یکم دی ماه را با نام «روز خور» یا «دیگان» میشناسند؛ روزی که خورشید دوباره بعد از بلندترین شب سال، طلوع میکند و باز به دنیا زندگی میبخشد.
خرم روز (به انگلیسی Khorram Rooz) روز اول از ماه دی است و به مناسبت برخورد نام روز با نام ماه که نام خداوند نیز بود، در ایران باستان جشن گرفته میشد. این روز، روزی بزرگ بهحساب میآمد که از آداب و مراسم دینی و غیردینی مشحون بود. زرتشتیان، بهویژه پارسیان این روز را بسیار محترم شمرده و آن را «دی دادار» جشن مینامند. با ما همراه شوید تا درباره جشن دیگان بیشتر بدانیم.
جشن خرم روز | |
تاریخ |
یکم دی ماه
|
علت نامگذاری |
روز تولد خورشید
|
جشن دیگان یا خرم روز چیست؟
آخرین شب آذرماه، بلندترین شب سال، آخرین روز آذر در سال شمسی و کوتاهترین روز سال است. پیروان آیین مهر روز اول دی را روز تولد خورشید میدانستند؛ چون از این روز بهتدریج خورشید بیشتر در آسمان میپاید و شبها کوتاهتر و روزها بلندتر میشود. از سال ۱۷۳۸ قبل از میلاد، یعنی در حدود ۳,۷۵۰ سال پیش، ایرانیان باستان روز اول دیماه را جشن میگرفتند و در دورهای از ادوار تاریخ، سال خود از آغاز زمستان و ماه دی یا «روز خورشید» و «ماه خداوند» آغاز میکردند؛ بدان معنی که در واقع اول دیماه، مصادف با نوروز بود.
تاریخچه جشن خرم روز
در گاهشمار ایرانیان باستان هر روز و هر ماه نام ویژه ای داشت. خرمروز (خورروز / خورشیدروز) خوره روز (اولین روز دی ماه) از خور ماه (دی ماه) و در واقع روز نخست فصل زمستان و ماه دی است که زادروز خورشید محسوب می شده و این روز جشنی برپا می شده است.
پیروان آیین مهر روز اول دی را به این دلیل که از این روز به بعد کم کم خورشید بیشتر در آسمان میپاید و شبها کوتاهتر و روزها بلندتر میشود روز تولد خورشید میدانستند. زمانی ایرانیان باستان سال را از آغاز زمستان و ماه دی یا روز خورشید و ماه خداوند آغاز میکردند و در واقع این روز نوروزشان بود که جشن گرفته می شد. زرتشتیان نیز این روز را بسیار محترم شمرده و آنرا «دی دادار جشن» مینامند. خرم روز یکی از جشن های چهارگانه دیگان و اولین آن است.
چهار جشن در دی ماه برگزار می شود:
چهار جشن در دی ماه برگزار می شود که جشن خرم روز یکی از جشن های چهارگانه دیگان و اولین آن است. این چهار جشن در دی ماه عبارتند از:
1. اول دی ماه، اورمزدروز / خرم روز
برخورد نام روز با نام ماه در ایران باستان جشن گرفته می شد. یکم دی ماه روز میلاد خورشید و جشن خرم روز است. کلمه دی برگرفته از صفتی از مصدر «دا» به معنی دادن و آفریدن و به معنای دادار و آفریدگار، یکی از صفات برجسته خداوند است. اولین روز دی ماه هم از نام های خداوند است و «اورمزد» نامیده می شود. بنابراین برخورد ماه دی و روز اول دی که هر دو از نام های خداوند هستند، جشن گرفته می شود.
2. هشتم دی، دی به آذر
3. پانزده دی، دی به مهر/ جشن تبیکان
4. بیست و سه دی، دی به دین
روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم هر ماه به نام دی (روز) نام گذاری شده که هر یک به خاطر تشخیص به نام روز بعدش خوانده شده است. روز هشتم را دی به آذر روز، روز پانزدهم را دی به مهر روز سومین جشن دیگان و روز بیست و سوم را دی به دین روز چهارمین جشن دیگان می گویند.
در ماه دی، در هر سه این روزها جشن دیگان در ستایش و نیایش خدای بزرگ برگزار می شد، سه جشن نیایشی در سردترین ماه سال. علت این تقسیم و نام گذاری این بود که در گاه شماری و تقویم اوستایی ماه را به چهار بخش تقسیم می کرده اند و هفته وجود داشته است.
فلسفه واژه «دی»
دی صفت از مصدر «دا» به معنی دادن و ساخت و آفریدن و بهمعنای دادار و آفریدگار است و در نامههای اوستایی اغلب بهجای واژه اهورا مزدا به کار رفته است. اگر به نام باستانی هرکدام از ۳۰ روز ماه توجه کنید، مشاهده میکنید که روزهای هشتم، پانزدهم و بیستوسوم هر ماه به نام «دی» نامگذاری شده که برای تشخیص این روزها از یکدیگر، هر یک به نام روز بعد از خود خوانده میشد و نخستین آنها، «اورمزد» بود که آن نیز از نامهای خداوند است.
بنابراین در دیماه، روزهای «اورمزد»، «دی به آذر»، «دی به مهر» و «دی به دین» وجود داشت که این چهار روز به نام خدا نامیده شدهاند. این موضوع سبب شده است تا کسانی چون «نیبرگ» و «کریستن سن» بر این باور باشند که اینگونه تقسیم و نامگذاری، دلالت بر وجود «هفته» در گاهشمار و تقویم اوستایی دارد و از این طریق، آنان ماه را به چهار بخش تقسیم میکردهاند؛ گرچه این نظر ایراد و انتقادهای بسیاری در بر داشته و مورد قبول قرار نگرفته است.
واژه دی در اوستا، دَتهوش (Dat – Hush) یا دَزوه (Daz – Vah) نگاشته شده است که بهمعنای آفریدگار یا دادار آفریننده پنداشته میشود و همیشه برای اهورامزدا بهعنوان صفت به کار میرفته است. این واژه از ریشه «دا» است که این خود در اوستا و فرس هخامنشی و سانسکریت در معنای آفریدن و ساختن و بخشودن کرد پیدا میکند؛ از این جهت واژه دی در ایران باستان از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است.
ابوریحان بیرونی در این درباره می گوید :
«… دی ماه، نخستین روز آن خرم روز است و این روز و ماه هر دو به نام خداوند است که «هرمز» [اورمزد] نامیده می شود، یعنی حکیم و دارای رای و آفریدگار. در این روز عادت ایرانیان چنین بوده که پادشاه از تخت شاهی پایین می آمد و جامه ای سفید می پوشید و در بیابان بر فرش های سپید می نشست و دربان و یساولان را که شکوه پادشاه با آن هاست به کنار می راند و هر کس که می خواست پادشاه را ببیند، خواه دارا و خواه نادار بدون هیچ گونه نگهبان و پاسبان، نزد شاه می رفت و با او به گفتگو می پرداخت و در این روز پادشاه با برزگران می نشست و در یک سفره با آن ها خوراک می خورد و می گفت : من مانند یکی از شماها هستم و با شماها برادرم، زیرا استواری و پایداری جهان به کارهایی است که به دست شما انجام می شود و امنیت کشور نیز با من است، نه پادشاه را از مردم گریزی است و نه مردم را از پادشاه …»
آداب جشن دیگان
دی یکی از صفات برجسته خداوند محسوب میشود و از این جهت، اولین روز دی ماه از اهمیت و جایگاه ویژهای در میان ایرانیان باستان برخوردار بوده است. همچنین میان ایرانیان باستان، بهرغم اینکه همیشه شب یلدا جایگاه ویژهای داشته و همیشه با مراسمهای مخصوصش برگزار میشده است، همیشه ترسی از شب نیز وجود داشته است؛ ترس از بلندترین شب سال، ترس از ظلمتی بیشتر از همیشه و ترس از اینکه دیگر خورشید طلوع نکند. آنها برای اینکه این ترس را فراموش کنند، خود را با اعمال و مراسم شب یلدا مشغول میکردند و دور اقوام و دوستان جمع میشدند تا از شدت این ترس کاسته شود. حال که بلندترین شب سال را تا صبح در کنار هم سپری کردهاند، صبح روز بعد آن (صبح روز یکم دی ماه) را «روز خور» یا «دی گان» مینامیدند و آن را تعطیل اعلام میکردند و خستگی بیداری شب گذشته را از تن به در میبردند.
همچنین در برخی از کتب و منابع تاریخی آمده است که روز یکم دی ماه یا همان «روز خور» روز برابری و برادری و عدالت بشریت بوده است. در این روز تمام مردم، چه شاهان و رعیت لباسی ساده به تن میکردند تا همه در نظر یکسان و برابر به نظر برسند. هیچ کس در این روز حق دستور دادن به دیگری را نداشت و هر کس هر کاری را انجام میداد از روی میل و رضای خودش انجام میداد؛ نه آن که بخواهد دستور کسی را اجرا کند. همچنین در این روز کارهایی مثل جنگ و خونریزی و شکار، حتی در حد کشتن یک مرغ یا گوسفند ممنوع بوده و بهشدت از انجام آنها اجتناب میشده است.
ابوریحان بیرونی، دانشمند بزرگ در اثر ارزشمند خود با نام «آثار الباقیه»، درباره روز یکم دی ماه یا همان «خرم روز» مینویسد:
در این روز عادت ایرانیان چنین بود که پادشاه از تخت شاهی به زیر میآمد و جامه سپید میپوشید و در بیابان بر فرشهای سپید مینشست…
پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست میکرد و در یک سفره با ایشان غذا میخورد و میگفت: «من امروز مانند یکی از شما هستم و من با شما برادر هستم؛ زیرا قوام دنیا به کارهایی است که به دست شما میشود و قوام عمارت آن هم به پادشاه است…
من که پادشاه هستم با شما برزیگران برادر خواهم بود و مانند دو برادر مهربان خواهیم بود؛ بهخصوص که دو برادر مهربان، هوشنگ و ویکرد چنین بودند…»
استراحت در جشن خرم روز
ایرانیان در گذشته شب قبل از جشن خرم روز یعنی شب یلدا را در کنار یکدیگر سپری می کردند و همیشه شب یلدا نزد آن جایگاه ویژه ای داشت. آنها همیشه از این می ترسیدند که روزی خورشید طلوع نکند بنابراین در شب یلدا که بلندترین شب سال است، این ترس را بیش از همیشه داشتند و برای اینکه این ترس را فراموش کنند خود را با اعمال و مراسم های شب یلدا مشغول می کردند و دور اقوام و دوستان جمع می شدند تا از شدت این ترس کم شود. بعد از گذراندن شب یلدا و طلوع خورشید در یک دی این روز را ” روز خور ” یا دی گان می نامیدند و روز میلاد خورشید، خرم روز (زادروز خورشید) را جشن می گرفتند.
آنها برای اینکه بیداری شب گذشته را از تن به در کنند تا خستگی در امور روزانه شان تاثیر منفی نگذارد، روز تولد خورشید را تعطیل می کردند تا حتی کوچکترین کار اشتباهی انجام ندهند.
هدف جشن خرم روز
روز یکم دی ماه یا همان «خرم روز» روز برابری و برادری و عدالت بشریت بوده است. در این روز تمام مردم، چه شاهان و رعیت همه لباس سادهای به تن میکردند تا همه در نظر یکسان و برابر به نظر برسند. همچنین در این روز کارهایی مثل جنگ و خونریزی، شکار در حد کشتن یک مرغ یا گوسفند ممنوع بوده و به شدت از انجام آنها اجتناب میشده است. امروزه نیز این تاریخ می تواند همچون شب یلدا بهانه ای برای شادی و شکرگزاری از پروردگار باشد.