هر خودرو با احتساب تمام قطعات، ازجمله پیچومهرههایش، از 30 هزار قطعه ساخته شده است. حتی اگر قطعات بزرگی مانند موتور اتومبیل را به عنوان یک قطعه در نظر گرفت، هر خودرو به صورت میانگین هزارو 800 قطعه مجزا دارد که اگر فقط یک قطعه آن تأمین نشده یا با تأخیر به خط تولید برسد، یک خط تولید را از کار میاندازد.
نمونه آشنای آن، زلزله در خط تولید خودروسازهای بزرگ جهان بعد از سونامی ژاپن در سال 2011 به دلیل تهیه یک رنگدانه قرمز بود؛ چراکه این رنگدانه خاص فقط در یک کارخانه نزدیک رآکتور هستهای فوکوشیما ساخته میشد و نسبت به نمونههای مشابه آن شدت رنگ و درخشندگی بیشتری داشت. فقدان این رنگدانه ریز باعث اختلال در خطوط تولید خودرو در ابرشرکتهایی همچون فورد، کرایسلر، فولکسواگن، بیامو، تویوتا، نیسان و جنرالموتورز شد. تولید خودروهایی که به این رنگدانهها نیاز داشتند، متوقف شد و موجودی و برنامه تحویل اتومبیل به هم ریخت. یک رنگدانه ریز، غولها را به زانو درآورد و تقلای برندهای برتر جهانی خودرو برای پیداکردن جایگزین آن به جایی نرسید و در نهایت خودروها بدون این اکسیر رنگی و با زرقوبرق کمتری روانه بازار شد.
آخرین مثال آن نیز کمبود تراشههای نیمهرسانا یا همان میکروچیپها بعد از شیوع کرونا بود. همان ریزقطعاتی که در کنترل موتور، سیستم ایمنی، صفحه نمایش، سیستم ناوبری و... استفاده میشود که بعد از همهگیری کووید19 کمیاب و باعث شد خودروسازی فورد 20 درصد و تویوتا 40 درصد تولیداتش را کاهش دهد و جنرالموتورز در سال 2021، دو میلیون خودرو کمتر بسازد.
ناظر به حساسیت و تأثیر تأمین قطعات برای خودروسازی است که خودروسازان برتر جهان به روشهای مختلفی به دنبال کاهش ریسک در این زمینه هستند. برای مثال تویوتا از تأمینکنندگان متعددی استفاده میکند، هیوندا خط تولیدش را منعطف کرده تا در صورت لزوم، بلافاصله تغییر کند و بیامو با استفاده از تکنولوژیهای دیجیتال جریان تولید قطعه در جهان را رصد و بررسی میکند. اما جنرالموتورز (آمریکا)، هوندا (ژاپن)، دایملر (آلمان) و تسلا (آمریکا) تلاش دارند با بومیسازی یا سرمایهگذاری مستقیم، از وابستگی خود به کشورها یا کارخانجات خارجی بکاهند.
کشور ما نیز به واسطه شوکهای متعددی که در خلال دوران دفاع مقدس و تحریمها به زیرساختها و صنایع تحمیل شد، از سالها پیش به این واقعیت رسید که قطعهسازی نهتنها ستون فقرات خودروسازی است، بلکه سرپا نگهداشتن خودروهای موجود نیز راهی جز توسعه این صنعت ندارد.
کمتر کسی فراموش کرده خروج سریع شرکای فرانسوی، ژاپنی و کرهای از بازار ایران ابتدای دهه 90 به دلیل مصونماندن از مجازات تحریمی آمریکا، باعث شد خط تولید ماکسیما و زانتیا در کشور برای همیشه متوقف شود؛ چراکه قطعات برقی و الکترونیکی این خودروها وارداتی بود.
اما پژو 206 توانست با کمک قطعهسازانی همچون شرکت کروز جان سالم به در ببرد. همان شرکتی که امروز یکی از بزرگترین تولیدکنندگان قطعات خودرو در کشور و غرب آسیاست و بیش از چهار هزار نوع از 30 هزار قطعه مورد نیاز خودروها را در تیراژ بالای 60 میلیون قطعه در سال تولید کرده و در اختیار ایرانخودرو، سایپا، پارسخودرو، گروه بهمن و سایر مجموعههای کوچک و بزرگ خودروسازی میگذارد. یعنی همان قطعاتی که در میان صاحبان خودرو، رانندگان و... به اسم «قطعات شرکتی» معروف است و به دلیل کیفیت بالا، متقاضیان و مشتریان پروپاقرصی دارد، ساخته شرکت کروز است.
کروز توانست بعد از بدعهدی شرکت پژو سیتروئن فرانسه با مهندسی معکوس و ساخت قطعات مورد نیاز با کمک 14 هزار نیروی مستقیم و 20 هزار نیروی غیرمستقیم، جلوی توقف تولید خودروی 206 در ایران را بگیرد. آنهم در شرایطی که اولا تحریمها اجازه تأمین مواد اولیه برای تولید قطعات را نمیداد، ثانیا لجستیک تأمین مواد اولیه به دلیل تحریمهای حوزه حملونقل، بیمه و مبادلات ارزی دشوار بود و از همه مهمتر اینکه شرکت پژو قطعات خودرویی نظیر پژو ۲۰۶ را به صورت پکیج و بههمپیوسته به ایران صادر میکرد و امکان آن نبود که بتوان یک قطعه از این مجموعه را به صورت مجزا تولید کرد. اما کروز نهتنها با داخلیسازی شروع به ساخت قطعات کرد، بلکه این مأموریت را در شش ماه به سرانجام رساند. کمبودها جبران شد، قیمت قطعات پژو 206 کاهش یافت و مشکلات ابتدایی قطعات بومی هم بهسرعت اصلاح شد.
با توجه به این واقعیتها بود که یکشنبه گذشته، زمانی که «علی خضریان»، یکی از نمایندگان تهران در مجلس در تذکر شفاهی از پشت تریبون پارلمان به بزرگترین شرکت قطعهسازی کشور حمله کرد و آن را مسبب وضعیت حاکم بر خودروسازی دانست، موجی از انتقاد، اعتراض و سؤال علیه او در روزنامهها و شبکههای اجتماعی به راه افتاد.
پرسشهای متعددی متعاقب تذکر نماینده تهران و نامه او به کمیسیون اصل 90 بیجواب مانده که بزرگترینش این بود: چرا نماینده تهران با چشمبستن بر گزارش هیئت تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از خودروسازان، گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، اطلاعات موجود در کدال بورس، گزارشهای متناوب و دورهای خودروسازان و هزاران یادداشت و گزارش مستند و مستدل به دنبال مخدوشکردن چهره تولیدکنندگانی است که رئیسجمهور از آنها با عنوان سرداران اقتصادی یاد میکند؟ آیا نماینده مجلس به تبعات طرح اتهامات اثباتنشده و اطلاعات غیردقیق و غیرمستند خود علیه بزرگترین شرکت قطعهسازی کشور آگاه است؟ آیا آقای خضریان حاضر است در صورت اثبات اشتباهبودن ادعایش به صورت مستند از همان تریبون مجلس، از مردم عذرخواهی کند؟ یا نماینده مجلس نیز آگاهانه یا ناآگاهانه بخشی از پازلی شده که میخواهد چرخ قطعهسازی در ایران از کار بیفتد؟
منبع: sharghdaily-959602