به گزارش گروه رسانه ای شرق، از سال ۱۴۰۱ تا همین چندماه پیش، بارها در این مرکز به ما و دوستانمان گفته شد «ساختوساز» در جریان است. اما در بهار ۱۴۰۳، وقتی با هماهنگی یکی از اساتید دانشگاه به آنجا رفتیم، نه خبری از ساختوساز بود و نه تغییری دیده میشد.
پرسش اینجاست: چرا این مرکز که باید در خدمت آموزش و گردشگری پایدار باشد، تنها برای گروهی خاص گشوده میشود؟ چرا حتی چندروز در هفته هم به حضور عموم مردم اختصاص داده نشده؟
این محدودیتها نهتنها مانع آموزش و آگاهی عمومیاند، بلکه پیامدهایی جدی برای امنیت و تجربه طبیعتگردی بهویژه برای زنان علاقهمند به پرندهنگری دارند. در غیاب فضای امن و رسمی، مردم به زمینهای حاشیهای تالاب رانده میشوند، بیهیچ نظارتی و در شرایطی که هم امنیت انسانی و هم امنیت حیاتوحش منطقه به خطر میافتد.
پرسشبرانگیزتر اینکه آیا بستن درها واقعاً بهنفع پرندگان است؟ یا فقط فرصتی برای دور نگهداشتن دیگران از صحنه؟ درحالیکه یک مرکز فعال آموزشی میتواند هم رفتار گردشگران را مدیریت کند و هم پرندگان را به حضور کنترلشده انسانها عادت دهد، مرکز فعلی به جایی بینقش در حفاظت و بینصیب از مشارکت مردمی تبدیل شده است.
حفاظت بدون آموزش، در بلندمدت معنا ندارد. اگر نهاد مسئول توان یا اراده مدیریت شفاف، مشارکتی و مؤثر این مرکز را ندارد، شاید زمان آن رسیده باشد که مدیریت آن به کسانی سپرده شود که اهداف آموزشی و اجتماعی را جدی میگیرند.
منبع: sharghdaily-990906