ساعت شش صبح است و صف نان در خیابانهای حاشیه شهر هنوز پر از آدمهای خسته و گرسنه است. مردی میانسال با ریشهای سفید، به آرامی در کنار زن جوانی ایستاده است. زن از نانوا میپرسد: «آیا امروز نان سنگک داریم؟» مرد به او نگاه میکند و جواب میدهد: «نه، فقط نان لواش.» زن سرش را پایین میاندازد و چند سکه در دستش تکان میخورد. دستانش لرزان است. هر روز همین صف است. هر روز همین شرایط. یک چالش تکراری که بارها و بارها دیدهایم و شاید بارها به آن فکر کردهایم. اما آیا این صف، تنها یک دغدغه ساده و روزمره است یا میتواند نقطهای برای شروع نوآوری باشد؟
از صف نان تا سکوی نوآوری اجتماعی
مردم در صفهای نان، روزانه با چالشهای کوچک و بزرگی روبهرو هستند که ممکن است برای بسیاری از ما، دغدغهای سطحی به نظر برسد. اما برای کسانی که در این صفها ایستادهاند، این یک «مسأله اجتماعی» است، کمبود منابع، مشکلات اقتصادی، نابرابری دسترسی به امکانات و در نهایت بیعدالتی اجتماعی. حالا سوال اینجاست که آیا این نوع مشکلات روزمره میتوانند تبدیل به سکوی نوآوری اجتماعی شوند؟
پاسخ، بله است. مسألهای که در نگاه اول بهنظر بیاهمیت یا روزمره میآید، میتواند یکی از بهترین فرصتها برای نوآوریهای اجتماعی باشد. کافی است که نگاه دقیقتری به این مسائل داشته باشیم و به جای درمان سطحی، بهدنبال راهحلهای پایدار و نوآورانه برای آنها باشیم.
از درک چالشهای اجتماعی به نوآوریهای کاربردی
مسائل اجتماعیای که در روزمره زندگی مردم وجود دارند، بهویژه در مناطق حاشیهای، عموماً به نوعی «عدم تعادل» در دسترسی به منابع، فرصتها و امکانات اشاره دارند. بهطور خاص میتوان به صفهای نان اشاره کرد که در آن نهتنها مشکلات اقتصادی مطرح است، بلکه مشکلات مربوط به توزیع ناعادلانه منابع، نبود شفافیت در فرایندها، و حتی آسیبهای اجتماعی حاصل از این صفها در جامعه وجود دارد.
مسأله صف نان مثالی واضح از این نوع چالشهاست. با اینکه صفها خود یک معضل ساده به نظر میآید، اما ریشه آنها در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی کشور است. چگونه میتوان از این معضل به عنوان سکویی برای نوآوری اجتماعی استفاده کرد؟ یک نگاه تازه به صفهای نان نشان میدهد که این مسئله، فراتر از آنچه که به چشم میآید، میتواند فرصتهایی را برای طراحی مدلهای نوآورانه در توزیع منابع، بهبود سیستمهای لجستیکی و حتی حمایت از اقشار ضعیف فراهم کند.
برای مثال، در سالهای اخیر برخی استارتاپها در کشورهای مختلف از سیستمهای توزیع هوشمند برای بهبود دسترسی به کالاهای اساسی استفاده کردهاند. در ایران، در مناطقی که صفهای طولانی نان وجود دارد، میتوان با استفاده از سیستمهای آنلاین و اپلیکیشنهای موبایلی، بهجای سیستم سنتی توزیع نان، راهکارهایی مانند پیشخرید نان، تحویل نان به خانه، یا حتی ایجاد کارگاههای نانوایی با ظرفیت بیشتر راهاندازی کرد.
مسائل زنان سرپرست خانوار نیز از دیگر چالشهای اجتماعیای است که میتواند به سکویی برای نوآوری تبدیل شود. این زنان که بهدلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی در وضعیتی خاص قرار دارند، نیاز به سیستمهایی دارند که نهتنها به آنها کمک کنند، بلکه به آنها قدرت دهند تا توانمندیهای خود را شکوفا کنند.
طرحهای اشتغال پایدار برای زنان سرپرست خانوار میتواند بهعنوان یک مدل نوآوری اجتماعی در نظر گرفته شود. پروژههایی که از طریق آموزشهای تخصصی، بهویژه در حوزههایی مانند خیاطی، آرایشگری، مشاغل خانگی یا حتی ایجاد کسبوکارهای کوچک محلی، به این زنان کمک میکنند تا علاوه بر استقلال مالی، به اجتماع نیز خدمات ارزشمندی ارائه دهند.
تبدیل چالشها به فرصتهای نوآورانه
حالا که به پتانسیلهای نوآوری در مسائلی چون صف نان، زنان سرپرست خانوار و سایر چالشهای اجتماعی نگاه کردهایم، وقت آن رسیده که پیشنهاداتی برای ایجاد تغییرات ملموس ارائه دهیم:
- ایجاد اکوسیستمهای نوآوری اجتماعی با تمرکز بر حل مسائل روزمره: باید فضاهایی فراهم شود که فعالان استارتاپی، نهادهای دولتی و جامعه مدنی با هم همکاری کنند تا راهکارهای نوآورانه برای مشکلات اجتماعی ارائه دهند. مثلا در بحث صف نان، استارتاپهای نوآور میتوانند با همراهی نهادهای دولتی برای طراحی سامانههای توزیع هوشمند، مدلهای پیشخرید و تحویل نان به خانههای مردم را ایجاد کنند.
- آموزش و توانمندسازی برای زنان سرپرست خانوار: برگزاری دورههای آموزشی در حوزههای مختلف که با همکاری مراکز آموزش فنی و حرفهای و نهادهای حمایتی انجام شود، میتواند به این زنان کمک کند تا استقلال مالی پیدا کنند. همچنین، حمایت از پروژههای اشتغالزایی کوچک، بهویژه در مناطق حاشیهای، میتواند تحول بزرگی را در زندگی آنها ایجاد کند.
- توسعه زیرساختهای نوآورانه برای حل مشکلات حاشیهنشینی: ایجاد فضاهای کارآفرینی و استارتاپی در مناطق حاشیهای میتواند به جذب ایدهها و ابتکارات محلی کمک کند. در این فضاها، بهجای اینکه به مشکلات بهعنوان چالش نگاه شود، باید به آنها بهعنوان فرصتهایی برای بهبود وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این مناطق پرداخته شود.
- حمایت از مدلهای اجتماعی-اقتصادی متکی بر اقتصاد دیجیتال: در مناطق حاشیهای، باید بسترهایی فراهم کرد که افراد بتوانند از ظرفیتهای دیجیتال برای کسب درآمد استفاده کنند. راهاندازی پلتفرمهای آموزشی، خدمات آنلاین و فروشگاههای دیجیتال میتواند بهعنوان یک مسیر جایگزین برای کسب درآمد و شکستن محدودیتهای جغرافیایی عمل کند.
از دغدغههای روزمره، به آیندهای نو
مهمتر از هر چیز، ما باید یاد بگیریم که از هر چالشی میتوانیم فرصت بسازیم. صف نان و مشکلات زنان سرپرست خانوار، هر کدام گواهی بر وجود فرصتی برای تحول هستند. اگر همه ما در کنار یکدیگر این مسائل را بهعنوان سکوی نوآوری اجتماعی بپذیریم، میتوانیم دنیای بهتری بسازیم. اکنون زمان عمل است.