عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «ظرف و مظروف آموزش» در روزنامه اعتماد نوشت: آقای رییسجمهور هنگام دیدار از نمایشگاه صنعت نفت و خطاب به رییس هلدینگ خلیجفارس که یکی از بزرگترین هلدینگهای اقتصادی کشور است، نکته مهمی را اشاره کرد و گفت: «شرکتهای هلدینگ خلیجفارس یک مسوولیت اجتماعی دارند، آن را به آموزش و پرورش اختصاص دهند تا مدارس را تجهیز کنیم. آینده این مملکت بچههای ما هستند. ما اگر بخواهیم سیستم را درست کنیم، باید مدرسهای درست کنیم که برازنده مردم ما باشد.» بدون تردید رویکرد و اصرار و پیگیری آقای پزشکیان در مدرسهسازی پسندیده و حتی به نوعی به معنای فقدان حساسیت در دولتهای قبلی است. این چه معنایی دارد که پس از حدود نیم قرن که از انقلاب گذشته، تعداد زیادی از جوانان و کودکان این کشور فاقد فضای مناسب آموزشی باشند؟ از این نظر باید به ایشان تبریک گفت، ولی دو نکته کلیدی در این شعار وجود دارد که بد نیست آقای پزشکیان به آنها نیز بپردازد؛ اولین مورد تاکید یکسویه به وجه فیزیکی و کالبدی مدرسه است. اگرچه محیط مدرسه خیلی مهم است ولی این فقط یک ظرف است که باید به فکر مظروف آن بود. آیا چیزی هست که در این ظرف ریخته شود که ارزش ساخت آن ظرف را داشته باشد؟
از سوی دیگر همین مدرسههای ساخته شده تا چه اندازه از نظر اقتصادی و آموزشی توجیه دارند؟ پیشتر سیاستی منطقی اتخاذ شده بود تا استفاده از مدارس به ویژه در روستاها معقول و بهینه شود. برای مثال دانشآموزان چند روستا را با هزینه آموزش و پرورش به یک روستای نزدیک میبرند (مثل سرویس مدارس در شهرها) و برمیگردانند. این کار از یکسو موجب صرفهجویی در ساختن بنا و استخدام آموزگار و مدیر و هزینه نگهداری میشود و مهمتر از همه اینکه تعداد دانشآموزان به اندازهای میشوند که میتوان مجموعه آنان را یک محیط آموزشی و تربیتی مناسب نامید. بیتوجهی به این مساله موجب شده است که تعداد قابلتوجهی مدرسه ساخته شود که اکنون فاقد دانشآموز است. مدارسی که فقط به دلیل اصرار فلان نماینده ساخته شده است. اگر آقای رییسجمهور از همان هلدینگ خلیجفارس میپرسیدند که تاکنون براساس مسوولیت اجتماعی چند مدرسه ساختهاید و چه تعداد آنها فعال است و چه تعداد در حال تبدیل به مخروبه است، شاید تصویر دقیقتری پیدا میکردند.
مسوولیت اجتماعی فقط ساخت مدرسه نیست، بلکه ساخت مدرسه براساس طرح و برنامه عقلانی و حساب شده است. آن مدرسهای که با فشار سیاسی نمایندگان و دیگر افراد صاحب نفوذ ساخته شود مصداق مسوولیت اجتماعی نیست. این یک فساد آشکار است که خود را در ذیل عنوان مسوولیت اجتماعی پنهان میکند. بنابراین ضروری است که آقای رییسجمهور هلدینگ خلیجفارس و هر شرکت دیگری را موظف کند طرحهای مسوولیت اجتماعی خود را براساس ارزیابی کارشناسی متقن و رسمی انجام دهند، نه آنکه برای تامین خواست یا به فرموده از سوی این نماینده و آن صاحب نفوذ باشد.
نکته دوم اینکه بر فرض مدرسه را ساختید، نظام آموزشی شما در چه مسیری حرکت خواهد کرد؟ آیا دانشآموزانی خلاق و باسواد تربیت میکند؟ یا به قول آقای رییس مجلس خجالت میکشم بگویم متوسط معدل، کیفیت آموزش و عدالت آموزشی در آموزش و پرورش کجاست؟ دانشآموز اسم خودش را هم نمیتواند بنویسد! کافی است که نگاهی به نمرات بینالمللی دانشآموزان ایرانی بیندازید که چگونه کاهش یافته است. نگاهی به کیفیت گزینش آموزگاران یا مشکلات تربیتی دانشآموزان یا ترک تحصیل آنان انداخته شود تا ببینیم حتی اگر ظرف مدرسه درست شود، مظروف آموزش آن فاصله زیادی با وضع مطلوب دارد. درست کردن کالبد مدرسه در برابر بهبود کیفیت آموزش امری ساده است. متاسفانه در این زمینه عملکرد یا برنامهای از سوی متولیان آموزش کشور نمیبینیم. اگر جز این است خوشحال میشویم که گزارشی از برنامههای خود و آنچه انجام دادهاند یا میخواهند انجام دهند را همراه با نتایج آنها دراختیار افکار عمومی قرار دهند.
ادامه سیاست موجود نظام آموزشی را بیش از گذشته تضعیف خواهد کرد و منبع نابرابریهای زیادی در آینده خواهد بود. ظاهرا هزینههای مدارس غیرانتفاعی برای سال آینده به نحو بیسابقهای در حال افزایش است و این مساله موجب نگرانی شدید برای خانوادههای طبقه متوسط هم شده است. امیدواریم حساسیت آقای رییسجمهور محدود به ساختن کالبدی مدرسه نشود. اگرچه تعداد جوانان و نوجوانان زیادی هستند که از عدم دسترسی به محیط مکانی مدرسه خوب در تنگنا قرار دارند، ولی با اطمینان میتوان گفت که اغلب جوانان ما از حیث محتوای آموزشی و کارکرد مفید مدرسه در تنگناهای بیشتری هستند.
منبع: etemadonline-712668