توشاك و ستارههاي بيثمرش
جنگ پاياپايي كه چند ساعت قبل از شروع بازي حساس استقلال و تراكتور روي سكوهاي استاديوم بين هواداران اين دو تيم درگرفت و حتي كار را به جايي رساند كه هواداران قرمزپوش را فرستاد روي بلندگوهاي ورزشگاه تا پرچمشان را به نشانه فتح آزادي به اهتزاز در بياورند، در طول نود دقيقه يكسويه شد و شاگردان شفر بر خلاف انتظار خيلي راحتتر از آن چيزي كه تصور ميشد ميهمانشان را گلباران كردند تا هواداراني كه با سوداي پيروزي در هفته سوم و استارت موفقيت به تهران آمده بودند خيلي زود قبول كنند كه امروز روزشان نيست و بايد هر چه سريعتر عقبنشيني كنند.
جنگ پاياپايي كه چند ساعت قبل از شروع بازي حساس استقلال و تراكتور روي سكوهاي استاديوم بين هواداران اين دو تيم درگرفت و حتي كار را به جايي رساند كه هواداران قرمزپوش را فرستاد روي بلندگوهاي ورزشگاه تا پرچمشان را به نشانه فتح آزادي به اهتزاز در بياورند، در طول نود دقيقه يكسويه شد و شاگردان شفر بر خلاف انتظار خيلي راحتتر از آن چيزي كه تصور ميشد ميهمانشان را گلباران كردند تا هواداراني كه با سوداي پيروزي در هفته سوم و استارت موفقيت به تهران آمده بودند خيلي زود قبول كنند كه امروز روزشان نيست و بايد هر چه سريعتر عقبنشيني كنند. شاگردان توشاك با اشتباهات مرگبار در خط دفاعي عملا همهچيز را براي برنده شدن حريف مهيا كردند و ديگر اميدي براي برگشت باقي نگذاشتند. يك گل به خودي و يك دفع توپ عجيب، غريب باعث شد آبيپوشان كار را همان نيمه اول يكسره كنند.همه منتظر بوديم كه رونمايي كاپيتانهاي تيم ملي را در ورزشگاه آزادي در حالي كه پيراهن تراكتور به تن دارند، ببينيم. هيجانزده بوديم، ببينيم دژاگه و شجاعي چه تحفهاي از سالها بازي در اروپا برايمان آوردهاند. انتظاري كه خيلي زود تبديل به يأس شد و ما را متوجه اين واقعيت كرد كه هيچكس به تنهايي نميتواند در فوتبال كاري از پيش ببرد. توشاك با استفاده از ٥ هافبك كه در مركزشان دژاگه و شجاعي (دژاگه كمي جلوتر از شجاعي) قرار داشتند ميخواست نبض بازي را در اختيار بگيرد اما عدم توازن ميان خطوط بازي تيم تبريزي باعث شد كه تلاشهاي هافبكهاي مياني تراكتوريها نتواند كمكي به تيم بكند. تفاوت سطح ميان بازيكنان تراكتور كاملا مشهود بود؛ تفاوت سطحي كه بارها و بارها باعث شد توپ خيلي ساده از دست برود. مثلا چندين بار اتفاق افتاد كه اشكان دژاگه ميآمد تا پشت محوطه جريمه خودي و توپهاي سرگردان را مال خود ميكرد، بعد با يك پاس كوتاه يكي از مدافعين يا بالهاي سمت چپ و راست را صاحب توپ ميكرد و بلافاصله به فضاي خالي در مركز ميدان حركت ميكرد براي شروع ضد حمله، اما بازيكنان صاحب توپ، به جاي ارسال پاس تكضرب، توپ را به كنارهها ميبردند و با حركات اضافه آن را از دست ميدادند. اين موارد در هنگام حمله و مخصوصا حركت از كنارهها نيز ديده شد.تراكتور براي اينكه بتواند از ستارههاي جديدش استفاده لازم را ببرد، نياز است كه بازيكنان ديگرش را نيز به سطح مطلوبي برساند تا آنها بتوانند در پازل تاكتيكي توشاك جا بگيرند تا اينقدر به هم ريخته و خنثي به نظر نرسند. تيم تراكتور به واقع در بازي مقابل استقلال موقعيت گل جدي نتوانست روي دروازه حريف ايجاد كند و اين استقلاليها بودند كه از هر اشتباه حريف نهايت استفاده را بردند. آنها اگر خيلي زود اشباع نشده بودند، ميتوانستند شكست حريف را سنگينتر هم بكنند تا وضعيت در تبريز قرمزتر هم بشود. البته جمله وضعيت در تبريز قرمز است شايد اندكي اغراقآميز به نظر برسد چرا كه ما تازه هفته سوم را پشت سر گذاشتيم؛ هفتهاي كه در آن ٦ بازي از ٨ بازي برگزار شده به تساوي انجاميد و تقريبا همه مدعيان امتياز از دست دادند. تساويهاي زياد معمولا يكي از ويژگيهاي ليگ ايران به حساب ميآيد؛ تساويهايي كه باعث ميشود تيمها نيازي نداشته باشند براي رسيدن به ردههاي بالاي جدول هميشه خوب باشند. همين استقلال كه دو بازي اولش را مساوي كرده بود، با يك برد ٦ پله صعود كرد و بلافاصله به مدعي قهرماني تبديل شد. بارها و بارها در دورههاي قبلي ليگ ديدهايم كه تيمها با دو يا سه برد پياپي توانستهاند از جايگاه سقوط به ميانههاي بالاي جدول برسند. با ترسيم اين شرايط نبايد كار تراكتور را تمام شده بدانيم. هر چند ادامه اين شرايط و اين نوع بازي ميتواند اوضاع را واقعا به هم بريزد و ستارههاي اضافه شده به تيم هم ديگر كاري از دستشان برنيايد.
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران