نیویورک تایمز روز جمعه 24 ژانویه درباره تظاهرات میلیونی مردم عراق نوشت حدود 200 تا 250 هزار نفر از طرفداران گروههای مسلح عراقی که دنباله رو سیاست های ایران هستند به خیابانهای بغداد آمدند و علیه حضور نظامی آمریکا شعار دادند. رسانههای آمریکایی همیشه در حمایت از سیاستهای اشغال و سرکوب آمریکا رنگ و لعاب مورد نظر کاخ سفید را به موضوع دادهاند و جاده صافکن سیاستهای استعماری آن شدهاند. این توصیف نیویورک تایمز و بقیه رسانههای آمریکایی این مجوز را برای کاخ سفید صادر می کند که خیزش مردمی علیه اشغال نظامی را نادیده بگیرد.
اخیرا نیز هنگامی که مجلس عراق به درخواست نخست وزیر این کشور طی قطعنامهای خواستار پایان دادن به اشغال نظامی آمریکا شد، رسانههای آمریکایی نوشتند این قطعنامه "الزام آور" نیست. همچنین زمانی که نخست وزیر عراق خواستار خروج نظامی آمریکا از عراق شد درخواست وی مورد بیتوجهی رسمی رسانهای قرار گرفت.
دونالد ترامپ در پاسخ به درخواست مجلس عراق برای پایان دادن به اشغال نظامی این کشور گفت: ما یک پایگاه بسیار گرانقیمت در عراق داریم که اگر بخواهیم تخلیه کنیم عراقیها باید هزینه آن را بپردازند. ناگفته نماند که این همان پایگاه عین الاسد بود که در حمله موشکی ایران خیلی از قیمت افتاد. اما وقاهت کاخ سفیدنشیان هنگامی نمایانتر می شود که ببینیم یکی از فرماندهان قتل عام فلوجه در سال 2004 که اخبار و تصاویر آن مطبوعات اروپا را تکان داد در سال 2019 از دست دونالد ترامپ مدال افتخار کسب کرد.
دیوید بلاویا، روز 24 ژوئن 2019 از دست ترامپ نخستین مدال افتخار جنگ در عراق را گرفت. وی یکی از نظامیانی بود که 15 سال قبل فرماندهی یکی گروه از نظامیان آمریکا در حمله شبانه به خانههای مردم در فلوجه عراق را بر عهده داشت. دونالد ترامپ در مراسم اهدای مدال به این نظامی آمریکایی از او تقدیر کرد و گفت به خاطر این جراتورزیها از سوی امثال وی آمریکا قدرتمند ترین کشور در هر نقطه روی زمین است.
در نوامبر 2004 مجله تایم به نقل از بلاویا گزارشی از عملیات ارتش آمریکا در فلوجه را تحت عنوان " خشم اشباح" متنشر کرد. دراین عملیات 12 هزار نیروی ویژه آمریکا با حمله به خانههای مردم در فلوجه تعداد بیشماری عراقی را کشتند. طبق گزارشهای مطبوعاتی، بلاویا در یک عملیات در ساعت یک نیمه شب خود حداقل به 40 خانه حمله کرد .
شبکه تلویزیونی "رای" ایتالیا روز 8 نوامب 2005 گزارشی مستند از جنایات جنگی ارتش آمریکا در فلوجه را پخش کرد. در بخشی از این گزارش آمده بود علاوه بر استفاده از بمب و تسلیحات شیمیایی روی خانههای مردم، در نوامبر 2004 سربازان آمریکایی بدون ملاحظه به همه جا شلیک و بسیاری از مردم را قتل عام کردند. استفاده گسترده از بمبهای فسفر سفید از جمله موارد جنایات جنگی علیه مردم در فلوجه بود.
آمریکا در سایه سکوت مطبوعات آمریکایی و غربی همچنان به حملات تروریستی علیه فرماندهان ارتش عراق که مخالف اشغال نظامی آمریکا هستند ادامه می دهد. در روز جمعه و مصادف با راهپیمایی مردم عراق برای پایان دادن به اشغال نظامی آن کشور برخی گزارشها از حملات گسترده هواپیماهای آمریکایی علیه پایگاههای حزب الله عراق در نزدیکی مرز سوریه حکایت داشت.
مطبوعات آمریکایی به شکلهای مختلف این مجوز را برای دولت آمریکا صادر میکنند که ادامه اشغال نظامی و بی توجهی به درخواستهای دولت، مجلس و مردم عراق هیچ خدشهای به پرستیژ دموکراتیک آمریکا وارد نمیکند و ایالات متحده میتواند همچنان به سرکوب، ترور، و عملیات نظامی علیه جوانان آزاده عراق ادامه دهد.
نیویورک تایمز برای بی اعتبار کردن تظاهرات میلیونی مردم عراق نوشت این جمعیت را گروههای طرفدار ایران از شهرهای دور و نزدیک جمع کرده بودند و به بغداد آوردند. این نشریه تظاهرات چند صد نفری ضد دولتی اخیر در میدان تحریر عراق را خواست واقعی مردم عراق قلمداد کرد.
نگاهی ساده به گذشته نه چندان دور بسیاری از تحولات را در منطقه خاورمیانه برای ما تداعی میکند. در سال 1979 میلادی انقلاب اسلامی ایران جغرافیای سیاسی خاورمیانه را تغییر داد. در سال 1983 آمریکا با تشکیل ( سنترال کامند ) فرماندهی جدیدی برای ارتش خود در خاور میانه ایجاد کرد. تحلیلگران رسانهای معتقدند نگاهی گذرا به این تحولات نشان می دهد تمام پدیدههای جدید مانند حملات انتحاری ، بمبهای کنار جادهای، خودروهای بمب گذاری شده و گروههای تندرو تروریست بعد از ورود جدید آمریکا به منطقه خاورمیانه پدیدار شدند.
اکنون نیز این نکته قابل توجه است که تقریبا تمامی پایگاههای آمریکا در منطقه خلیج فارس به نوعی پایگاههای هوایی هستند و ایالات متحده نیازی به برپا کردن پایگاههای زرهی در این مناطق ندیده است. بسیاری از تحلیلگران نظامی به همین دلیل معتقدند وجود پایگاههای نظامی آمریکا در کشورهای خاورمیانه موجودیت این کشورها را با خطر مواجه میکند. زیرا با وجود فضای باز برای پرواز هواپیماهای ترابری آمریکا، کوریدورهای اختصاصی پروازی و نبود هیچ گونه نظارت کشورهای میزبان بر این پروازها این امکان را به نیروهای ویژه آمریکا میدهد که نیروهای داعش را به دور از چشم کشورهای میزبان برای آموزش به پایگاههای خود برده و سپس به صورت آموزش دیده و تجهیز شده به مناطق مورد نظر عملیاتی اعزام کنند.
در افغانستان هر روزه پهبادهای آمریکایی یا نیروهای ویژه ایالات متحده تعدادی انسان را به قتل میرسانند و فقط با یک برچسب ساده که این افراد طرفداران طالبان یا القاعده بودند نیازی به پاسخگویی برای این کشتارها احساس نمی شود. دست باز آمریکا در کشتار نظامیان یا غیرنظامیان کشور میزبان، ترورهای پهبادی در نقاط گوناگون آن کشور ، عدم پاسخگویی به مردم یا نهادهای قانونی، ترور هر انسانی که احساس کنند مخالف حضور نظامی آمریکاست ، دخالت مستقیم و غیر مستقیم در حاکمیت و دامن زدن به بی ثباتی سیاسی و اقتصادی نتیجه حضور نظامی آمریکا در افغانستان است.
آیا آمریکا موفق خواهد شد کشورهای حوزه خلیج فارس را که به صورت دوستانه و با ایجاد ترسهای واهی برای حکام آنها به اشغال نظامی درآورده است افغانستان سازی کند؟ و آیا کشورهای عربی میزبان، به ویژه حکومت عربستان سعودی موفق خواهند شد ماهیت هزار چهره واشنگتن را مشاهده کرده و از وضعیت عراق درس بگیرند؟ اینها سوالهایی است که زمان به آنها پاسخ خواهد داد.