شاعر و متفکر بزرگ معاصر، استاد امیری فیروزکوهی، مختلص به امیر و ملقب به سید الشعرا بی تردید از قلههای رفیع شعر و ادب و دانش و از مفاخر کم نظیر روزگار ما محسوب میشود. امیری، شاعری با وسعت مطالعه بسیار است و از همان سنین جوانی، دیوانهای شعری شاعران مطرح را در ادوار مختلف ادبیات فارسی و عربی مطالعه کرده و علوم مختلف بلاغت، صرف، فلسفه، کلام، اصول و فقه را نزد تنی چند از استادان فرا گرفته است. امیری فیروزکوهی در گستره شعر فارسی معاصر شاعر سنتگرای صاحب سبک زبان و بیان خاص خود است که با طبع لطیف سنج خود و با احاطه و اشراف خوبی که بر زبان و ادب فارسی و عربی داشته، توانسته معانی و مضامین شعری متنوعی را در سرودههای خود بیفزاید و عرضه نماید.
امیری فیروز کوهی با انجمنهای ادبی چون: انجمن ادبی ایران، انجمن ادبی حکیم نظامی و انجمن ادبی فرهنگستان همکاری داشت. از نخستین انجمنهای ادبی که امیری در جلسات آن حاضر میشد و تأثیر بسیاری بر رویکرد و طرز فکر او داشت، انجمن ادبی حکیم نظامی به مدیریت حسن وحید دستگردی بود. یکی از کارهای اساسی این انجمن، پیش از جلسه شعرخوانی، مقابله و تصحیح خمسه نظامی و سپس دیوانهای جمالالدین اصفهانی و کمالالدین اصفهانی بود. یک نفر قدیمیترین نسخه را میخواند و دیگران اختلاف نسخههای دیگر را یادآور میشدند. این رویکرد انجمن، در آشنایی و انس امیری با شعر شاعران سبک عراقی بسیار موثر بود و او در پارهای از سرودههایش مضامینی از این شاعران را به وام گرفته است.
فهرست مطالب
دیوان اشعار امیری فیروز کوهی
دیوان اشعار امیری نخستین بار در سال ۱۳۵۴ در دو مجلد در چاپخانه بهمن و حیدری منتشر شـد: جلـد اول شامل قصاید و غزلیات و ترکیببندها و جلد دوم شامل مسمطات و مقطعات و مثنویات است. پـس از درگذشـت شاعر، دیوان اشعار او به کوشش دختر بزرگش، امیربانو، در انتشارات سخن به سال ۱۳۶۹ در دو مجلد منتشر شد. انتشارات زوار در ویراستی دیگر، دیوان این شاعر را در سه مجلد، سال ۱۳۸۹ منتشر کرد.
مضامین اشعار امیری فیروزکوهی
امیری از شعرای غزلسرای به نام معاصر است و به هر دو زبان فارسی و عربی شعر سروده است. او در کنار ذوق و الهام شاعرانه و بهواسطه بیش از نیمقرن تتبع در ادبیات ایران تمام دانشهای ادبی را بهخوبی میشناخته و ادبیات را ادیبانه میدانسته است. غزلهای وی شهرت بسیار دارند و مهمترین غزلش رشته اشک نام دارد. عمدهترین مضمون در دیوان امیری به ویژه در شکل غزل، در بیان حالات و جلوههای گوناگون عشق است، خواه این عشق زمینی باشد و خواه در هالههایی از اندیشههای عرفانی به سـبک و سیاق شاعران سبکهای عراقی و هندی فرو رود. شاعر افزون بر این، گاه برحسـب ارادتی که به پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) دارد به شعر آیینی روی آورده و گاه نیز در نقد زمانه و مردمش شکواییههای سروده است. البته او به نقد و شکوه بسنده نکرده و پارهای از سـرودههایش را به حکمت و اخلاق و ارزشهای انسانی اختصاص داده است. بخشی دیگر از مضامین شعری شاعر متأثر از وقایع و رویدادهای تاریخی است. بسیاری از شعرهای او بهویژه در شکلهای قصیده و قطعه در یادکرد و رثای شاعران و ادیبان و هنرمندان معاصر است که شاعر با آنان انس و الفتی داشته و بخشی دیگر از این دست سرودههای او، به مضامین انقلاب و دفاع مقدس و پایداری اختصاص یافته است.در دیوان امیری، مخصوصهواً در غزلیات او، زندگی اجتماعی روزمره، دردها و غمهای موجود همراه با عشق و زندگی دنیوی را بهخوبی حس میکنیم. وی در اشعارش به عناصر فرهنگی، مسائل اجتماعی، مضامین اخلاقی، بینشهای فلسفی، تزکیه نفس و لزوم مراعات شئون دینی پرداخته است. امیری در اشعار خود از مسائل مختلف فرهنگی نظیر وضعیت فرهنگ، تجملگرایی، موسیقی، مجالس بزم و عزا، پوشش مردم جامعه، ضربالمثلها، طب سنتی، باورها و اعتقادات، بازیها و سرگرمیها سخن گفته است. گرچه او پیرو سبک صائب بود اما شعرش رنگ و بوی عراقی هم دارد. شعر او در خیالانگیزی متأثر از سبک هندی است؛ اما در ساختار و بافت رنگ و بوی شعر عراقی دارد. شعر امیری دردمند و وجود گرایانه است. خواننده با آشنایی عمیق با شعر او، لطیفههایی را بازمییابد که منشأ گرفته از روح بیتکلف و عمیق شاعر است. او شاعری است که اندیشه منسجمی دارد. چنانکه گویی همه غزلیاتش بر اساس اندیشه واحد شکلگرفته اسـت. وی ترکیببند را زیبا، دلنشین و لبریز از احساس میسرود. دوبیتیهای پیوسته ایشان نیز نشان از ذوق فراوانش داشت. امیری علاوه بر غزل، در سرودن قصاید فخیم سنتی به شیوه خاقانی نیز تبحر بسیار داشت. قوه تخیل و تصور در امیری نیرومند و تیز پرداز بود. در شعر وی هر چیز جلوهای تازه دارد و آنگونه است که او آنها را تصور و احساس کرده است. امیری فیروزکوهی هم قریحه شاعرانه و توانا داشت، هم قوه ابتکار و مضمونآفرینی و تصویرپردازی؛ بهعلاوه مطالعات فراوان و تأمل در آراء و افکار پیشینیان فکر او را ورزیده کرده بود. امیری اگرچه به شاعری شهره شد، در دانشهای دیگر نظیر علم اصول، فقه، حکمت و منطق هم تبحر داشت. از بهترین تراوشهای طبع او که خود امیری آن را بیش از منظومههای دیگرش میپسندید، منظومهای خواب است.
امیری فیروزکوهی، شاعر آیینی
او که خود یکی از شاعران آیینی است؛ شعر دینی خود را با تصویرسازیهای رایج سبک اصفهانی سروده و رویکرد دوبارهای به شعر دینی کرده است. در شعر امیری فیروزکوهی، نگاه بازشناسانه به مفاهیم دینی، موازی با ستایش بزرگان دین قرار میگیرد. در شعر وی بازخوانی واقعههای چون دلاوریهای یاران سیدالشهدا (ع) تنها مصیبتنامه نیست و در آن به مفهوم خواستگاه اعتقادی منجر به عملی الهی هم پرداخته میشود.
امیری فیروزکوهی، احیاگر سبک اصفهانی شعر معاصر
این ادیب فرزانه از پیروان سرسخت سبک و مکتب صائب بود به گونهای که وی نه تنها این سبک را احیا کرد، بلکه رویکردی زبان شناسی و اندیشهای در شعر با مراجعه به سبک اصفهانی داشته است. وی همچنین بر دیوان صائب مقدمهای بسیار طولانی حدود ۱۱۹ صفحه نوشت. همچنین کتاب دویست و یک غزل صائب نیز نشانگر تاملات عمیق استاد فیروز کوهی در دیوان صائب است. وی از به کار بردن صفت هندی برای این سبک پرهیز میکرد و سبک هندی را سبک اصفهانی مینامید. اشعار وی مانند دیگر پیروان سبک صائب سرشار از نازک خیالیها و مضمون آفرینی است. به واسطه سالها انس و ارادت امیري به غزلیات صائب بسیاری از معانی و مضامین شعری و تصویرهای خیال انگیز او در ذهن و ضمیر نقش بسته است و هرگاه شاعر در خلوت شاعرانه خود نقش خیال میگستراند، بسیاری از این دست معانی و تصاویر شعری صائب مجال حضور مییافتند. امیری افزون بر اقتفای معنی و مضمون غزلهای صائب، پارهای از واژگان و ترکیبات شعری او را نیز وام گرفته است. امیري گاه در تصویرآفرینیهای خود نیز به سرودههای صائب نظر دارد. امیری در ترکیببند خود که در رثاي امام حسین(ع) سروده است، در پایان بند دوم نیز بیتی از صائب را تضمین کرده است. با وجود همه این تأثیرپذیریها، باید گفت امیری در شعر داراي اسلوبی مستقل است و شعر او با همه تتبعاش در دیوان صائب و سبک شعري او، آب و رنگی متفاوت دارد و حتی از جهاتی از شعر صائب زدودهتر، روشنتر و هموارتر و گاه از نظر اندیشه، ژرفتر است و در همه حال فرزند طبع خود اوست.