hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

مکتب گورکی

احمد محمود از چهره‌های شاخص ادبیات جنوب است که هم جنوب را به‌خوبی می‌شناخت و هم این فضا را به‌خوبی در داستان‌هایش ترسیم کرده است. در داستان‌های او می‌توان سرگذشت روستاییانی را مشاهده کرد که به‌خاطر فقر و بی‌کاری و محرومیت‌های مختلف، به‌ناچار روستا را ترک کرده و به شهرها مهاجرت کرده‌اند و قربانی وضعیتی شده‌اند که خود در پیش‌آمدن آن چندان نقشی نداشته‌اند.

شرق: احمد محمود از چهره‌های شاخص ادبیات جنوب است که هم جنوب را به‌خوبی می‌شناخت و هم این فضا را به‌خوبی در داستان‌هایش ترسیم کرده است. در داستان‌های او می‌توان سرگذشت روستاییانی را مشاهده کرد که به‌خاطر فقر و بی‌کاری و محرومیت‌های مختلف، به‌ناچار روستا را ترک کرده و به شهرها مهاجرت کرده‌اند و قربانی وضعیتی شده‌اند که خود در پیش‌آمدن آن چندان نقشی نداشته‌اند. به‌تازگی تعدادی از آثار محمود بازچاپ شده که برخی از آنها از شاخص‌ترین نمونه‌های ادبیات داستانی معاصر ما به شمار می‌روند.

«غریبه‌ها و پسرک بومی» یکی از این آثار است که شامل دو مجموعه داستان از احمد محمود است که ابتدا به صورت جداگانه منتشر شدند، اما بعدتر داستان‌های هر دو کتاب در قالب یک اثر به چاپ رسیدند. محمود در داستان‌های این کتاب روایتی ارزنده از زندگی پایین‌ترین لایه‌های اجتماعی در دهه‌های چهل و پنجاه به دست داده است. «غریبه‌ها و پسرک بومی» 10 داستان را در بر گرفته است. بخش اول این کتاب، مجموعه‌ داستان غریبه‌ها است که در سال 1350 منتشر شد. محمود در داستا‌ن‌های این کتاب توصیفی از زندگی آدم‌های تهی‌دست جنوب به دست داده است. او در سه داستان این مجموعه با نام‌های «غریبه‌ها»، «آسمان آبی دز» و «با هم»، روایتی منسجم و واقع‌گرایانه از زندگی مردم جنوب ارائه داده است.

در خود داستان «غریبه‌ها» با مردانی سروکار داریم که از سر فقر و ناچاری روستاهای‌شان را ترک‌ کرده‌اند و به شهر آمده‌اند و به‌عنوان نیروی کار در ساختمان‌های یک پادگان مشغول به کار شده‌اند. محمود در این داستان به‌خوبی توانسته محیط کار آنها و موقعیت فرودستی‌شان را توصیف کند. فضاسازی، چندصدایی و پرداخت شخصیت‌های این داستانِ کتاب غریبه‌ها و پسرک بومی از نقاط قوت آن است. حسن میرعابدینی درباره این داستان نوشته که محمود در اینجا «زندگی مردم تنگدست جنوب را مانند نویسنده موفقی از مکتب گورکی توصیف می‌کند. از پرگویی آثار اولیه‌اش فاصله می‌گیرد و کارهای منسجم و هنرمندانه‌ای ارائه می‌دهد که از تلفیق روایت‌های عینی با گفت‌وگوهای مختصر و مفید و یادهای درونی تشکیل شده‌اند. دخالت نویسنده در سیر ماجراها کمتر به چشم می‌خورد و جای بیان صریح و گزارشی را در حادثه‌های داستانی گرفته‌اند. در غریبه‌ها با زندگی مردانی آشنا می‌شویم که ناگزیر از روستاها مهاجرت کرده‌اند و در شهر به عملگی در ساختمان‌های پادگان پرداخته‌اند».

دومین بخش مجموعه داستان غریبه‌ها و پسرک بومی، شامل هفت داستان کتاب «پسرک بومی» است که عناوین آنها عبارت‌اند از: «شهر کوچک ما»، «در راه»، «وقتی تنها هستم نه»، «چشم‌انداز»، «اجاره‌نشینان»، «خانه‌ای بر آب» و «پسرک بومی». محمود در این داستان‌ها نیز به سراغ توصیف جغرافیای جنوب رفته و تصویری از ویرانی طبیعت جنوب و همچنین فقر و محرومیت و فلاکت مردم جنوب به دست داده است. داستان «پسرک بومی» که از بهترین داستان‌های این مجموعه است، این‌گونه آغاز می‌شود: «شهرو، تا پهنای جاده نفتی را که زیر آفتاب تفته بود، بگذرد کف پاهایش سوخت. شلنگ‌انداز رفت و نشست زیر سایه گرم درختان میموزا و پاهاش را تا قوزک گذاشت تو شاخه آبی که از شط بهمنشیر جدا می‌شد و همراه ردیف درختان جوان میموزا، تو شوره‌بوم پیش می‌آمد و می‌رفت تا بازارچه‌ای که تو شکم خانه‌های نامنظم تخته‌ای، زیر آفتاب، پهن شده بود».

«زائری زیر باران» مجموعه داستان دیگری از محمود است که این کتاب نیز به‌تازگی در نشر معین بازچاپ شده است. این کتاب مجموعه‌ای از ‌داستان‌‌هایی است که به قول حسن میرعابدینی، اغلب «در فضایی رخوتناک می‌گذرند و آدم‌های ازخودبیگانه و بلاتکلیفِ آنها از هر فرصتی برای فلسفه‌بافی مرگ‌اندیشانه درباره زندگی استفاده می‌کنند... . این داستان‌‌ها عمدتا به زندگی محرومان و مطرودان جامعه می‌پردازند». در داستان‌های این مجموعه و آثاری دیگر از محمود، بی‌کاری و فقر مادی و معنوی، کپرنشین‌ها، کارگران نفت، روستاییان و کشاورزانی که به انبوه بی‌کاران شهرها می‌پیوندند و حلبی‌آبادها و مناطق حاشیه‌ای شهرها را شکل می‌دهند، حضوری پررنگ دارند.

حسن میرعابدینی در کتاب «صد سال داستان‌نویسی ایران»، «زائری زیر باران» را مانند حد فاصلی می‌داند که مرحله نخست کار احمد محمود را از مرحله جدید کار او مشخص می‌کند. او فضای قصه‌های این مجموعه را فضایی رخوتناک می‌داند که در آن آدم‌هایی ازخودبیگانه و بلاتکلیف از هر فرصتی برای فلسفه‌بافی مرگ‌اندیشانه درباره زندگی استفاده می‌کنند. مجموعه داستان زائری زیر باران شامل دوازده قصه با این عناوین است: «مصیبت کبک‌ها»، «بود و نبود»، «بندر»، «ترس»، «راهی به سوی آفتاب»، «انتر تریاکی»، «زیر باران»، «آسمان کور»، «زیر آفتاب داغ»، «برخورد»، «در سایه سپیدارها» و «از دلتنگی». شخصیت‌های قصه‌های زائری زیر باران، در محیطی گرفتار شده‌اند که راهی برای رهایی از آن پیش‌روی خود نمی‌بینند و از‌این‌رو مانند «انتر تریاکی» آسایش را در مرگ می‌بینند. این ویژگی در داستان دیگری از کتاب «زائری زیر باران» هم دیده می‌شود.

قهرمان داستان «بود و نبود» نیز بر این باور است که تنها مرگ است که می‌تواند آدم را متقاعد کند. در داستان «بندر» با فضایی متناقض روبه‌روییم. بندر از یک‌ سو مکان فقر است و سیاهی و بی‌کاری و نداری؛ و از سوی دیگر جهان رنگارنگ ماشین‌هایی است که وارد کشور می‌شوند و همچنین نفتکش‌هایی که نفت را خارج می‌کنند، بی‌آنکه نصیبی از آن به محرومان بندر برسد. محمود در این داستان از کتاب زائری زیر باران به‌خوبی از عناصر طبیعی برای ترسیم فضای داستان و جغرافیای جنوب بهره گرفته است. «زیر باران» یکی دیگر از قصه‌های خواندنی مجموعه داستان زائری زیر باران است. در این داستان نیز با پایین‌ترین و محروم‌ترین لایه‌های اجتماعی سروکار داریم. آدم‌های این داستان از سر نداری و بی‌کاری و جهل، خون خود را می‌فروشند، اما سپس آن را قمار می‌کنند و می‌بازند. در بخشی از داستان «از دلتنگی» که قصه پایانی کتاب زائری زیر باران است، توصیفی خواندنی از جغرافیای فقر و فلاکت جنوب ارائه شده که در آن می‌خوانیم: «باد افتاده بود. صدای دریا افتاده بود. بازار مساح گرم بود. هوا دم داشت و رطوبت نفس را سنگین می‌کرد. انگار خاک بیخته، ریخته بودند کف بازار مساح و خانه‌ها یک در میان بود و توخالی بود با دیوارهای روریخته، مثل دندان‌های کرم‌خورده. درها منبت‌کاری بود و موریانه‌خورده و قفل‌های زنگ‌خورده، مثل بینی و اره‌های بزرگ به چفت‌ها آویزان بود...».

 

منبع: sharghdaily-967564

امتیاز: 0 (از 0 رأی )
برچسب ها
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد
آخرین اخبار مربوط به بیمه دات کام
قانون جدید افت قیمت خودرو