چرا روزنامههای اصفهان در اعتراض به گرانی و احتکار کاغذ متحد نمی شوند؟
روزنامه محلی زاینده رود نوشت: روزنامه ها روزگار خوبی نمی گذرانند. گرانی کاغذ، کمر مطبوعات را شکسته و برای هیچ مقام و مسئولی هم مهم نیست که چه بر سر رسانه های کاغذی خواهد آمد. پیش از این وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام کرده بود که تعرفه انواع کاغذ چاپ و تحریر و روزنامه تا پایان سال جاری مطابق روال قبل بوده و افزایش نخواهد یافت؛ اما برخلاف ادعای مسئولان این وزارتخانه، تعرفه واردات کاغذ تحریر روزنامه افزایش یافت. از 20 تا 50 درصد گرانی کاغذ، واکنش روزنامه های خصوصی را به دنبال داشت. دولتی ها که گویا غمی نداشته و ندارند یا حداقل اینکه کمتر متضرر می شوند.
روزنامه ها برای چاپ در حوزه مطبوعات، به «کاغذ» نیاز دارند و حالا مهم ترین و اصلی ترین ماده مصرفی شان یعنی همان کاغذ، گران و کمیاب شده و ناشر یا مدیرمسئول نمی تواند مثل خیلی های دیگر از این بازار کاسبی کرده و نرخ محصول فرهنگی خود را مطابق با نرخ افزایش ماده مصرفی اش، افزایش بدهد.
در یک مورد فقط می توان مثال زد که کاغذ روزنامه از نرخ 2200 تومان به یکباره تا 3500 تومان افزایش قیمت پیدا کرده است .
درواقع از همان زمان که خبر افزایش تعرفه واردات کاغذ در فضای رسانه و در میان واردکنندگان کاغذ پیچید، باعث شد کاغذهایی که در کشور موجود است را با تعرفه قبلی وارد بازار نکنند و حتی دست نگه دارند تا وضعیت قیمتها مشخص شود و بالاتر برود. روندی که هنوز ادامه دارد و دولت هم اقدامی در این راستا انجام نداده است. درعوض هزینه روزنامهها در هر روز بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان افزایش پیدا کرد و لطمه اولیه هم به رسانه های مکتوب خورد.
کاغذ نیست. کاغذ گران است و مدیران مسئول چاره ای ندارند جز اینکه در سایه بی توجهی ها و بی اهمیتی متولیان و دولت، یا تیراژ را کمتر کرده و یا صفحات روزنامه را کمتر کنند یا در بدترین حالت، قید روزنامه داری و چاپ را بزنند و روزنامه را تعطیل کنند. رییس دولت اما همچنان به آماردادن در زمینه اوضاع خوب(!) در همه زمینه ها مشغول است. ارشاد به روزنامه ها اهمیتی نمی دهد. بخشنامه های استاندارقبلی اصفهان درخصوص الزام ادارات استان به خرید 5 نسخه از
روزنامه های محلی هم در بایگانی خاک می خورد و هیچ مقام مسئولی پیدا نمی شود که مدیران روزنامه ها را صدا بزند و بپرسد دغدغه و مشکل اصلی شما چیست؟!
درچنین وانفسایی عده ای تنها و تنها به پرشدن جیب خود فکر می کنند. درحال حاضر سه کارخانه عمده تولید کاغذ در کشور داریم که علیرغم هشدارها و جلسات متعدد به دلیل بی توجهی مسئولین عملاً در برابر واردات عقبنشینی کردهاند . شنیده می شود در یکی از همین کارخانه های معروف، علی رغم آنکه امکان تولید بالای کاغذ رول چاپ و همچنین کاغذ تحریر وجود دارد، اما تولید آن را متوقف کرده اند. اینها همه تصمیماتی است که چندشرکت محدود گرفته اند و وزارت صنعت هم از این وضعیت باخبر است اما در سکوت مسئولان این وزارتخانه، این شرکت ها سود خوبی از شرایط موجود برده و می برند. ضرر اصلی با مدیران مسئول و ناشران است که کمرشان زیربار گرانی کاغذ و احتکار آن می شکند. چاره ای هم نمی ماند جز اینکه روزنامه های بخش خصوصی در واکنش به این وضعیت، اعلام کنند مدتی چاپ را متوقف کرده و یا الکترونیکی منتشر خواهندشد. چند روزنامه هم این کار را کردند از جمله روزنامه «سینما» که دراعتراض به گران شدن کاغذ اعلام کرد از روز شنبه (۱۸ آذر ماه)به مدت یک هفته به روی پیشخوان روزنامهفروشی ها نمیرود و فقط به صورت الکترونیکی منتشر خواهد شد. روزنامه «هفت صبح» هشت صفحه از صفحات خود و «شرق» هم 4 صفحه را حذف کردند. سردبیر مجله کرگدن هم نوشت که به دلیل گرانی کاغذ این هفته منتشر نمی شود . سایر نشریات نیز کم و بیش مشابه چنین تصمیماتی را گرفته اند. می گویند دولت پیش بینی وضع موجود را نکرده و نشریات دولتی هم تا می توانسته اند کاغذ خریده و احتکار کرده اند. با این شرایط سرانجام نشریات خصوصی در ابهام است. مدیرمسئول روزنامه «آرمان» هم می گوید:«صرف اینکه جلو افزایش تعرفه کاغذ را بگیرند، کافی نیست. باید با افرادی که کاغذ را در انبارها نگه میدارند تا بتوانند با قیمت بیشتری آن را بفروشند، برخورد شود.»
در کنار این مسائل، سوالاتی هم مطرح است؛ از جمله اینکه چرا در کشورمان با کمبود کاغذ روزنامه مواجه شده ایم، آن هم در حالی که رابطه ما با روسیه و چین خوب است و ایران حتی دمپایی هم از چین وارد می کند اما نمی تواند کاغذ با قیمت مناسب وارد کند!
سال هاست مسئولان در شعارها و بیانیه های خود از سرانه پایین کتابخوانی و روزنامه خوانی در کشور حرف زده و اظهار تاسف می کنند و حالا با افزایش تعرفه کاغذ، همین اندک روزنه ها را هم می بندند چون فقط روزنامه ها زمینگیر نخواهند شد. حتی آموزش و پرورش و ارشاد ما هم در زمینه چاپ کتاب به مشکل خواهند خورد.
در اصفهان خودمان و در روزهای گذشته مشاهده کردیم که روزنامه ها متاثر از فضای ایجاد شده در بازار کاغذ، به مشکل برخورده اند و همین مشکلات باعث شده تا مدیران مسئول تصمیمات تازه ای در این باره بگیرند؛ از پایین آوردن تیراژ تا کم کردن صفحات روزنامه و حذف برخی مجلات زیرمجموعه و ویژه نامه هایی که چاپ می کرده اند. مسئولان استانی هم که گویا همچون همیشه دغدغه های مهم تری دارند و برایشان اهمیتی ندارد چه بر سر مطبوعات می آید. اینکه توقع داشته باشیم مدیران مسئول روزنامه های محلی شهرمان برای یک بار هم شده در اقدامی هماهنگ و متحد و همدلانه ، مثلا یک هفته از چاپ روزنامه خودداری کنند یا هر راهکار دیگری که حداقل بتواند توجه مسئولان را کمی جلب کند، شاید آرزویی عبث است، اما ما همچنان امیدواریم برای یک بار هم شده ، شاهد اتحاد رسانه های اصفهانی باشیم.
اصفهانی ها به خساست معروف اند. به اشتباه و درست آن کاری نداریم اما اینکه ما اصفهانی ها بلد نیستیم و یا نمی خواهیم به وقت اضطرار و در روزهای مبادای زندگیمان و یا به وقت رخ دادن مشکل، پشت هم باشیم و به جای زیرآبی رفتن و زمین زدن دیگران، دست یکدیگر را گرفته و با هم بالا برویم ، خصلتی است که انگار هیچ وقت قرار نیست از ما جدا شود! لطفا یک بار هم شده از این خصلت جدا شویم.
روزنامه ها برای چاپ در حوزه مطبوعات، به «کاغذ» نیاز دارند و حالا مهم ترین و اصلی ترین ماده مصرفی شان یعنی همان کاغذ، گران و کمیاب شده و ناشر یا مدیرمسئول نمی تواند مثل خیلی های دیگر از این بازار کاسبی کرده و نرخ محصول فرهنگی خود را مطابق با نرخ افزایش ماده مصرفی اش، افزایش بدهد.
در یک مورد فقط می توان مثال زد که کاغذ روزنامه از نرخ 2200 تومان به یکباره تا 3500 تومان افزایش قیمت پیدا کرده است .
درواقع از همان زمان که خبر افزایش تعرفه واردات کاغذ در فضای رسانه و در میان واردکنندگان کاغذ پیچید، باعث شد کاغذهایی که در کشور موجود است را با تعرفه قبلی وارد بازار نکنند و حتی دست نگه دارند تا وضعیت قیمتها مشخص شود و بالاتر برود. روندی که هنوز ادامه دارد و دولت هم اقدامی در این راستا انجام نداده است. درعوض هزینه روزنامهها در هر روز بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان افزایش پیدا کرد و لطمه اولیه هم به رسانه های مکتوب خورد.
کاغذ نیست. کاغذ گران است و مدیران مسئول چاره ای ندارند جز اینکه در سایه بی توجهی ها و بی اهمیتی متولیان و دولت، یا تیراژ را کمتر کرده و یا صفحات روزنامه را کمتر کنند یا در بدترین حالت، قید روزنامه داری و چاپ را بزنند و روزنامه را تعطیل کنند. رییس دولت اما همچنان به آماردادن در زمینه اوضاع خوب(!) در همه زمینه ها مشغول است. ارشاد به روزنامه ها اهمیتی نمی دهد. بخشنامه های استاندارقبلی اصفهان درخصوص الزام ادارات استان به خرید 5 نسخه از
روزنامه های محلی هم در بایگانی خاک می خورد و هیچ مقام مسئولی پیدا نمی شود که مدیران روزنامه ها را صدا بزند و بپرسد دغدغه و مشکل اصلی شما چیست؟!
درچنین وانفسایی عده ای تنها و تنها به پرشدن جیب خود فکر می کنند. درحال حاضر سه کارخانه عمده تولید کاغذ در کشور داریم که علیرغم هشدارها و جلسات متعدد به دلیل بی توجهی مسئولین عملاً در برابر واردات عقبنشینی کردهاند . شنیده می شود در یکی از همین کارخانه های معروف، علی رغم آنکه امکان تولید بالای کاغذ رول چاپ و همچنین کاغذ تحریر وجود دارد، اما تولید آن را متوقف کرده اند. اینها همه تصمیماتی است که چندشرکت محدود گرفته اند و وزارت صنعت هم از این وضعیت باخبر است اما در سکوت مسئولان این وزارتخانه، این شرکت ها سود خوبی از شرایط موجود برده و می برند. ضرر اصلی با مدیران مسئول و ناشران است که کمرشان زیربار گرانی کاغذ و احتکار آن می شکند. چاره ای هم نمی ماند جز اینکه روزنامه های بخش خصوصی در واکنش به این وضعیت، اعلام کنند مدتی چاپ را متوقف کرده و یا الکترونیکی منتشر خواهندشد. چند روزنامه هم این کار را کردند از جمله روزنامه «سینما» که دراعتراض به گران شدن کاغذ اعلام کرد از روز شنبه (۱۸ آذر ماه)به مدت یک هفته به روی پیشخوان روزنامهفروشی ها نمیرود و فقط به صورت الکترونیکی منتشر خواهد شد. روزنامه «هفت صبح» هشت صفحه از صفحات خود و «شرق» هم 4 صفحه را حذف کردند. سردبیر مجله کرگدن هم نوشت که به دلیل گرانی کاغذ این هفته منتشر نمی شود . سایر نشریات نیز کم و بیش مشابه چنین تصمیماتی را گرفته اند. می گویند دولت پیش بینی وضع موجود را نکرده و نشریات دولتی هم تا می توانسته اند کاغذ خریده و احتکار کرده اند. با این شرایط سرانجام نشریات خصوصی در ابهام است. مدیرمسئول روزنامه «آرمان» هم می گوید:«صرف اینکه جلو افزایش تعرفه کاغذ را بگیرند، کافی نیست. باید با افرادی که کاغذ را در انبارها نگه میدارند تا بتوانند با قیمت بیشتری آن را بفروشند، برخورد شود.»
در کنار این مسائل، سوالاتی هم مطرح است؛ از جمله اینکه چرا در کشورمان با کمبود کاغذ روزنامه مواجه شده ایم، آن هم در حالی که رابطه ما با روسیه و چین خوب است و ایران حتی دمپایی هم از چین وارد می کند اما نمی تواند کاغذ با قیمت مناسب وارد کند!
سال هاست مسئولان در شعارها و بیانیه های خود از سرانه پایین کتابخوانی و روزنامه خوانی در کشور حرف زده و اظهار تاسف می کنند و حالا با افزایش تعرفه کاغذ، همین اندک روزنه ها را هم می بندند چون فقط روزنامه ها زمینگیر نخواهند شد. حتی آموزش و پرورش و ارشاد ما هم در زمینه چاپ کتاب به مشکل خواهند خورد.
در اصفهان خودمان و در روزهای گذشته مشاهده کردیم که روزنامه ها متاثر از فضای ایجاد شده در بازار کاغذ، به مشکل برخورده اند و همین مشکلات باعث شده تا مدیران مسئول تصمیمات تازه ای در این باره بگیرند؛ از پایین آوردن تیراژ تا کم کردن صفحات روزنامه و حذف برخی مجلات زیرمجموعه و ویژه نامه هایی که چاپ می کرده اند. مسئولان استانی هم که گویا همچون همیشه دغدغه های مهم تری دارند و برایشان اهمیتی ندارد چه بر سر مطبوعات می آید. اینکه توقع داشته باشیم مدیران مسئول روزنامه های محلی شهرمان برای یک بار هم شده در اقدامی هماهنگ و متحد و همدلانه ، مثلا یک هفته از چاپ روزنامه خودداری کنند یا هر راهکار دیگری که حداقل بتواند توجه مسئولان را کمی جلب کند، شاید آرزویی عبث است، اما ما همچنان امیدواریم برای یک بار هم شده ، شاهد اتحاد رسانه های اصفهانی باشیم.
اصفهانی ها به خساست معروف اند. به اشتباه و درست آن کاری نداریم اما اینکه ما اصفهانی ها بلد نیستیم و یا نمی خواهیم به وقت اضطرار و در روزهای مبادای زندگیمان و یا به وقت رخ دادن مشکل، پشت هم باشیم و به جای زیرآبی رفتن و زمین زدن دیگران، دست یکدیگر را گرفته و با هم بالا برویم ، خصلتی است که انگار هیچ وقت قرار نیست از ما جدا شود! لطفا یک بار هم شده از این خصلت جدا شویم.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران