محبوبیت یا افول وسایل ارتباط جمعی وابسته به عوامل بسیاری ازجمله بازه زمانی ظهور، ضعفهای رسانههای پیشین، اندازه و اهمیت نوآوری، قابلیتهای ارتباطی و اطلاعاتی رسانه جدید، سواد رسانهای، شوق کاربران، انتظارات و نیازهای مخاطبان، پتانسیل غلبه بر محدودیتهای ارتباطی و اجتماعی، نقشهای قابلایفا، قابلیتها و آمادگی سامانههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه و ظرفیتهای رسانه بعدی است!
رادیو نابودکننده محدودیتهای زمان و مکان!
رادیو نخستین رسانه جمعی دارای جذابیت غیرقابل توصیف است! کتاب، روزنامه و نشریات بهطورکلی گرفتار محدودیت مکان و زمان برای خوانده و درکشدن بودند، اما رادیو ناگهان بزرگترین ویژگی تحولآفرین در ارتباط و ارتباطات را ایجاد کرد. رادیو برای نخستینبار، مرزهای مکانی و زمانی را درنوردید و پیام را از فاصلههای دور در دسترس عموم فراتر از مرزهای جغرافیایی و ایدئولوژیک قرار داد؛ رادیو نیازمند کمترین سواد عمومی و رسانهای بود؛ زبان شفاهی را دوباره به عرصه حیات اجتماعی آورد؛
نخستین رسانه جمعی در خدمت جهانیسازی بود و باعث ظهور یا دست کم تقویت شدید تبلیغات جهانی شد. در حقيقت میتوان ادعا کرد که رادیو بسترساز ظهور تبلیغات بازرگانی جهانی و آنی، ارتباطات بینالمللی توسعهیافته و توسعه روابط بینالملل بود. رادیو باعث ظهور تحقیقات رسانهای با پیشگامی پال لازارسفلد شد. همچنین رادیو مصرف انبوه را میسر کرد و درواقع در همه عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی چه در سطح ملی، منطقهای و چه بینالمللی تأثیرات غیر قابل انکار برجا گذاشت.
نسل رادیو
ورود رادیو به عرصه ارتباطات اجتماعی را باید دگرگونکننده نظام روشنفکری عصر گوتنبرگ و جهان مدرنیسم دانست. نسل رادیو همچون نسل مطبوعات اهل حساب کتاب و تفکر نبود! مطبوعات و نشریات که فرهنگ مکتوب را همراه با مدرنیسم، ناسیونالیسم و فردگرایی در جهان رایج کردند، با ورود رادیو تضعیف شدند. درواقع پسامدرنیسم را باید معلول ورود رادیو به عرصه ارتباطات اجتماعی دانست. رادیو نیاز به سواد رسانهای را برای استفاده از وسایل ارتباط اجتماعی از بین برد و آن را به ابزاری برای تبلیغات بازرگانی و سرگرمی تبدیل کرد.
رادیو این ویژگی را داشت که همه افراد بشر از هر قشر و طبقه سطح سواد و درآمد و خصیصه گروهی را جذب خود کند. رادیو تا پیش از تلویزیون و اینترنت محبوبترین رسانه اجتماعی جهان بود و به جریان اطلاعات سرعت بخشید. این دستاورد کمی برای بشر نبود. دلیل دیگری که باعث شد رادیو بشدت محبوب شود، پیوند جهانیان به یکدیگر بود. سرعت اطلاع از رویدادهای آن سوی جهان باعث شد که احساس همبستگی میان انسانها در سراسر گیتی افزایش یابد. رادیو برای نخستینبار روحی جهانی را از طریق طرح علایق بینالمللی میان مردمی ایجاد کرد که توسط تاریخ، جغرافیا، دین، ایدئولوژی، سیاسیون و دهها متغیر دیگر از هم جدا شده بودند؛ اما با ظهور تلویزیون صحنه رقابت رسانهای به سود رسانه جدید یا «غول خجالتی» و «جعبه جادویی» تغییر کرد. افول رادیو را علاوه بر کاستیهای فنی و تنوع برنامهها و امکانات نسبت به تلویزیون باید به اینترنت و شبکههای اجتماعی مربوط دانست. رادیو با همه جذابیتهای اولیه در برابر مطبوعات و نشریات یک رسانه دارای اطلاعرسانی و پیامرسانی یکسویه است. تولید رادیو انحصاری و فاقد خلاقیتهای کافی و لازم در عصری است که تنوع رسانهها انتظارات مردم را بالا برده است. رسانههای اجتماعی با اقتداری که به کاربران دادهاند، تقریبا زمینهای برای رقابت رادیو باقی نگذاشتهاند. اینترنت به کاربران اجازه داده تا خود به تولید برنامههای تلویزیونی، رادیویی، خبر، گزارش و انواع دیگر برنامههای خبری و تفریحی مبادرت ورزند. پخش آنلاین رادیویی و حتی تلویزیونی از طریق اینستاگرام و سایر اَپها و فناوریها و ایجاد گروههای همفکر از طریق فیسبوک و تولید و ارسال همه انواع قالبهای اطلاعاتی از صوت، تصویر، گرافیک، نمادها، استیکرها و فیلم و... بازار رادیو و حتی تلویزیون را کساد کرده است. تعاملیبودن رسانههای اجتماعی و تلویزیونهای بینالمللی و تنوع برنامهسازیها مجالی برای رادیو باقی نگذاشته است تا با رسانههای نوین مقابله کند.
اسماعيل قديمي/استاد ارتباطات