البته در اين گفتوگو ترابي يادآور شده بود كه: «ما بايد با نهايت صرفهجويي و دقت گروهها را انتخاب كنيم و كيفيت را حفظ خواهيم كرد. ممكن است از نظر كميت گروههاي شركتكننده دستخوش تغيير شويم اما تاكيد اين است كه گروههاي باكيفيتي در جشنواره امسال حاضر شوند.»
پرسش اينجاست كه چطور بعد از گذشت 33 سال از برگزاري يك جشنواره كه مشخصا از سال 1370 شكل بينالمللي به خود گرفته، هنوز نتوانستهايم ساز و كار مشخصي براي دعوت از موسيقيدانان خارجي داشته باشيم؟ آيا طبيعي است كه با تغيير سيستم مديريتي جشنواره (در هر دوره) سليقهها و رويكردهاي اجرايي نيز تغيير كند؟ آييننامه اجرايي جشنواره موسيقي فجر تا چه حد ميتواند در برنامهريزي اين رويداد هنري موثر باشد و تا چه حد وقتگير است؟
بخش بينالملل جشنواره موسيقي فجر يكي از مهمترين قسمتهاي اين فستيوال دولتي بوده كه در طول 26 سال، هنرمندان مطرحي را به خود ديده است؛ موسيقيداناني مثل نصرت فاتح عليخان، دولتمند خالف، بسمالله خان، هابيل علياف، ژيوان گاسپاريان، انور براهم، اشتفان ميكوس، باب بلدن، راميز قلياف و... كه در دورههاي مختلف در اين جشنواره حضور داشتند و براي مردم ايران برنامه اجرا كردند. اما در دوره پيشرو علاوه بر مشكلات ارزي، نبود وقت كافي براي دعوت از هنرمندان مطرح و سرشناس موسيقي جهان يكي ديگر از چالشهاي اصلي برگزاري جشنواره است.
شهرام صارمي: دنبال اسپانسر هستيم
شهرام صارمي، مدير اجرايي سي و چهارمين جشنواره موسيقي فجر در گفتوگو با «اعتماد» در پاسخ به اين پرسش كه كمبود زمان تا چه حد بر كيفيت اجرايي جشنواره امسال تأثير ميگذارد، گفت: «مشكلات جشنواره موسيقي فجر امسال فقط به زمان محدود نميشود اگر چه تصويب آييننامه برنامهريزيهاي جشنواره را به تعويق انداخت و كمي طول كشيد تا علي ترابي بخواهد تيم اجرايي جشنواره (دبير و مدير اجرايي و...) را مشخص كند اما موضوع اصلي اين نيست و آن مهمترين مشكلي كه جشنواره تا همين امروز با آن درگير بوده و هست، موضوع ارزي است كه اعلام كردهاند تمامي فعاليتهاي بينالمللي بايد با ارز آزاد انجام شود.»
او به كاهش 40 درصدي بودجه برگزاري جشنواره امسال نيز اشاره كرد و افزود: «ما با امكانات موجود پيش رفته و توانستهايم سه گروه اروپايي و چند گروه از كشورهاي همسايه و آسياي ميانه را دعوت كنيم تا براي اجراي برنامه به ايران بيايند. در عين حال براي پيدا كردن اسپانسر هم تلاش ميكنيم تا همين اجراها عملي شود.»
اما دعوت از گروههاي بينالمللي شناخته شده و با كيفيت كار چندان سادهاي هم نيست، خصوصا اگر زمان زيادي براي انجام آن وجود نداشته باشد. چون معمولا اين گروهها، برنامه اجراهاي خود را به صورت سالانه تنظيم ميكنند و اگر قرار باشد به صورت فوقالعاده براي اجرايي دعوت شوند يا بايد روابط بينالمللي حسنهاي بين تيم برگزاري و هنرمند مورد نظر وجود داشته باشد يا رقمي بيش از حد معمول به آنها پرداخت شود. بنابراين در شرايط فوقالعاده جشنواره امسال (كه شرح آن به اجمال رفت) تخصيص بودجه زودهنگام ميتوانست تا حد زيادي گرهگشا باشد. اين حالي است كه شهرام صارمي ميگويد: «تا امروز هيچ پولي از بودجه جشنواره تخصيص نيافته اما بايد از آبان ماه اين كار انجام شود. در واقع انجمن موسيقي مسووليت بخش مالي جشنواره را برعهده دارد و ما به طور مستقيم با كسي در ارتباط نيستيم و جناب ترابي بايد اين موضوع را پيگيري كند تا بتوانيم كارها را آغاز كنيم.»
او درباره پيگيريهايي كه براي تخصيص ارز دولتي به جشنواره موسيقي امسال صورت گرفته، گفت: «اين موضوع از طريق دفتر وزير ارشاد پيگيري شده و تا همين امروز نيز تاييديه اين چند گروه بينالمللي نيز از طريق ايشان حاصل شده است وگرنه تا پيش از اين با روند صعودي نرخ ارز، در بلاتكليفي كامل بوديم. من شخصا امسال به جناب ترابي پيشنهاد دادم كه با اين شرايط بخش بينالملل را از جشنواره حذف كنيم ولي ايشان قبول نكردند. به همين دليل مذاكرات زيادي با مقامات بالادستي انجام داديم تا از آنها كمك بگيريم تا دستكم با همان قيمت آزاد، ارز مورد نياز ما را تهيه كنند.»
اين همه و «هيچ»
پيش از اين چنان كه در نشست خبري سي و چهارمين جشنواره موسيقي فجر اعلام شده بود، قرار بود رامين صديقي سكان هدايت بخش بينالملل اين فستيوال را برعهده بگيرد. اما كمتر از يك ماه بعد، او كه كارنامه درخشاني در زمينه برگزاري اجراهاي بينالمللي دارد، بيسر و صدا از اين سمت استعفا داد و حالا به نظر ميرسد كه اعضاي هيات انتخاب جشنواره، هنرمندان خارجي امسال را تعيين كردهاند. در اين فهرست نام افرادي مثل امير بكان، رامين بهنا، اميرمهيار تفرشيپور، ماني جعفرزاده، بابك چمنآرا، كيوان فرزين، آيدين صميميمفخم، ناصر صفاريان به چشم ميخورد كه رزومه اجرايي همه آنها (با هم) نه تنها چنگي به دل نميزند كه به سختي از انگشتان يك دست تجاوز ميكند و با اين رزومه به نظر ميرسد بخش بينالملل جشنواره امسال از نحيفترين بخشهاي آن باشد.
شهرام صارمي درباره دليل قطع همكاري رامين صديقي با سي و چهارمين جشنواره موسيقي فجر ميگويد: «اين مساله بيش از هر چيز به موضوع مالي جشنواره امسال برميگردد؛ ضمن آنكه رامين صديقي تا چندي پيش درگير برگزاري جشنواره ارزشمند show of hands بود اما با وجود تمامي اين مشكلات توانست با چند گروه خارجي صحبت كند. ما بايد به اين گروهها به سرعت جواب ميداديم كه آيا ميتوانيم رواديد آنها را تامين كنيم يا نه در حالي كه اين موضوع در مدت زماني اندك امكانپذير نيست چون پس از انجام كارها، وزارت امور خارجه بايد صلاحيت اين افراد را تاييد كند و اين پروسه بسيار زمانبر است.
ضمن آنكه بايد به برخي از اين گروهها پيشپرداخت نيز ميداديم كه متاسفانه ميسر نشد. به هرحال نبود يك بودجه مالي قطعي باعث شد همكاري با موسيقيشناس ارزشمند و مدير برنامهاي توانا مثل رامين صديقي را از دست بدهيم. تا پيش از قطع اين همكاري مقدمات دعوت از گروههاي خارجي براساس روابطي كه رامين صديقي با آنها داشت، پيش رفت اما با مشكلاتي كه امسال داريم و شيوه دولتي برگزاري جشنواره، اين همكاري قطع شد.»
تعامل فرهنگي؛ از حرف تا عمل
حالا به نظر ميرسد تعامل فرهنگي با هنرمندان بينالمللي كه يكي از موضوعات داغ فرهنگ و هنر ايران است، به بابي براي فخرفروشي مديران هنري و فرهنگي تبديل شده است. ما در حالي از تعامل هنري ايران با جهانيان صحبت ميكنيم كه اقامت اكثر هنرمندان دعوت شده به جشنواره به حداقليترين حالت ممكن صورت ميگيرد. گاهي حتي پيش ميآيد كه موسيقيداني صبح روز اجرا از هواپيما پياده شده و شب هم بعد از كنسرت بار و بنهاش را بسته و رفته است. حالا اينكه تعامل فرهنگي چطور ميتواند صورت بگيرد، خود سوالي است بيپاسخ. چرا كه تعامل هنري وقتي صورت ميگيرد كه اين موسيقيدانان دست كم در مدت زمان برگزاري جشنواره در ايران بمانند، وركشاپ برگزار كنند، گفتوگو كنند و با برخي از موسيقيدانان ايراني ملاقات داشته باشند تا بلكه همكاري هنرياي هم در اين بين شكل بگيرد. اما تجربه اجرايي سالهاي گذشته نشان داده كه اين كار حداقل توسط جشنواره موسيقي فجر نشده است. شايد يكي از مهمترين دلايلي كه بعد از گذشت 29 سال هنوز اين جشنواره نتوانسته در قامت بينالمللي خودي نشان دهد و سري توي سرها داشته باشد، همين نكته است. ما صرفا با استفاده از يك تركيب چند كلمهاي مثل «تعامل فرهنگي- هنري» نميتوانيم باد به غبغب بيندازيم و آن را عملي فرض كنيم.
مدير اجرايي جشنواره سي و چهارم در اين باره ميگويد: «تعامل فرهنگي با هنرمندان غير ايراني حاضر در جشنواره موضوعي است كه هم به زمان بيشتري نياز دارد و هم پشتوانه مالي بالايي ميخواهد كه به عقيده من نه فقط در اين جشنواره بلكه هميشه بايد مورد توجه باشد. چنان كه در همه كشورهاي دنيا جشنوارههاي مختلف به مناسبتهاي مختلف برگزار ميشوند و اين تعامل هنري بين موسيقيدانان اتفاق ميافتد اما اين موضوع نه فقط در اين دوره كه در دورههاي ديگر جشنواره موسيقي فجر هم رخ نداده است. اساسا در كشور ما اين اتفاق عملي نشده اما به نظرم تعامل فرهنگي بين دو كشور آييننامه و ستاد جداگانهاي ميطلبد تا كار دائمي صورت بگيرد. اگر اين ارتباطات وجود داشته باشد ميتوان موقع برگزاري جشنواره فجر از آنها كمك گرفت. ضمن آنكه گروههاي معتبر و شناخته شده جهان، برنامه اجراهايشان را سالانه انجام ميدهند و اگر بخواهيم سال آينده جشنواره پررونقي داشته باشيم بهتر است از همين حالا برنامهريزي كنيم. همين امسال هم توانستهايم با چند گروه با كيفيت موسيقي ارتباط برقرار كنيم اما به دليل مسائل و مشكلات ارزي مجبور شديم كنار بكشيم.»
شهرام صارمي در حالي به لزوم تدوين آييننامهاي جداگانه براي بخش بينالملل جشنواره فجر اشاره ميكند كه براي نگارش آييننامه كلي جشنواره همزمان زيادي صرف شد و بارها گروههاي مختلف آن را تدوين و تصحيح كردند.
حالا اگر چه ميتوان سرخوش بود كه جشنواره موسيقي فجر بعد از 33 سال چند برگي به عنوان آييننامه دارد اما آيا حقيقتا ميتوان اين شيوهنامه مشخص را (كه ايراد هم كم ندارد) در مدت زماني كوتاه آزمايش و اجرايي كرد؟
شهرام صارمي در پاسخ به پرسشي بر همين اساس ميگويد: «در حال حاضر شوراي انتخاب براساس آييننامه مشخص شده است و ما سعي كردهايم تا برمبناي آييننامه پيش برويم. البته اعتقاد ندارم كه اين آييننامه هيچ ايرادي ندارد ولي روي تصحيح آن زمان زيادي گذاشته شده و در معرض ديد عموم هم قرار گرفت تا اگر موارد پيشنهادي وجود دارد، به آن اضافه شود. البته اين متن هم به نظرم نهايي نيست و بايد براي سالهاي آينده كاملتر شود تا به آييننامهاي مدون و دقيق دست پيدا كنيم. اما آنچه مهم است اين كه بودن همين آييننامه و عمل براساس آن بهتر از آن است كه هيچ چيزي وجود نداشته باشد.»
او درباره اينكه پيش رفتن براساس آييننامهاي كه اولين سال اجرايي شدن خود را تجربه ميكند، تا چه حد ميتواند انرژي و زمان بگيرد، گفت: «از مرداد ماه كه كارهاي جشنواره موسيقي فجر را آغاز كردهايم جلسات به طور مداوم برگزار شده است. بسياري افراد هم در بحث اجرايي مدنظرمان بودند كه با ما همكاري داشته باشند اما به دليل آنكه خودشان در جشنواره كنسرت دارند، بنابر آييننامه نتوانستند در امور اجرايي همراه ما باشند. به هر حال ما با همه محدوديتهايي كه وجود داشت، پيش رفتهايم ولي در حال حاضر به شرايط باثباتي رسيدهايم و وقت كمتري تلف ميشود.»
فقط 3 ماه تا آغاز سي و چهارمين دوره
حالا تنها 3 ماه تا آغاز سي و چهارمين جشنواره موسيقي فجر باقي مانده و به نظر ميرسد هنوز راه و رسم روشني براي برگزارياش وجود ندارد. حتي اگر نبود ارز دولتي را از فهرست چالشهاي پيشروي آن ناديده بگيريم، نه تكليف بخش تلفيقي روشن است و نه ساير گروههاي شركتكننده. تنها مقولهاي كه اعلام شده نسبت به سالهاي گذشته پررنگتر خواهد بود؛ اجراي شاديانههاي موسيقي نواحي است و لازم به ذكر نيست كه موسيقي فولكلور ايران در طول سال دو جشنواره جداگانه هم دارد. مضاف بر اين سايت جشنواره اگرچه بالاخره بهروزرساني شد اما تاريخچهاي از 33 دوره برگزاري آن ارايه نشده و بيرحمي نيست اگر بگوييم اين موضوع براي فستيوالي كه در قد و قامت دولتي برگزار ميشود، موجب سرافكندگي است. امروز ميتوان بعد از ساليان سال كه از عمر جشنواره موسيقي فجر ميگذرد، فقط و فقط ميتوان دلخوش بود به چند برگي كه از آن به عنوان آييننامه برگزاري ياد ميكنيم؛ البته هيچ ضمانتي وجود ندارد كه وزير ارشاد دولت آينده به همين آييننامه هم مقيد باشد.