حالا که چند روزی از جنجال فینال جام جهانی باشگاهها گذشته، نام علیرضا فغانی هنوز هم در شبکههای اجتماعی، تیتر خبرها و محافل مجازی و رسانهای تکرار میشود؛ نه به خاطر قضاوتش، بلکه به خاطر چند ثانیه مواجهه با دونالد ترامپ، رئیسجمهور فعلی ایالات متحده آمریکا، که به مذاق برخی خوش نیامد و به زعم برخی دیگر، کاملاً عادی و قابلدرک بود.
در مراسم اهدای مدال، فغانی مقابل ترامپ ایستاد، اندکی تعظیم کرد، مدال را دریافت کرد، دست داد و عبور کرد. همین چند لحظه ساده، دستمایه واکنشهای گستردهای شد. برای بعضیها، این صحنه نشانهای از افتخار حرفهای بود؛ برای برخی دیگر، حرکتی نمادین از سازش یا بیتفاوتی سیاسی.
مدافعان فغانی میگویند او در یک رویداد رسمی ورزشی، طبق پروتکل عمل کرده است. وظیفهاش داوری بود، نه کنش سیاسی. نمیتوان از داوری که دعوت شده در یکی از مهمترین فینالهای فوتبال جهان قضاوت کند، انتظار داشت که در لحظه دریافت مدال، بهخاطر سیاستهای جنجالی یک کشور، صحنه را ترک کند یا واکنشی اعتراضی نشان دهد. آنها معتقدند فغانی در نقش یک داور، رفتاری کاملاً حرفهای داشته است؛ بیطرف، خونسرد و منطبق با چارچوبهای بینالمللی.
اما منتقدان، نگاه متفاوتی دارند. در نگاه آنها، دست دادن با ترامپ، آن هم در این برهه زمانی، که بسیاری از مردم خاورمیانه زیر فشار تحریمها و جنگها رنج میبرند، حرکتی نمادین و حتی ناخواسته در راستای عادیسازی چهره ترامپ تلقی میشود. برخی آن را «مدال شرم» نامیدند، نه افتخار. چهرههای رسانهای و سیاسی، از جمله برخی کاربران پرمخاطب شبکههای اجتماعی، صریح و بیپرده به این موضوع واکنش نشان دادند و فغانی را به بیتفاوتی نسبت به مسائل سیاسی متهم کردند.
واقعیت اینجاست که در جهان امروز، حتی داوران فوتبال هم در امان از سیاست نیستند. در عصر رسانه و تصویر، حتی یک دست دادن ساده میتواند سرنوشتساز باشد و به تفسیری بزرگتر از آنچه واقعاً رخ داده، تبدیل شود.
ماجرای فغانی و ترامپ، بار دیگر یادمان انداخت که مرز بین ورزش و سیاست، بسیار باریکتر از آن چیزی است که گمان میکنیم. اگرچه شاید فغانی قصدی جز انجام وظایف حرفهای نداشت، اما در دنیایی که هر حرکت سادهای زیر ذرهبین قرار میگیرد، حتی یک ثانیه، میتواند به اندازه یک عمر، بحثبرانگیز باشد.