احمد مازنی در یادداشتی با عنوان «نفی سلطه و رفتار طاغوتی» در روزنامه اعتماد نوشت: امامخمینی در بررسی طاغوت درونی با استناد به آیات قرآن (بقره ۲۵۷) معیار طاغوتی و غیر طاغوتی بودن را عمل برای خدا یا برای هوای نفس و شیطان دانسته.[صحیفه ۳۵۵-۳۵۴ /۱۲] و با اشاره به آیات ۶ و ۷ سوره علق یکی از مسائل اساسی انسان در همه دورانها را طغیان نفس بر اثر استغنا میداند که ریشه همه اختلافات و انگیزه بعثت همه پیامبران (ع) است. [صحیفه ۳۹۰-۳۸۹ /۱۴] امام ثروت و قدرت را از عوامل مهم گرفتاری کسانی میداند که بدون تزکیه نفس وارد امور دنیوی میشوند که در پی آن طغیان شان بیشتر خواهد بود [همان] و در نتیجه طغیان صاحبان قدرت و علم را خطر بزرگتری برای بشریت میداند و تزکیه نفس برای دولتمردان و صاحبان شهرت و مقام را بیش از سایر گروهها ضروری میداند. [همان ۳۹۲-۳۹۱ /۱۴] امام با تأکید بر جهاد با نفس طاغوتی، آن را «جهاد اکبر» دانسته و معتقد است این جهاد باید پیش از قویشدن ریشههای فساد در انسان صورت بگیرد.[همان ۸/۳۰۰]
امامخمینی در تبیین مفهوم طاغوت بیرونی حکومتهای نامشروع را ذیل عنوان «طاغوت» قرار میدهد «مراد از طاغوت حکومتهای ظالم و نامشروعیاند که در برابر حکومتهای الهی طغیان کردهاند. این امر قاضیان نامشروع را نیز در برمیگیرد و قرارگرفتن حکومتها یا قاضیان ذیل این واژه، به دلیل سرکشی آنان در برابر فرمان خدا و وضع قوانین و قضاوتها، با معیار نفس است.» [امام خمینی، ولایت فقیه ص۸۸، ایزدهی، فقه سیاسی امامخمینی ص۱۷۵] امامخمینی نظامهای سیاسی غیرمبتنی بر آموزههای اسلام را به سبب طاغوت بودن حاکمان آن، شرکآمیز معرفی کرده و ضمن تأکید بر حکم سیاسی اسلام که دستور کفر ورزیدن به سلاطین و حاکمان ظالم و دستورهای آنان میدهد، براندازی این حکومتها را وظیفه همه مسلمانان شمرده[ولایت فقیه] و با مقایسه شاه با فرعون، ادعای وی مبنی بر توبه و پشیمانی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی را، از روی ترس دانست و آن را با توبه فرعون در آخرین لحظه غرق شدن در رود نیل، مقایسه کرد.[صحیفه ۸۷-۸۴ /۵]از دیدگاه امامخمینی، یکی از مهمترین مصادیق طاغوت، سلطنت یا حکومت فردی مبتنی بر زور و غلبه و بیتوجه به خواست مردم است.
این نوع حکومت از نگاه ایشان که حکومت جمهوری متکی بر قانون اسلام را حکومت مورد پذیرش خود معرفی میکرد، طبق مبانی فقه سیاسی شیعه و به دلیل منتسب نبودن به خداوند و قوانین الهی و همراهی با زورگویی و وراثت، مطرود و نامشروع تلقی میشود.[امامخمینی، صحیفه، ۵/۱۴۴و ۱۷۳، ایزدهی، فقه سیاسی امامخمینی، ۱۷۷] بنابراین امام خمینی، حکومت پهلوی را به دلیل غیرقانونی، یاغی و غاصب بودن، ظلم و ستم بر مردم، خیانت به کشور، قتلعام مردم، عمل کردن بر خلاف مصالح کشور، اشاعه فساد و تباهی در کشور و وابستگی به قدرتهای شیطانی، از مصادیق طاغوت به شمار میآورد.[صحیفه امام] از جهت مصداقشناسی، فرعون، برخی از قدرتهای بزرگ گذشته مانند روم و ایران باستان، کافران زمان پیامبر (ص)، معاویه بن ابیسفیان و یزید بن معاویه نیز از مصادیق طاغوت هستند و همچنین وابستگان به غرب که در جامعه، اخلال ایجاد میکنند و در پی اختلافافکنی هستند، در راستای طاغوت و در مسیر آن یا از کارگزاران آن شمرده میشوند. [همان]
امام انقلاب اسلامی را غلبه حق بر باطل و پیروزی جنود رحمانی بر اولیای شیطان و طاغوت و نیز تحول از طاغوت به حکمالله میداند.[همان] حضرت امام وقتی میخواست سران ارتش شاه را از اطاعت از فرماندهی کل نهی کند چنین استدلال میکرد که اطاعت شاه اطاعت طاغوت است (محمد سروش محلاتی شهر مردگان صفحه ۳۸ به نقل از صحیفه امام جلد ۴ صفحه ۳۱۰) و البته این صغرای استقلال بود و کبری نیاز به بیان نداشت که اطاعت از طاغوت حرام است امام گاهی به این کبری اشاره میکرد: «با هر وسیله ممکن به سقوط این دستگاه جبار قیام کنید اطاعت این دستگاه اطاعت طاغوت و حرام است.» (همان به نقل از صحیفه امام، ج ۵، صفحات ۹۳ و ۳۵۰؛ ج ۶، ص ۲)
منبع: etemadonline-709389