ماجرای پخش نشدن صدای استاد محمدرضا شجريان از تلويزيون و راديو كه در مناظره فرهنگی نامزدهای انتخابات رياستجمهوری دوازدهم هم مطرح شد موضوع امروز و ديروز نيست.
سخنگوی وقت وزارت ارشاد دولت يازدهم در سخنانی عجيب مدعی شد شرط بازگشت استاد محمدرضا شجريان به صحنه «عذرخواهی» برای سخنانی است که در سال 88مطرح کرده
«هنرمند متعهد همواره از مردم و جغرافیای زندگی، مطالبی را در جنین هنری خود میپرورد که کسی را از آن خبری نیست جز خود او. هر گاه که این جنین با ابزار هنری هنرمند زاده میشود و نوید زندگی و رهنمود بهتر زیستن را شادی بخش و شادمانی دیدار منتظران میکند، بهترین لحظه زندگی هنرمند است. به دیگر سخن ما و مردم خوشبختی را با هم مینوشیم».
این ها بخشی از سخنان استاد محمدرضا شجریان است. او به راستی توانسته تمام فرهنگ و هنر اصیل ایرانی را در جنین هنری خود محفوظ بدارد. محمدرضا شجریان را نمی توان تنها یک هنرمند دانست، او خود به تنهایی یک جریان هنری اصیل است و به لطف تلاشهای مکرر اوست که موسیقی ایرانی همچنان حفظ شده و باقی مانده است.
امروز اول مهر است و شروع فصل پاییز و 78 ساله شدن استاد آواز ایران. به مناسبت سالروز تولد او، میخواهیم نگاهی بیندازیم به یک عمر فعالیت درخشان و پربار هنری که نسل های مختلف را با خود همراه ساخته است؛ موسیقی اصیلی که هیچ گاه کهنه نمی شود و صدایی معجزه گر. اگرچه محمدرضا شجریان همواره دغدغه های اجتماعی داشته اما هرگز خود را وابسته به گروه یا حزب خاصی ندانسته و همین اصالت است که او را برای نسل دیروز، امروز و فردا تبدیل به یک جریان درخشان هنری کرده است.
او خود در مصاحبه ای، به روزنامه ایران گفته است:«موسیقی آوای هستی هست و هستی، خانه خاطرات ماست، همانطور که خاطرات انسانی و هستی ما ارزش میدهد، مثل موسیقی، مثل ماه و خورشید. همچنان که فروغ و تابش خورشید، روشنایی بخش و گرمی کارگاه هستی است. این هر دو (یعنی آواز و خاطره) با هم آفریده شدهاند. از اول تا به ابد خواهند بود. آواز در فرهنگ ایران بیانی دیگر از مفاهیم سودای دل عارفان و شاعران است و تاکید من همیشه بر این بوده که شور امید جامعه ایران همانا غنای آواز است که زندگی بخش شعر است. اگر هنرمند در قاب و قالب احزاب و گروهها قرار بگیرد بهاندازه همان قاب کوچک میشود. هنر خیلی وسیعتر از این حرفهاست. هنر مثل خورشید به دوست و دشمن باید یکسان بتابد. من وقتی که آواز میخوانم کاری ندارم مخاطبان من دیدگاهشان یا زبانشان چیست. اگر از صدای من و شعری که من میخوانم لذت میبرند، میگویم فقط موسیقی را خوب گوش کن زیرا دیدگاه شنونده من به خودش ربط دارد. این راهی است که من دارم میروم. هرگز موسیقیام را در خط یک حزب خاص قرار ندادهام. من در وهله اول برای مردمان سرزمین خودم که به زبان فارسی صحبت میکنند و این موسیقی را خوب میفهمند،کار میکنم و بعد هم برای دیگران که اگر موسیقی زبان بینالملل است و آن را میفهمند، شاهراه من اینجاست».
او از برجستهترین هنرمندان موسیقی سنتی ایرانی است و به واسطه آلبومهایی که تاکنون منتشر کرده و اجرای تصنیف های ملی میهنی، هنرمندی شناخته شده و مشهور در سطح جهان است. او تنها هنرمند ایرانی است که تاکنون توانسته دوبار نامزد جایزه «گرمی» شود.
سالشمار محمدرضا شجریان
اول بار، سال 1331 بود که صدای محمدرضا شجریان از رادیو خراسان پخش شد و چند سالی پس از آن به دانشسرای عالی در مشهد رفت. پیگیری جدی آواز و علاقه وافرش به این حوزه، سبب میشود تا بتواند در سال 1338 به اجرای آوازهایی بدون ساز و نیز قرائت قرآن در رادیو خراسان بپردازد. پس از اتمام تحصیل در دانشسرای عالی، به استخدام آموزش و پرورش درآمد؛ در همین دوره بود که با ساز سنتور آشنا شد. آشنایی با این ساز را می توان نقطه عطفی در زندگی هنری این هنرمند به شمار آورد. او برای بهتر کردن صدای سنتور و تجربههای خود در موسیقی، شروع به تحقیق روی این ساز کرد و در سال 42 توانست اولین سنتور خود را با چوب توت بسازد.
او مدت زیادی در رادیو با نام مستعار «سیاوش بیدکانی» فعالیت کرد و پس از آن در رادیو و تلویزیون با نام خودش، به فعالیت ادامه داد. حدود سال 1347، برنامه هایی با احمد عبادی و لطف ا... مجد را اجرا میکند. او همزمان با شروع فعالیتش در رادیو گل ها، با هوشنگ ابتهاج(سایه) آشنا می شود که این دوستی تا امروز ادامه داشته است.
یکی از مهمترین فعالیت های محمدرضا شجریان، تاسیس مرکز حفظ و اشاعه موسیقی در سال 52 بود که این کار را به همراه هنرمندانی همچون محمدرضا لطفی، ناصر فرهنگفر، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون، داود گنجهای و مقدسی و حدادی انجام داد؛ کمبود این مرکز همچنان در فضای موسیقی ایران احساس می شود.
شجریان در سال 58 با غلامرضا دادبه آشنا میشود و سپس آلبومهای مختلفی را با گروه پایور و نیز آلبومهای دیگری را با گروه شیدا و عارف کار میکند. در فاصله سالهای دهه 60 شجریان همکاری گستردهای را با پرویز مشکاتیان آغاز میکند که حاصل آن آلبومهای ماهور، بیداد، نوا، دستان و ... است. در همین سالها وی به اتفاق گروه عارف کنسرتهایی را در خارج از ایران اجرا میکند و از سال 68 با گروه پیرنیاکان و عندلیبی به اجرای کنسرت در آمریکا و اروپا میپردازند. این گروه در سال بعد و به دلیل زلزله رودبار کنسرتهایی را در جمعآوری کمک مردم دنیا در اروپا و آمریکا اجرا میکند.
این هنرمند در سال 78، موفق به دریافت جایزه افتخاری یونسکو(جایزه پیکاسو) شد و چند سالی پس از آن به اتفاق کیهان کلهر و حسین علیزاده و همایون شجریان کنسرتهایی را در اروپا و آمریکا اجرا میکند که حاصل آن آلبومهای نوا، داد و بیداد وزمستان است.نخستین بار پس از بستری شدن محمدرضا شجریان در سال ۸۶ و عمل جراحی ریه این استاد برجسته موسیقی ایران، بیماری سرطان ریهاش مطرح شد اما همان هنگام برخی رسانهها این خبر را رد کردند. این خبر پس از بستری شدن استاد محمدرضا شجریان در شهریور۱۳۹۴ دوباره مطرح شد، ولی یکی از این رسانهها به نقل از یکی از اعضای تیم پزشکیاش در بیمارستان کسری، بیماری استاد شجریان را رد کرد.البته محمدرضا شجریان در این سالها بارها بستری شده که تصور میشد بخشی از این بستری شدنها به واسطه کسالت دوران کهنسالی این استاد برجسته موسیقی کشورمان است اما استاد شجریان در پیام ویدیویی برای تبریک نوروز ۱۳۹۵ با چهرهای متفاوت و موهای بسیار کوتاه حاضر شد. او بیش از 15 سال است که با بیماری سرطان کلیه درگیر است.
ممنوع الکاری استاد آواز و وعده های پوشالی دولت
ماجرای پخش نشدن صدای استاد محمدرضا شجريان از تلويزيون و راديو كه در مناظره فرهنگی نامزدهای انتخابات رياستجمهوری دوازدهم هم مطرح شد، موضوع امروز و ديروز نيست. درخواست محمدرضا شجريان براي عدم پخش صدايش از رسانه ملی يكبار در سال 74 و بار ديگر در سال 88 مطرح شد. شجریان در دومين درخواستش نامهای به سيدعزتا... ضرغامی نوشت و از ریيس آن زمان سازمان صدا وسيما خواست صدايش را از راديو و تلويزيون پخش نكنند.
در نامه كوتاه استاد شجريان چنين آمده بود:«صداوسيما در شرايط فعلی مستمرا اقدام به پخش سرودهای ميهنی اينجانب به ويژه «ايران ای سرای اميد» میكند. مستحضريد اين سرود و ديگر سرودهای خوانده شده متعلق به سالهای 57و 58 است و هيچ ارتباطی به شرايط كنونی ندارد.اينجانب سال 74هم اعلام كردم راضی به پخش آثار خود از صدا و سيما نيستم، مجددا تقاضای خود را تكرار میكنم ».
اعتراض استاد شجريان در سال 74 مربوط به موج پخش آهنگهای موسيقی پاپ از صدا و سيما بود اما در سال 88 به دنبال اين نامه پس از حدود سهدهه حتی دعای ربنای استاد شجريان هم در ماه رمضان پخش نشد و اين منع خودخواسته همچنان ادامه دارد. البته در سالهای اخير تصوير و خبرهای استاد شجريان بارها از رسانههای رسمی به ويژه راديو و تلويزيون پخش شده و آلبومهای او مجوز گرفته و به بازار آمدهاند. هر چند بيماری استاد آواز اين فرصت را از علاقهمندان ايشان گرفته تا صدای بینظير خواننده «مرغ سحر» را بار ديگر روی صحنه بشنوند.
حسن روحانی اولين بار در مناظرههای انتخابات رياستجمهوری سال92 با اشاره به صدای شجريان گفته بود: «هنر بهترین سفیر ما در جهان است؛ از حافظ سفیری بهتر داریم که به اروپا و آمریکا بفرستیم؟ از هنر فرشچیان و میرخانی و احصایی غرورآفرینتر داریم؟ از صدای شجریان بهتر داریم؟» گرچه اين سخنان خيلی از علاقهمندان استاد را اميدوار كرد اما همچنان هیچ گامی از سوی دولت در این خصوص برداشته نشد.
در اين ميان يك بار سخنگوی وزارت ارشاد عذرخواهی را شرط بازگشت شجريان دانست. وزير ارشاد دولت يازدهم هم فقط از علاقه و ارادت خود به استاد خبر داد و دادن مجوز انتشار آلبوم را در راستای همين ارادت ارزيابی كرد. گفتوگوی طولاني با استاد شجريان در روزنامه دولتی ايران هم در همان حد باقی ماند. اما درحالی كه بيماری استاد شجريان بازگشت به صحنه ايشان را تا حدودی كمرنگ كرده بود، دوباره در فصل انتخابات نام وی در مناظرات مطرح شد.
حسن روحانی بار ديگر از ممنوع بودن پخش صدا و تصوير شجریان در تلويزيون انتقاد كرد و گفت: «نخستین زیربنا اخلاق است. اخلاق از اینجا شروع میشود که حقالناس را در نظر بگیریم و حقوق مردم را زیر پا نگذاریم. ربنایی که مردم علاقهمندند ما پخش نمیکنیم، چگونه میتوانیم دنبال توسعه اخلاق و فرهنگ باشیم؟» اين جمله در ادامه تذكر يكی ديگر از نامزدها را به استفاده ابزاری از نام استاد آواز به همراه داشت.
اسفند سال 93بود كه سخنگوی وقت وزارت ارشاد دولت يازدهم در سخنانی عجيب مدعی شد شرط بازگشت استاد محمدرضا شجريان به صحنه «عذرخواهی» برای سخنانی است که در سال 88مطرح کرده است. حسين نوشآبادی كمتر از چند ساعت بعد «اشتباه» خود را تصحيح كرد و گفت: «ضرورتی برای عذرخواهی شجريان احساس نمیكنيم».
شجریان در یک خلاقیت مداوم بود
پیروز ارجمند در گفتوگو با « قانون» با اشاره به اینکه محمدرضا شجریان در حال حاضر شناخته شدهترین و شاید محبوب ترین شخصیت هنری و اجتماعی ایران است، بیان میکند: فکر می کنم در هیچکدام از عرصه های فرهنگی و هنری، کسی به مقبولیت شجریان وجود نداشته باشد.
او با بیان اینکه شجریان دارای یک شخصیت چند بعدی است، ادامه می دهد: ایشان آوازخوان، خوشنویس، قاری قرآن، نوازنده سنتور،باغبان و متخصص در حوزه پژوهش و ساخت سازهای ابداعی است. در بین تمام این وجوه، آنچه که می خواهم دربارهاش صحبت کنم، جنبه آوازی است که معروفترین و شناخته ترین شده ترین وجه ایشان به شمار ميرود.
این هنرمند با ارائه توضیحات مختصری درباره وضعیت آوازی آن دوره به بررسی جنبه آوازی شجریان می پردازد و بیان می کند: در آن سال ها، یعنی اواخر دهه چهل و اوایل پنجاه، دو گرایش در حوزه آواز ایران وجود داشت؛ یکی موسیقی مردم پسند ایرانی بود مانند آثارایرج، نادر گلچین، بنان و گلپا و در مقابل گروهی سنت گراتربودند مثل محمدرضا شجریان، پریسا، هنگامه اخوان و رضوی سروستانی. شجریان در دو دوره زمانی از فعالیت هنری اش در هر دو گرایش حضور داشت. البته دو طیف این گرایش ها در برنامه گلها حضور داشتند. سبک کاری آن ها با هم متفاوت بود. سبک گروه اول در میان اقشار عام مردم مقبولیت داشت و اصالت موسیقی کلاسیک یا به اصطلاح سنتی ایرانی در گروه دوم بیش از گروه اول نمود داشت و مورد پسند قشر روشنفکرجامعه بود. با وقوع انقلاب، به دلایل مختلف، گروه اول از حوزه موسیقی کنار رفت و کاری انجام نداد اما گروه دوم باقی ماند و خوانندگانی مثل شهرام ناظری هم به این گروه پیوستند. در واقع همان جریان روشنفکریِ پیش از انقلاب، تبدیل به موسیقی سنتی غالب شد. می توان بخشی از محبوبیت محمدرضا شجریان در 40 سال گذشته را مدیون محدودیت آن گروه از خوانندگانی بدانیم که خانه نشین شدند یا با محدودیتی که برای صدای خانم ها پیش آمد امکان فعالیت پیدا نکردند. همچنین موسیقی پاپ و سبک های دیگر نیز ممنوع شدند و زمینه فعالیت فقط برای موسیقی سنتی و کلاسیک فراهم شد.ارجمند در رابطه با فعالیت محمدرضا شجریان در مرکز حفظ و اشاعه رادیو تلویزیون که توسط داریوش صفوت مدیریت می شد، بیان می کند: با اختلافی که بین شجریان و داریوش صفوت ایجاد شد، ایشان با مرکز همکاری نکرد و فعالیت خود را با برنامه گل ها و هنرمندانی مثل فرامرز پایور، فریدون شهبازیان، فرهاد فخرالدینی و یوسف زمانی ادامه داد. اما این جدایی مدت زمان اندکی بود و در ایام انقلاب و پس از آن تا چند سال پس از آن، شجریان به دوستانش که در مرکز حفظ و اشاعه فعالیت می کردند، پیوست و آثار چاوش را با آنها تولید کرد. هنرمندانی مثل حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، علی اکبر شکارچی ومحمد رضا لطفی. این آهنگساز، فعالیت محمدرضا شجریان با پرویز مشکاتیان را یکی از بزرگترین شانس های او میداند و در این باره می گوید: درخشان ترین آثار ایشان، آثاری است که با مشکاتیان کار کرده است؛ در واقع این آثار موجب آشتی مردم ایران با موسیقی سنتی شد. شجریان با جدایی از مشکاتیان یک دوره رکود را در دهه 80 تجربه کرد و پس از آن بود که با آلبوم «شب، سکوت، کویر» به آهنگسازی کیهان کلهر، این دوره رکود سپری شد. او در اواخر دهه 70 با طرح این موضوع که مخاطبان به خاطر او به سالن های کنسرت می آیند و آلبوم هایش را خریداری می کنند نه نوازندگان و آهنگسازان همراهی کننده اش به همکاری با هنرمندان جوان تر و کمتر شناخته شده پرداخت. اولین کنسرت ها و آلبوم هایش را با داریوش پیرنیاکان، جمشید عندلیبی و جمشید محبی آغاز کرد و در سالهای بعد به جز یک مورد که در کنسرت همنوا با بم بود با هیچ هنرمند در طراز خودش همکاری نکرد و همین هم موجب رکود کاری اش شد. تیراژ آلبوم های شجریان از چند میلیون به چند ده هزار رسید و مخاطبان ثابت آثارش فقط عدهاي خاص بودند و جوانان به آثارش رغبت کمتری نشان دادند.
ارجمند همچنین به دوره رکود دیگری در زندگی هنری شجریان اشاره کرده و بیان میکند: با ورود خوانندگانی دیگر مثل ایرج بسطامی و همایون شجریان به عرصه خوانندگی ، یک دوره رکود دیگر برای محمدرضا شجریان آغاز می شود و بعد از آن در اواخر دهه 80، فعالیت های سیاسی و اجتماعی اش او را دوباره سر زبان می اندازد که این مساله هم بیشتر وجه اجتماعی دارد تا هنری.
مدیرکل سابق دفتر موسیقی وزارت فرهنگ همچنین انتقاداتی را به محمدرضا شجریان وارد آورده و می گوید: متاسفانه شاگردان موفقی که از ایشان جلوتر و تواناتر باشند از کلاس های ایشان خارج نشدند و شیوه آوازی شجریان، شیوه غالب آثار هنرمندان جوان شد. در حیطه ساخت ساز نیز، سازهای ساخته شجریان نتوانست آنچنان که باید نقش مهمی در ارکسترها ایفا کند و جای خالی برخی از سازها را پر کند. اینها، فعالیت های فرعی او است اما در حیطه آواز، بسیار موفق بود و توانست قله ای رفیع و جدید را برای آواز ایران به وجود آورد.
پیروز ارجمند در خصوص ردیف آوازی شجریان که تاکنون منتشر نشده، می گوید: اکثریت معتقدند که شجریان ردیف آوازی ای دارد که هنوز منتشر نشده است؛ محمدرضا شجریان یک پدیده است و هیچ گاه شخص خاصی را تکرار نکرد و همیشه در یک خلاقیت مداوم بود؛ بنابراین ردیف آوازی او، ردیفی است به وسعت تمام عمر هنری او، با چند ده هزار گوشه و محدود کردن ایشان به یک ردیف، کم لطفی به ایشان و نادیده گرفتن نبوغ و خلاقیت و توانایی منحصر به فرد او است.
این هنرمند و آهنگساز همچنین به همنشینی شجریان با استادان حوزه ادبیات فارسی اشاره کرده و بیان می کند: روحیه طلبگی ایشان در آواز نکته مهمی است؛ ایشان طلبه است و هرجا احساس کرده کسی می تواند گوشه ای را به ایشان بیاموزد، فرصت را غنیمت شمرده است. همچنین همنشینی با بزرگانی مانند هوشنگ ابتهاج و محمدرضا شفیعی کدکنی بسیار مهم است و همراهی با استادان برجسته ادبیات ایران در نقش و شکل گیری زندگی یک هنرمند، نقش مهمی دارد.
وی در پایان سخنان خود، به محدودیت فعالیت برای محمدرضا شجریان اشاره کرده و بیان می کند: ایشان در سال 88 مواضعی را اتخاذ کرد که باعث به وجود آمدن محدودیت هایی شد. در آن دوره من به عنوان مدیر کل دفتر موسیقی تلاش کردم مجوز آلبوم ایشان را صادر کنم و محدودیت ها برداشته شود که انجام هم شد. به نظر من هنرمندان برای ورود به عرصه سیاست باید مراقب باشند. هنرمند می تواند در برابر اتفاقهای اجتماعی حساسیت و شناخت داشته باشد و آن را بروز دهد ولی وارد یک جریان سیاسی حزبی شدن می تواند هنرمند برجسته ای در حد شجریان را در حد عضو یک حزب سیاسی تاریخ مصرف دار تغییر دهد استاد باستانی پاریزی می گفتند: « ما هنرمندان و اهالی فرهنگ نباید وارد جریان های سیاسی بشویم چون سیاست قواعد خاص خودش را دارد و انسان را تاریخ مصرف دار و در یک گروه خاص سیاسی قرار می دهد و همین موضوع هم موجب سرخوردگی ما و از دست دادن طیف وسیعي از مخاطبانمان می شود». به نظر من بازنده اصلی فعالیت نکردن شجریان در سالهای گذشته مردم و دوستداران موسیقی بودند که نتوانستند ایشان را در روی صحنه و تولید ببینند. در نهایت هم ایشان، با مصاحبه ای که در سال 92 انجام داد از مواضع قبلیاش عقب نشینی كرد و آنچه ماند، شجریانی است که سالها در عرصه تولید و اجرا فعالیتی نکرد. موتزارت ها، بتهوون ها و شجریان ها و بنان ها تکرار نشدنی هستند. نباید جامعه حال و آینده از این هنرمندان در طول دوره هنری شان بهره نبرد.