از چند روز پیش دوباره بحث مهاجرت یکی از بازیگران سینما و تلویزیون داغ شد. ریحانه پارسا، بازیگر جوانی که با سریال «پدر» شناخته شد، به خارج از کشور رفته و ظاهرا قصد برگشتن به ایران را ندارد. این اولینبار نیست که یک بازیگر مهاجرت میکند، اما موضوع پارسا مولفههایی دارد که قطعا از آن موردی جالب و قابل بررسی میسازد.
دوسال پیش بود که سریال «پدر» توسط حامد عنقا و بهرنگ توفیقی برای پخش از شبکه دو ساخته شد. شخصیتهای اصلی سریال را دوبازیگر جوان و ناشناخته برعهده داشتند؛ یکی سینا مهراد بود که بهدلیل رابطه پدر و فرزندی با سعید سهیلی، کارگردان سینما راه سادهای را برای بازیگری طی کرده بود و دیگری دختری ۱۸ ساله به نام ریحانه پارسا. «پدر» مولفههای همیشگی عنقا را داشت، چیزهایی را که همین امروز در «آقازاده» هم شاهدش هستیم.
از همان ابتدا بهدلیل سکانس پریدن «حامد» از پنجره کلاس به بیرون، «پدر» سروصدا کرد و موردتوجه قرار گرفت، اما حاشیه اصلی ریحانه پارسا بلافاصله با پخش قسمت پایانی «پدر» آغاز شد. او ساعتی پس از پایان سریال، عکسهایی با آرایش غلیظ و میکاپ از خودش گذاشت که تا آن روز در موارد مشابه هیچ بازیگر نورسیدهای این کار را نکرده بود.
پارسا درهمین زمینه نوشت: «من، ریحانه پارسا دختری که از الان تا همیشه اگر کسی میشناستش به واسطه سریال پدر هست، از همین پست میگم اگر این روزها عکسی دیده شده که فرق زیادی با تصویر این ماههای اخیر داره بیهیچ جبههگیری خاصی و موضع داشتن بوده و هست، صرفاً توجیهی است که ریحانه هیچ شباهت (ظاهری) به لیلای دیده شده نداره.» این حاشیه سروصدای زیادی بهپا کرد.
انتقاد از عنقا و سیستم چهرهسازی سیما
روایات مختلفی از نحوه انتخاب ریحانه پارسا توسط حامد عنقا مطرح شده است. برخی میگویند او پیشخدمت یک کافه بوده است و اصولا گزینه اول بازی در نقش «لیلا» نبوده، اما در دقیقه۹۰ این اتفاق رقم خورده است. همه میدانند که برای حضور در مقابل دوربین یک آیتم و اجرای آن، باید موردگزینش و استعلام حراست سیما قرار گرفت، اما ظاهرا برای استفاده از یک جوان آنهم در مهمترین نقش یک سریال تنها فیلتر موجود تهیهکننده سریال است.
مثلا اینکه او تحصیلات مرتبط داشته باشد، ثبات روانی داشته باشد، سابقه زندگی شخصی مناسبی داشته باشد و... به هیچ عنوان برای سازندگان سریال مهم نیست. چه بخواهیم و چه نخواهیم بههرحال هنوز تلویزیون در ایران مهمترین و فراگیرترین رسانه است. به همین خاطر است که ممکن است در عرض چندشب یک فرد را به شهرت زیادی برساند. پس طبیعی است که وقتی قرار است یک فرد که تا قبل از آن هیچ جایگاه حرفهای و اجتماعی خاصی ندارد، به واسطه تریبون رسمی رسانهای کشور به شهرت برسد باید از فیلترهای مختلف عبور و تامدتها مورد نظارت باشد. «حق شهرت» مسالهایاست که در خارج از ایران درباره چهرههای نوظهور مورد استفاده است.
بازیگر یا شاخ اینستاگرامی؟
اما این تنها حاشیه بازیگر نورسیده نبود. او نشان داد به جلبتوجه تصویری علاقه زیادی دارد و بارها این را ثابت کرد. او در حاشیه اکران و نشست خبری «خوب، بد، جلف ۲» تا توانست در مقابل دوربین عکاسان اطوار عجیب و ناشایست درآورد بهطوری که صدای خیلیها درآمد. انتشار عکس با حوله حمام و... خیلی کارهای دیگر پارسا روزبهروز از او بازیگری میساخت که حاشیهاش از متن بیشتر است.
البته این کارهای پارسا برای اهالی رسانه عجیب نبود. در همان ایام پخش «پدر» در مراسم اختتامیه جشن حافظ وقتی او با دودست در جیب روی سن آمد و خیلیها به نشانه اعتراض سوت زدند، معلوم بود که ستاره جدیدی در بازیگری پدیدار نشده، بلکه نهایتا یک «شاخ اینستاگرامی» جدید پیدا شده است! همه اینها مدام سیستم فشل چهرهسازی در ایران-خصوصا تلویزیون- را بهخاطر میآورد. اما قبل از اینکه وارد حواشی بعدی او شویم باید یک سؤال اساسی را مطرح کنیم. اگر درکنار این بازیگر جوان یک مشاور یا مدیر کاربلد و پخته وجود داشت، آیا بازهم پارسا به همین مسیر میافتاد؟
ازدواج مجازی
هفتههای اول شیوع کرونا در کشور بود که یک خبر عجیب در رسانههای سینمایی و فضای مجازی پیچید. ریحانه پارسا، بازیگر بیست ساله با مهدی کوشکی که نزدیک به بیست سال از او بزرگتر بود ازدواج کرد! این خبر در فضای مجازی و در قالب یک عکس سلفی منتشر شد. همان موقع نحوه انتشار این خبر گمانههای مختلفی ایجاد کرد. برخی معتقد بودند انتشار عجولانه این خبر آن هم در این قالب بهدلیل جلوگیری از درز رابطه بوده است.
به هرحال هرچه بود پس از مدتی بارهم خبر عجیب دیگری منتشر شد. خبر جدایی پارسا و کوشکی! البته عجیب بودنش صرفا برای آنهایی بود که رفتار پارسا را در این مدت بررسی نکرده بودند. چند هفته پیش بود که خبر ساخت سریال «خوب، بد، جلف» رسانهای شد، اما طبق اعلام سازندگان سریال، خبری از ریحانه پارسا در این سریال نبود. چندی بعد سام درخشانی در یک گفتوگوی رادیویی اعلام کرد پارسا از کشور خارج شده است.
به عشق ترکیه
پس از خبر سام درخشانی، ریحانه پارسا در یک لایو اینستاگرامی با انتقاد از سام درخشانی گفت دلش نمیخواسته کسی از مسافرتش به خارج خبردار شود. این انتقاد در جایی مطرح میشود که یعنی آن فرد قصد ماندن در خارج را ندارد. اما چند روز بعد دخترجوان لایو دیگری گذاشت و درآن کشف حجاب کرد. البته خودش گفت، چون موهایش زیر دوسانتی متر است به لحاظ قوانین ایران مشکلی ندارد! معلوم نیست که این بازیگر این حرفها را در چه حالت و شرایطی گفته است. درهمین ایام خبرهایی غیررسمی از دیدار و ارتباط او با یکی از شاخهای اینستاگرامی ساکن ترکیه که دستی بر شرطبندی دارد منتشر شد.
پس از اینکه ریحانه پارسا در اینستاگرام خود بهطور ضمنی اعلام کرد در ترکیه است، گفته شد که او با مافیای شرطبندی ارتباط پیدا کرده است. البته این ادعا به هیچ عنوان قابل تأیید نیست، ریحانه پارسا در صفحه اینستاگرامش پستی منتشر کرد که نشان میداد برای بازی دریک فیلم به ترکیه رفته است. دیگر رفتار پارسا به مرحلهای بیبازگشت نزدیک میشد. او حالا به یک بازیگری تبدیل شده بود که کشف حجاب کرده و بعید است دیگر در صحنه رسمی هنری کشور جایی داشته باشد.
تیرخلاص
اما انگار پیشروی ریحانه پارسا در اشتباه تمامی نداشت. او در فاصله کوتاهی که به خارج از کشور رفته بود حاشیههای متعددی ایجاد کرده بود، اما اقدام بعدیاش چیزی بود که او را به یک مورد خاص و استثنا از هر فرد دیگری تبدیل میکرد. پارسا که چندروز پیش از اعلام خبر خروجاش از کشور ابراز نارضایتی کرده بود، حالا پس از کشف حجاب به سراغ گفتوگوی تصویری مجازی با مسیح علینژاد رفت. علینژاد به قدری تندرو و مسالهدار است که حتی بسیاری از اپوزوسیون از همکلامی و همنشینی با او دوری میکنند.
براساس شواهد بسیاری که علینژاد هیچگاه به آنها پاسخ نداده- او یک سربازخبرنگار است که مستقیما از دولت امریکا کسب درآمد میکند. او بارها به بهانههای مختلف سعی کرده بخشی از مردم را درمقابل هم قرار داده و با ایجاد تنشهای اجتماعی امنیت روانی جامعه را برهم بزند. هرچند که این بازیگر در گفتوگویش مدام سعی داشت که خودش را از مسائل سیاسی و اجتماعی-که علینژاد عاشقاش است- جدا نشان دهد، اما کدام آدم عاقلی است که با علینژاد صحبت کند، ولی خودش را جدای از مخاطباش معرفی کند؟
پایان کار
در ابتدای گزارش گفتیم که ریحانه پارسا اولین بازیگری نبوده که مهاجرت کرده، اما چه تفاوتی با دیگران دارد؟ اول این که اگر فردی مثل گلشیفته فراهانی این اقدام را انجام داد، لااقل به لحاظ حرفهای به جایگاهی در سینمای ایران رسیده بود و میدانست در خارج از کشور شانس کار دارد. اما مگر پارسا در چه فیلم مهم بازی کرده یا کدام جایزه را گرفته که حالا در خارج از ایران برایش صف بکشند؟ بررسی رفتار ریحانه پارسا از ابتدا تا به امروز نشان میدهد که او بیش از آنکه یک پدیده سینمایی، اجتماعی و حتی سیاسی باشد، یک رخداد فردی است که باید در قالب روانشناختی بررسی شود. او در سن بسیار پائینی به شهرت رسید که حتما یکی از دلایل مسیر انحرافی اوست.
اما نمیتوان شرایط زندگی شخصی و خانوادگی او را در نظر نگرفت. قطعامشکلات خانوادگی او در رابطه با پدر و مادرش در این مطلب تاثیرگذار است. رفتار عجولانه، توجهطلبی، تناقض، ساختارشکنی و مولفههای بسیار دیگری در ریحانه پارسا مشهود است.همه اینها باعث شد او که میتوانست بایک رفتار معقول در چندسال آینده تبدیل به یک بازیگر مشهور شود، امروز در ترکیه و دلخوش به ویوی لایوهایش باشد. ویویی که به مرور کم خواهد شد و او دیگر راه بازگشتی ندارد.
ریحانه پارسا نمونه مناسبی برای بررسی روانشناسان است؛ کسی که آینده خودش را به پای تزلزلهای رفتاری و عشق دیده شدن تباه کرد. او راهی را رفته که بجز یک مورد استثنا برای هیچ بازیگر دیگری خیری نداشته است. عاقبت انتخاب بازیگر از کافه و اینستاگرام میشود ریحانه پارسا. شاید اگر او برای بازی در «پدر» انتخاب نشده بود امروز مثل یک آدم عادی مشغول زندگی بود و شکست بزرگی که در ماههای آینده متحمل خواهد شد را تجربه نمیکرد.
ریحانه پارسا؛ ستاره نبود و نیست و نخواهد شد
ریحانه پارسا اولین بازیگری نبوده که مهاجرت کرده، اما چه تفاوتی با دیگران دارد؟ اول این که اگر فردی مثل گلشیفته فراهانی این اقدام را انجام داد، لااقل به لحاظ حرفهای به جایگاهی در سینمای ایران رسیده بود و میدانست در خارج از کشور شانس کار دارد. اما مگر پارسا در چه فیلم مهم بازی کرده یا کدام جایزه را گرفته که حالا در خارج از ایران برایش صف بکشند.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران