«زمانهای که بیل زدن شجاعت میخواهد!» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم جعفر گلابی است که در آن آمده: در زمان دولتهای نهم و دهم به جز خسارتهای اقتصادی و سیاسی که هنوز آثار آن برای مردم ملموس است، در بعد معنا هم ابتذالی پدید آمد که خساراتش کمتر از زیانهای مادی نبود. کلمههای بلند از محتوا خالی شدند چنانچه اخلاف دولتی دیگر جرات نمیکردند به این ارزشها متوسل شوند و داعیهدار آنها شوند. مردمسالاری جای خود را به عوامگرایی داد و به جای رسیدگی به محرومان پولپاشی صورت گرفت بدون اینکه فقر و فلاکت مرتفع شود، اما بدتر از همه بلایی بود که بر مردمی بودن رفت و اگر این روزها شاهد عکسالعمل بخشی از معترضان و کنایهزنندگان به مشی و منش رییسجمهور هستیم باید سرچشمهاش را در آن تقلب در معانی جستوجو کنیم.
آقای پزشکیان تجربه شیرینی از ساختن ۶۰۰ خانه بهداشت با همکاری مردم دارد که بارها به آن اشاره کرده است. وی صادقانه و بیتوجه به هر عکسالعملی با شور و شوق از بیل زدن و خاکی شدن استنکاف نمیکند. او هر لحظه خودش میشود و چه بسا اگر به بیمارستانی سر بزند و بیماری آماده جراحی قلب باشد آستین بالا زند و جراحی کند! درواقع آقای پزشکیان در مقابل تغییر منفی بسیاری از ذائقههای بلاوجه برخاسته است و نمیتواند بپذیرد که جامعه از ارزشهایش محروم شود.
نهجالبلاغهخوانی او در فضایی آکنده از ریا و تظاهر یک اقدام شجاعانه در جهت توجه واقعی به سیره عدالت علوی است.
آقای پزشکیان نمیترسد که ازسوی لامذهبها طرد شود و از سوی بریدگان از دیانت به ارتجاع نسبت داده شود و برخی جوانان هل داده شده به لاقیدی انکارش کنند. خوشبختانه این تلاش صمیمانه ازسوی جامعه مقبول میافتد و استشمام ریا نمیشود.
چکار باید کرد؟ آیا در فضای تیره و تاری که به دست خویش ساختهایم از داشتهها و سرمایههای اجتماعی خود عبور کنیم و تهی شدن را بپذیریم؟ ایران به فرهنگ خود زنده است و اگر ناملایمات روزگار و تظاهر مخرب فرصتطلبان این فرهنگ و ادب و پشتکار و سادهزیستی و مردمنوازی را به تیر جفا گرفتار کرده است، آیا ما هم بترسیم و از محافظت از ارزشها پرهیز کنیم؟ اگر دروغ سکه رایج زمان شود صداقت همچنان یک ارزش متعالی است، اگر ستم زیاد شده، عدالت هنوز یک آرمان بزرگ است، اگر اشرافیت به خلق و خوی برخی مسوولان تبدیل شده سادگی صادقانه همچنان جذاب و امیدآفرین است، اگر میان حکومت و مردم فاصله افتاده همنشینی با یتیمان و فقیران اخلاقی انسانی است.
فقط در یک صورت به بیل زدن آقای رییسجمهور انتقاد وارد است که جلسه مهمی برای تصمیمی را ترک کرده و به این کار مشغول شده باشد و کسی که معترض اوست باید از این موضوع اطلاع موثق داشته باشد. اگر چنین نیست ما چه حقی داریم که یک شهروند را از کاری که دوست دارد پرهیز دهیم و نیتخوانی کنیم و اتهام پوپولیسم به او بزنیم؟ چنانچه آقای پزشکیان بدون اتلاف وقتی که متعلق به مردم است در زمان شخصی متعلق به خود آجری روی آجر میگذارد قابل ستایش است همانگونه که امیر مومنان هنگام فراغت از حکومت درخت میکاشت و از خواب خود میزد که به محرومان برسد. در این فقره وسعت منفیبافیها واقعا مایه نگرانی است و چه بسا روزی فرا برسد که افراد، خائف از برداشتهای غلط از کار نیک امتناع کنند و جامعه ما از ثواب و نوعدوستی و خیری و سازندگی و دستگیری از افتادگان خالی شود. احتمالا آقای پزشکیان میداند که برخی با پز روشنفکرانه چنین مجالی را برای حمله به او از دست نمیدهند ولی نمیشود از ترس طاعنان که اغلب از عزم رییسجمهور برای ساختن و مرافقت و رفع مشکلات و آرامسازی جامعه شاکیاند و اهداف صادقانه ندارند از خیر و خوبی پرهیز کرد.
در روایت است که اعرابی از حضور در نماز جماعت امتناع میکرد روزی امام صادق (ع) سراغش را گرفت، گفتند از ترس ریا به جماعت نمیشود، امام فرمود: بگویید برای دیده شدن به مسجد بیاید که خود دعوت به خیر و عبادت است (قریب به مضمون). گناه اصلی آقای پزشکیان که تا آخر از دید مخالفان آرامش جامعه و اصلاح کژیها بخشیده نخواهد شد امیدآفرینی و تلاش برای جلوگیری از انفجار نارضایتیهاست. صدر امیدواران به هرج و مرج و ازدیاد تضادهای درونی و افزایش کینهها و وحشت از وفاق داخلی در آلبانی و پاریس و لندن و واشنگتن نشستهاند که شبانهروز در تنور بدیها و نفرتها میدمند و عدهای هم دانسته یا نادانسته در داخل به این فکرهای مخرب دامن میزنند. اما راه استوار و تاریخساز جامعه از نیکی و دوستی و صفا و صمیمیت و خیرخواهی و کار برای مردم میگذرد. هر خانهای که ساخته میشود و کاستی و عیبی که برطرف میشود آجری بر آجر استحکام جامعه گذاشته میشود و فعلا آقای پزشکیان تلاش میکند نماد این معنای فاخر شود.
منبع: etemadonline-696877