شبنم غفاری حسینی متولد 1363 اصفهان و دانش آموخته رشته حقوق دانشگاه اصفهان و مادر دو پسر است. تا کنون از غفاری چند اثر منتشر شده است. آخرین کتاب او «به توان هایتک» در زمینه روایت پیشرفت است. دیگر آثار او عبارتند از: همچون «در مسیر رستگاری» روایتی از رزمنده پرستار، محمد بهزاد، «آن یک نفر» روایتهای از زندگی شهید حاجرضا امانی و «پرخو»، داستانی از زنی که در میانه پژوهشها و آزمایشهای عملی، به نتیجهای تکاندهنده و باورنکردنی دست پیدا میکند. او در این گفتگو از کتاب های دوران کودکی اش، اهمیت داشتن الگوی مطالعاتی و هنر و ادبیات مقاومت سخن گفته است. با هم پاسخ های غفاری را می خوانیم:
*شبنم غفاری حسینی را چقدر می شناسید؟
شبنم غفاری حسینی را تازه دارم می شناسم. آرام و آرام در این سالها با او زندگی کرده ام، قلقش را به دست آورده ام و مثل یک پازل کنار هم چیده امش تا کم کم تصویرش برایم شفاف شود. شبنم غفاری دوست دارد کسی شبیه مریم کاظم زاده باشد اما خب، او بیشتر شبیه کتی زنان کوچک است.
*دوران کودکی و نوجوانی شما چطور بود؟ چه کتابهایی در دسترس شما بود و چه بازی هایی می کردید؟
البته که من هنوز خیلی جوانم، اما خب زمان کودکی ام با کیهان بچه ها گذشت و زمان نوجوانی ام با سلام بچه ها. آن وقتها مثل حالا نبود که طاقچه و فیدیبو باشد و کتابخانه دیجیتال و انواع کتابفروشی ها و کتابخانه های مختلف. با این حال کتابخوان بودم. کمتر کتاب می خریدم و بیشتر از کتابخانه مدرسه و محله استفاده می کردم. تا کوچکتر بودم ژول ورن می خواندم تا بزرگتر شوم از سیدمهدی شجاعی و رضا امیرخانی تا صادق هدایت و تولستوی و ...بازی هایم مثل بازی های همه بچه های دهه شصت بود. بازی و کتاب برایم مکمل بودند و هرکدام جای خودش را داشت.
*شما برنامه و الگوی خاصی برای مطالعه دارید؟ شده است کتاب هایی که دوست ندارید را هم تا انتها بخوانید؟
کتاب خواندن باید هدفمند باشد. اینکه هر کتابی دستم آمد بخوانم ببینم خوب است یا نه، جذاب است یا نه، بی فایده است. مطالعه اگر هدفمند باشد، آن وقت اگر کتابی را دوست نداشته باشی هم می خوانی اش. کتابهای تاریخی و در کنارش تاریخ شفاهی جایگاه اصلی در سبد مطالعاتی ام دارند. تاریخ اگر ندانی انگار که از نخ تسبیح زندگی ات پاره شده باشد. دیگر به جایی وصل نیستی.
* رابطه شما با فضای مجازی چطور است؟
من آدم فضای مجازی نیستم. تلاشهای زیادی کرده ام که در فضای مجازی فعال شوم ولی از آنجا که هرکسی را بهر کاری ساختند و از آنجا که خلق و خویم با این فضا سازگار نیست، همین طور نیمه فعال در حال ادامه ام. پیجی در اینستاگرام دارم و کانالی در بله که گه گاه به روز می شود. دغدغه فعالیت در فضای مجازی را اگر کسی داشته باشد و بلد کار باشد، از نظر ارتباطات اجتماعی و فرهنگی فرصت های خوبی می تواند پیدا کند. البته که آسیب هایی هم دارد.
* مقاومت و پایداری چه سهمی در آثار شما دارند؟ روایت شما از مقاومت چه تفاوتی با دیگر روایت ها دارد؟
مقاومت و پایداری را اگر درست تعریف کنیم، آن وقت می بینیم که زندگی و مقاومت در هم تنیده است. نه تنها تناقض و تعارضی با هم ندارند که چه بسا، عین همدیگر و حتی لازم و ملزوم همدیگرند. جدا از این تعریف خاص، علاقه شخصی ام به ادبیات پایداری و مقاومت، باعث شده تا تعداد قابل ملاحظه ای از آثارم در همین زمینه باشد و سعی ام بر این است با نگاه به آینده به این مقوله بپردازم. ادبیات پایداری فقط مربوط به گذشته نیست، در زندگی باید جاری باشد و در نسلهای آینده تداوم داشته باشد.
*شخص شما به عنوان خواننده رمان را بیشتر انتخاب می کنید یا داستان کوتاه و کدام فرم با استقبال بیشتری روبرواست؟
مخاطب کنونی، بخصوص نوجوان، بین رمان و داستان کوتاه، رمان را بیشتر می پسندد. همذات پنداری با شخصیتها در رمان عمیقتر و نافذتر است تا در داستان کوتاه و به همین خاطر رمان لذت بخش تر است. انتخاب من هم البته رمان است.
* برای نوشتن داستان چقدر پژوهش انجام می دهید؟ چرا؟
پژوهش عنصر جدانشدنی نوشتن است. بخصوص که در داستان، ناگزیر از وجوه مختلفی باید سخن گفت. یک نویسنده هرچقدر پژوهش و تحقیق را جدی بگیرد و اطلاعاتش به روز باشد، ناخودآگاه داستان پربارتری خواهد نوشت.
*چقدر به پرسه زدن اعتقد دارید و کجاها پرسه می زنید؟
پرسه زدن را دوست دارم. بخصوص پرسه زدن در کوچه پس کوچه های قدیمی شهر، کوچه های قهر و آشتی، دالانها و هشتی های قدیمی که حالا دیگر دارد منقرض می شود. پرسه زدن، حالم را خوب می کند.