به گزارش رویداد ایران از قم دکتر سیدمحسن هاشمی، عضو هیئت علمی دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر در سلسله نشستهای پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم دینی اشراق در پاسخ به این سؤال که سینمای دینی رویکرد است یا نظریه، گفت: در کتاب «معرفتشناسی سینمای دینی» به این موضوع پرداخته شده است. اما باید دانست که اصولاً پاسخ چنین سؤالی را میتوان در حکمت هنر جستوجو کرد.
وی اظهار کرد: یکی دیگر از سؤالات مهم در زمینه سینمای دینی این است که باید دید آیا میتوان هنر دینی داشت؟
هاشمی امکان یا عدم امکان نقش داشتن معقولات در سینمای دینی را یکی دیگر از موضوعات مهم در این عرصه برشمرد و گفت: باید دید که آیا در سینمای دینی فقط مباحث اشراقی و عرفانی میتوانند نقش داشته باشند یا مباحث عقلی نیز امکان حضور در سینمای دینی را دارند؟
وی بیان داشت: سینمای معناگرا از اوایل دهه ۷۰ در ایران بر سر زبانها افتاد که پرداختن به این موضوع نیز میتواند یاریگر ما در شناخت هرچه بهتر سینمای دینی باشد.
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه احصای ویژگیهای سینمای دینی کاری دشوار است، تصریح کرد: با بررسی آثار شهید آوینی و در نتیجهگیری کلی میتوان گفت که هر اثر سینمایی که به نفس انسان بهعنوان خلیفةالله، روح انسان و وجه روحانی او بپردازد، ذیل سینمای دینی قرار میگیرد.
وی گفت: در نظریه برایان سینما، دین همگانی است. او با صراحت میگوید که دوران دینهای آسمانی گذشته و عصر کنونی عصر دینهای اجتماعی است. این تعریف از سینما نشأتگرفته از نگاه مادی است.
دکتر هاشمی اظهار کرد: عدهای از فعالان عرصه سینما، قائل به وجود سینمای دینی نیستند و معتقدند سینمای دینی تنها یک برداشت دینی از فیلم است. مثلاً دیدن روحیه مقاومت و پایمردی یک فرد و برداشت ما از آن بهعنوان یک حرکت عاشورایی میتواند مصداقی از سینمای دینی باشد.
وی سینمای دینی را از طریق مضمون، وجود منطق دینی و یا بر اساس داستان و تجربه دینی قابل جستوجو خواند و افزود: در اشعار مولونا آمده است که: «خوشا چشمی که باز و رهبر است، هر گلیمی را کلیمی در برست»؛ یعنی چشم ماست که میتواند در جستوجوی آن انسان خلیفةالله باشد.
هاشمی با تأکید بر اینکه سینما برخلاف سایر هنرها ذاتاً یک ابزار صرف نیست، گفت: سینما فی نفسه یک حالت غیررحمانی در خود دارد و آدمها را با خودش میبرد. به همین دلیل هم هست که در سینمای ایران افرادی را داشتهایم که در اوایل انقلاب آثاری همچون «دو چشم بیسو» و «استعاذه» را رفتند بسازند، اما بعدها به سمت ساخت فیلمهایی همچون «سکس و فلسفه» سوق پیدا کردند.
به گزارش ………، دکتر سیدمحسن هاشمی، عضو هیئت علمی دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر در سلسله نشستهای پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم دینی اشراق در پاسخ به این سؤال که سینمای دینی رویکرد است یا نظریه، گفت: در کتاب «معرفتشناسی سینمای دینی» به این موضوع پرداخته شده است. اما باید دانست که اصولاً پاسخ چنین سؤالی را میتوان در حکمت هنر جستوجو کرد.
وی اظهار کرد: یکی دیگر از سؤالات مهم در زمینه سینمای دینی این است که باید دید آیا میتوان هنر دینی داشت؟
هاشمی امکان یا عدم امکان نقش داشتن معقولات در سینمای دینی را یکی دیگر از موضوعات مهم در این عرصه برشمرد و گفت: باید دید که آیا در سینمای دینی فقط مباحث اشراقی و عرفانی میتوانند نقش داشته باشند یا مباحث عقلی نیز امکان حضور در سینمای دینی را دارند؟
وی بیان داشت: سینمای معناگرا از اوایل دهه ۷۰ در ایران بر سر زبانها افتاد که پرداختن به این موضوع نیز میتواند یاریگر ما در شناخت هرچه بهتر سینمای دینی باشد.
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه احصای ویژگیهای سینمای دینی کاری دشوار است، تصریح کرد: با بررسی آثار شهید آوینی و در نتیجهگیری کلی میتوان گفت که هر اثر سینمایی که به نفس انسان بهعنوان خلیفةالله، روح انسان و وجه روحانی او بپردازد، ذیل سینمای دینی قرار میگیرد.
وی گفت: در نظریه برایان سینما، دین همگانی است. او با صراحت میگوید که دوران دینهای آسمانی گذشته و عصر کنونی عصر دینهای اجتماعی است. این تعریف از سینما نشأتگرفته از نگاه مادی است.
دکتر هاشمی اظهار کرد: عدهای از فعالان عرصه سینما، قائل به وجود سینمای دینی نیستند و معتقدند سینمای دینی تنها یک برداشت دینی از فیلم است. مثلاً دیدن روحیه مقاومت و پایمردی یک فرد و برداشت ما از آن بهعنوان یک حرکت عاشورایی میتواند مصداقی از سینمای دینی باشد.
وی سینمای دینی را از طریق مضمون، وجود منطق دینی و یا بر اساس داستان و تجربه دینی قابل جستوجو خواند و افزود: در اشعار مولونا آمده است که: «خوشا چشمی که باز و رهبر است، هر گلیمی را کلیمی در برست»؛ یعنی چشم ماست که میتواند در جستوجوی آن انسان خلیفةالله باشد.