتصادی و اجتماعی است اما کار سازندگی اسلام تنها به برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی تمام نمیشود. اسلام دین انسانسازی بوده و در این دین انسان باید با همه فضائل اخلاقی اسلام ساخته شود کسانی که میکوشند همه شعارهای انقلاب اسلامی را صرفاً در معنویت خلاصه کنند و از طرفی افراد دیگری هم هستند که میکوشند همه شعارهای انقلاب را در بهرهمندیهای مادی و عدالت اقتصادی و یا اجتماعی سیاسی خلاصه کنند، اینها هیچیک اسلام را نشناختهاند.
* مدیرمسئول روزنامه ۱۹ دی
کد خبر 1646264منبع: khabaronline-1646264