hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > سبک زندگی > سرگرمی > جشن میانه زمستان چه تاریخی است؟ تاریخچه روز میانه زمستان

جشن میانه زمستان چه تاریخی است؟ تاریخچه روز میانه زمستان

میانه زمستان جشنی کهن در ایران باستان داشته که در روز ۱۵ بهمن ماه برگزار می‌شده است، در ادامه تاریخچه و رسوم این جشن باستانی را برایتان آورده ایم.

جشن میانه زمستان از جشن های ایران باستان بوده است که در 15 بهمن ماه برگزار می شده است. 

15 بهمن ؛ جشن میانه زمستان

در روزگاران قدیم در نیمه زمستان یعنی ۱۵ بهمن ماه نیاکان ما جشنی برگزار می‌کردند و به شادی و پایکوبی می‌پرداختند. چون کمر غول سرما شکسته می‌شد و به اصطلاح زمین دوباره زنده می‌شد و شروع به نفس کشیدن می‌کرد.

تاریخچه جشن میانه زمستان

این عید باستانی که جشن میانه زمستان نام داشت، به گاهنباری نیز معروف بود. پس ابتدا باید بدانید که گاهنبار به چه معنایی است! و وجودش در پسوند جشن میانه زمستان چه دلایلی دارد. اسطوره‌های زرتشتی و آریایی، گاهنبار را به دو شکل دیگر مانند گهنبار یا گاهبار می‌نوشتند و می‌خواندند. در هر فصلی از سال این گاهنبار که شش روز است، جزو روزهایی می‌دانند که پروردگار دانا و توانا، جهان را در آن خلق کرده است. درواقع، هر یک از فصل‌های سال روز مقدسی دارد که تحت همین عنوان است. زرتشتیان در کتاب زن عنوان کرده‌اند که اهورا مزدا، آسمان‌ها و زمین را در شش گاه خلق کرده است و در ابتدای هر گاهی، نام یک نعمت الهی خلق شده در دنیا وجود دارد و در ابتدای هر کدام از این گاه‌هایی که آفریده می‌شود، جشنی برگزار می‌کنند، که جشن میانه زمستان نامیده می‌شود.

جشن میانه زمستان 

گاهنبار چیست؟

گاهنبار یا گاهبار یا گَهَنبار در اسطوره‌های زرتشتی و آریایی آن شش روزی است که خدا دنیا را آفرید و در کتاب زند از زرتشت نقل می‌کنند که اهورا مزدا دنیا را در شش «گاه» آفرید و اولِ هر گاهی نامی دارد و در اولِ هر گاهی جشنی سازند. همان طور که در دین‌های سامی، آفریدگار، جهان هستی را در شش روز می‌آفریند، در دین ایرانیان کهن نیز اهورامزدا آفرینش جهان مادی را در شش گاهنبار به انجام می‌رساند. به این ترتیب که در یسنا آمده است:

Maidh-yo-zarem: (میدیوزَرِیم): نخستین گاهنبار روز پانزدهم اردیبهشت‌ماه، چهل و پنجمین روز از اول سال که در آن «آسمان» آفریده شد.

Maidh-yo-shema: (میدیوشـِیم): روز پانزدهم تیرماه، صدوپنجمین روز سال که در این روز «آب» آفریده شد.

Paiti-shahem: (پَیته‌شَهیم): روز سی‌ام شهریورماه صدوهشتادمین روز سال که در این روز «زمین» آفریده شد.

Aya-threm: (اَیاسرِم ): سی‌ام مهرماه، دویست‌ودهمین روز سال که در آن «گیاه» آفریده شد.

Maidh-ya-rem: (میدیارِم): بیستم دی‌ماه، دویست‌ونودمین روز سال که «جانوران» آفریده شدند.

Hamas-path-maedem: (هَـمَـسپَـتمَدُم): در آخرین روز کبیسه سال، یعنی سیصدوشصت‌وپنجمین روز سال، که آن را وهیشتواشت‌گاه می‌نامند که «مردمان» آفریده شدند.

هریک از جشن‌های ششگانه گاهنبارها پنج روز به‌طول می‌انجامیده و آخرین روز هر گاهنبار مهم‌ترین روز جشن بوده است. این آیین با رای شورای عالی سیاست‌گذاری ثبت میراث معنوی در سیاههٔ آیین‌های ملی ایران ثبت شده است.

پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان می‌دانند. نخستین بنیان‌گذار گهنبار، جمشید دانسته شده است. گاهنبارها با پیشه دیرینه زندگی ایرانیان گره خورده است. گهنبارها با کشاورزی و دامداری و زندگی کشاورزی پیوند بنیادین دارند. گهنبار در آغاز جشن کشاورزی بوده است. هرکدام از گهنبارها، برابر با زمانی است که دگرگونی‌های بنیادین برای کشاورزان رخ می‌دهد و این دگرگونی‌ها با خود جشن و شادی می‌آورد.

جشن میانه زمستانجشن میانه زمستان 

گهنبارها جشن بزرگداشت آفرینش هستند، زیرا در اسطوره‌های زرتشتی جهان در هفت مرحله آفریده شده است. نخست آسمان، سپس آب، سوم زمین، چهارم گیاه، پنجم جانور، ششم انسان، هفتم آتش که همانا انرژی، نیرو و توان جنبش در هستی است. شش گهنبار جشن پاسداشت این آفریده‌ها است و به همین سبب برخی دانشمندان نوروز را جشن آفرینش آتش و بزرگداشت آن می‌دانند.

گهنبار، آیین و جشنی است که از دیرباز در پهنه ایران فرهنگی، به‌پا داشته می‌شده، جشنی که نخستین پایه و مایه آن گرد هم آمدن، هم‌افزایی، همازوردی و شادی است. این واژه به گونه گاهنبار یا گاسان‌بار نیز خوانده می‌شود که به‌معنای بار عام یا زمان گرد آمدن مردم در جایی، یا به‌معنای زمان نتیجه گرفتن است. گهنبار را جشن‌های سالانه می‌نامند، زیرا واژه اوستایی آن یااریه‌یسنه است که به‌معنای سالانه است.

گهنبارها جشن‌هایی فصلی هستند، زیرا هر گهنبار دست‌کم در یکی از فصل‌های سال برگزار می‌شود. فصل گهنبار به نام چهره گهنبار نیز خوانده می‌شود.

واژه گهنبار دارای دو بخش گاه و انبار است. با برپایی گهنبارها که هر چهره‌اش با فصلی از فصل‌های برداشت در پیوند است، ایرانیان از آنچه برداشت‌شان بوده، دهش می‌کرده‌اند و به‌نوعی می‌توان آن‌را جشن سهیم شدن با هم نام گذارد.

زرتشتیان در این جشن‌ها به ستایش اهورامزدا و سپاس‌گزاری از او برای داده‌ها و آفریده‌های نیکش می‌پردازند. موبد آفرینگان گهنبار می‌خواند و بر توانگر و ناتوان، دارا و ندار بایسته‌است که در این آیین شرکت کنند. خویشکاری هر زرتشتی این است که بخشی از درآمد خود را به داد و دهش و یاری به بینوایان کند. بنا بر این باور بسیاری از نیکوکاران زرتشتی پیش از درگذشت همه یا بخشی از دارایی خود را از به مانند زمین و باغ و آب و خانه و ... وقف مراسم گهنبار و داد و دهش و یاری به دیگران می‌کنند. شش چهره گهنبار، گاه داد و دهش است.

در هر یک از شش گاهنبار، آیین‌های ویژه‌ای برپا می‌شود و مردم «میزد»ها (میهمانی‌ها) برگزار کنند و خورند و دهند تا «کرفه» (:ثواب) بسیار برند وگرنه «پادافره» (جزا)ی آن را کشند. جشن هر چهره گاهنبار پنج روز است که روز پنجم آن از دیگر روزها والاتر است و جشن بزرگ به شمار می‌رود.

جشن های ایرانیجشن میانه زمستان 

نخست موبدان بخش‌هایی از اوستا به نام آفرین گهنبار را می‌خوانند، آنگاه سفره عام می‌کشند و هر کس، از نادار و دارا بر سر سفره گهنبار می‌نشینند و از آن بهره می‌جویند. پیش از برآمدن آفتاب روز اول هر چهره از گاهان بار، موبدان به‌همراه دیگر مردم، آیین واژیشت آن گهنبار را برگزار می‌کنند. چه توانگر و چه بی نوا همه درآن شرکت می‌کنند. آن‌هایی که خود نمی‌توانند خرج آن را بدهند، باید در آیینی که دیگران برپا می‌کنند یا از درآمد موقوفات است شرکت کنند و از خوان گهنبار که در همه جا گسترده می‌شود، بهره‌مند شوند.

در آثار و متون کهن ایرانی از شش جشن بزرگ سالانه نام برده شده است که به نام جشن‌های گاهنباری شناخته شده است. از این جشن‌ها در آثار و متون گوناگون با تفاوت فراوانی نام برده شده که این نشانه دیرینگی این نظام گاه‌شماری کهن ایرانی است. در این نظام گاه‌شماری، سال خورشیدی به دوازده ماه تقسیم نشده است، بلکه به چهار فصل و چهار نیم فصل تقسیم شده که هر یک از آن‌ها جشنی را به‌همراه داشته‌اند.

این جشن ها به‌ترتیب و با مبدا تابستان به این ترتیب هستند:

«میدیوشـم» (در اوستایی: مَئیذیوشمَه) به‌معنای میانه تابستان.

«پَتیه‌شَهیم» (در اوستایی: پَئیتیش‌هَهیـه) به‌معنای پایان تابستان.

«اَیاثرِم» (در اوستایی: اَیاثرِمَـه) به‌معنای آغاز سرما (منظور میانه پاییز).

«میدیارِم» (در اوستایی: مئیذیائیریه) به‌معنای میانه سال (منظور پایان پاییز، بر مبنای سالی با مبدأ آغاز تابستان).

«هَمَسپَت‌مَدَم» (در اوستایی: هَمَسپَت‌مَئیدَیه) به‌معنای برابری شب و روز یا برابری سرما و گرما (منظور پایان زمستان و هنگام اعتدال بهاری).

«میدیوزَرِم» (در اوستایی: مَئیذیوئی‌زَرِمَیه)، به‌معنای میانه فصل سبز (منظور میانه بهار).

جشن میانه زمستان


استاد «رضا مرادی غیاث آبادی» در این زمینه می نویسد:

سال گاهنباری از هنگام انقلاب تابستانی یا نخستین روز تابستان (بلندترین روز سال) آغاز می‌شده و پس از هفت پاره زمانی، یعنی سه پایان فصل و چهار میانه فصل، به آغاز سال بعدی می‌رسیده است. بعدها و در زمان تحریف‌های عصر ساسانی، كوشش می‌شود تا ضمن الحاق جشن‌های گاهنباری به تقویم مزدیسنا، آنرا با باورهای دینی ساختگی خود تطبیق دهند، برای آن‌ها دلایلی مذهبی می‌تراشند و خلقت آسمان، آب، زمین، گیاه، جانوران و مردم را به این گاه‌ها منسوب می‌دارند و دخل‌وتصرف فراوانی در فاصله حقیقی موسم‌های گاهنباری (كه با تقویم طبیعی كاملاً برابر هستند) می‌كنند. دستبردهای عصر ساسانی در نظام گاهشماری گاهنباری موجب شده است كه فاصله گاهنبارها در متون كهن به گونه‌های بسیار مختلفی ثبت شوند و كمتر تطبیقی با یكدیگر داشته باشند. در حالی‌كه نظام موسم‌های گاهنباری بسیار ساده و دقیق است و امروزه همچنان بیشتر روستانشینان و كشاورزان سرزمین‌های ایرانی از آن بهره‌برداری می‌كنند. در بین كشاورزان، سنجش زمان به گونه شمارش روزهای فصل (مثلا بیستم بهار، چهلم بهار، نیمه بهار یا بیست روز به تابستان مانده) بسیار رایج‌تر از سنجش زمان بر اساس شماره روز و ماه است.

بیرونی در «آثارالباقیه» (فصل دوازدهم) از میانه فصل‌ها در خوارزم با نام «اجغار» یاد می‌كند و اینكه توده مردم برای آن اهمیتی فراوان قائل هستند. همو این آیین را بازمانده از زمان‌های كهنی می‌داند كه بسیاری از جزئیات تقویمی آن فراموش شده و تنها نام و مراسم موسوم به «اجغار» باقی مانده است.

همچنین نام مناسبت‌های این گاهنبار مانند: «میانه تابستان»، «پایان تابستان» و... بیانگر صحیح بودن زمان آن‌ها در آغاز و میانه فصل‌ها است.

«رضا مرادی غیاث آبادی» در این زمینه می‌نویسد:

با توجه به شمار ششگانه نام‌های گاهنبارهایی كه در آغاز آمد، دو كمبود برای نام گاهنبار پایان بهار و نیمه زمستان دیده می‌شود. پایان بهار، مصادف با آغاز سال و جشن‌های سال نو در این نظام گاه‌شماری بوده و همانند دیگر فصل‌ها دارای جشن ویژه پایان فصل نیست. اما در مورد گاهنبار نیمه زمستان، همه منابع ساكت هستند و نشانه‌ای از نام آن به دست نیامده است. احتمال می‌دهم كه فراموشی نام گاهنبار میانه زمستان نیز، عملی عامدانه و ناشی از تصرف‌های موبدان عصر ساسانی و به قصد تطبیق تعداد گاهنبارها با شش مرحله آفرینش، صورت گرفته باشد. اما علی‌رغم این فراموشی، مردمان نواحی گوناگون آیین‌های جشن میانه زمستان را زنده نگاه داشته‌اند. برگزاری جشنی در بزرگداشت «پیرشالیار/شهریار» در منطقه بسیار كهن و زیبای اورامانات كردستان كه به راستی گنجینه‌ای برای مطالعات فرهنگ‌شناسی باستانی به شمار می‌رود، جشن «میرما» در نواحی كوهستانی طبرستان/ تپورستان (كه در چند سده اخیر مازندران نامیده می‌شود) و نواحی شمال‌غربی كوهستان‌های هندوكش (ولایت‌های تخار، بغلان و سمنگان)، نمونه‌هایی از آن هستند. همچنین نیمه زمستان، در برخی تقویم‌های محلی، مانند تقویم‌ «وهار كردی» كه در لرستان، بختیاری و كردستان نشانه‌های آن تا به امروز باقی مانده است، به‌عنوان آغاز سال نو دانسته می‌شود.

تاكنون چند تقویم آفتابی باستانی در ایران یافته است كه كاملاً بر مبنای نظام گاه‌شماری گاهنباری، یعنی بر مبنای محاسبه آغاز و میانه فصل‌ها، طراحی و ساخته شده‌اند.

یاد باد خاطرات و رسوم ما که ریشه در احترام به طبیعت داشت.

تاریخچه گاهنبارها چیست؟


گاهنبارها از زمان ایران باستان شکل گرفته است. یکی از پادشاهان باستانی ایران که جمشید نام داشت، جزو اولین بنیانگذاران تمام گهنبارها شناخته شده است. با توجه به هر گاهنباری که در هر فصل سال وجود داشت. در هر کدام خداوند بزرگ به آفرینش تک تک خلقتش پرداخته بود. پس به این نتیجه می‌رسیم که هر کدام از این آفریده‌ها حضورشان برای کشاورزان بسیار مفید و با ارزش بوده است. چون خلقت هر کدام، عاملی در جان گرفتن زمینهای کشاورزی بوده است. در آن زمان، بر این تصور بودند که خلقت هر گاهنبار در واقع، آغاز جشن کشاورزان است. زیرا این خلقت به زندگی دامداران و کشاورزان رونقی داد، که در هر فصل سال یک پدیده جالبی خلق شد و باعث برقراری زندگی کشاورزان و تمدن بشری شد. به همین دلیل در زمان‌های گذشته، مرسوم بود که این روزها را به جشن و شادی می‌پرداختند و در تک تک این شش گاهنبار، جشنی برپا می‌کردند. مدت زمان این جشن‌ها پنج روز به طور متمادی بود، که آخرین روز این جشن، جزو ضروری‌ترین زمان جشن میانه زمستان به شمار می‌رفت. اصلی‌ترین عاملی که این روزها را با ارزش و مهم می‌شمرد، خلقت و آفرینش پروردگار بوده است. همانطور که در مقدمه عنوان شد، جشن میانه زمستان(گاهنباری) در ایران باستان به طور کامل به دست فراموشی سپرده شده است و دلیل قانع کننده‌ای برای فراموشی این گاهنبارها و برگزار نشدن جشن‌هایش شناخته نشده است. ولی برخی از جشن‌های میانه زمستان هستند، که همچنان برقرارند و در زمان فرا رسیدنشان در تقویم‌های سال، در هر جا متناسب با فرهنگشان، جشن برگزار می‌کنند. نمونه‌ای از این جشن‌ها را می توان چنین اشاره کرد: در بعضی تقویم های محلی ( تقویم وهارکردی ) در نیمه زمستان، در لرستان، بختیاری و کردستان، نشانه‌هایی از آن همچنان وجود دارد و آن لحظه را آغاز سال نو برمی‌شمارند. جشن (میرما) در نواحی کوهستانی طبرستان/تپورستان ( چند سده اخیر مازندران نامیده شده است) و نواحی شمال غربی کوهستان‌های هندوکش (ولایت‌های تخار، بغلان و سمنگان) و دیگر مکانی که جشن برگزارمی‌شود، در منطقه بسیار قدیمی و بی نظیر اورامانات کردستان که جزو گنجینه‌ای برای مطالعات فرهنگ شناسی باستانی به شمارمی‌رود؛ در بزرگداشت (پیر شالیار/شهریار) جشن برگزار می‌شود.


طریقه برگزاری جشن گهنبار چگونه است؟

طریقه برگزاری جشن گهنبار چگونه است؟

در این جشن، تمامی زرتشتیان، اهورامزدا را می‌پرستند و از او تشکر می‌کنند بابت تمامی آفریده‌های مفید و با ارزش در این دنیا. معمولا در این جشن، تمامی افراد، چه دارا چه ندار، باید شرکت کنند و هرکدام از این افراد قسمتی از دارایی‌هایشان را باید به نیازمندان اهدا کنند. با این حساب بسیاری از زتشتیان قبل از اینکه از این دنیا بروند، قسمتی از مال و اموال خود را مانند خانه، باغ، زمین و آب همه و همه را در مراسم گهنبار وقف می‌کنند تا با این حرکت به یاری نیازمندان برسند. رسم بر این است که آن‌ها یک میهمانی برگزار می‌کنند و به مهمانی می‌روند و پای سفره مینشینند تا همه در این ثواب شرکت کنند. مدت این جشن پنج روز است، که روز پنجم آن جزو یکی از روزهای باارزش به حساب می‌آید. در این زمان، بزرگ موبدان که آفرین گهنبار نام دارد، شروع به خواندن می‌کند و دارا و ندار هرکدام بر سر سفره می‌نشیند و از هر طعامی که بر سفره وجود دارد، استفاده می‌کنند و حتی کسانی که توان خرج کردن در این جشن را نداشتند، باید در این سفره حضور داشته باشند و از تمامی پذیرایی این مراسم بهره مند شوند.


امتیاز: 1 (از 1 رأی )
نویسنده
گروه تحریریه
گروه تحریریه
گروه تحریریه پایگاه خبری رویداد ایران

نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد