جواد لگزیان
دوربین عکاس در کتاب «زندهباد کارخانه» به سراغ کارگران کارخانه چینی نسترن میرود که در شرایط گسترش کرونا و تحریمهای اقتصادی با سه شیفت کاری چراغ کار و تولید را روشن نگه داشتهاند. آیدین باقری با ثبت عکسهایی دیدنی روایتی از روزگار کارگرانی را تصویر میکند که با وجود سختیها و دشواریها در فرایند کار تلاش دارند زندگی کنند. با ورقزدن کتاب میتوان با کارگران وارد فضای کاری کارخانه شد، کار زیبای ساخت ظرفهای چینی را آغاز کرد و در مسیر تولید گام برداشت، با دوستان همراه شد و ناهار خورد و با آنها سخن دل گفت و شنید و با پایان شیفت کاری با سرویس به خانه برگشت و برای فردا آماده شد و البته در جهت درک ارتباط اجتماعی و مناسبات تولیدی امروز در کارخانه گام برداشت. کارخانه نسترن چینی، واقع در شش کیلومتری جاده قم، از میانههای سال ۱۳۹۱ خورشیدی، با مدیریتی جدید، تولید را دوباره شروع کرد و از نو به بهرهبرداری رسید. زمینه کار این کارخانه عبارت است از تولید چینیهای مظروف، هتلی، خانگی، دکوری و تبلیغاتی. کسر مهمی از ۷۵ قطعه عکسی که کتاب «زندهباد کارخانه» عرضه میکند، وجوه گوناگونی از حیات کارگران نسترن چینی را به تصویر کشیده است.
در ابتدای کتاب طی یادداشتی آیدین باقری از چگونگی آغاز و فرایند عکاسی در کارخانه مینویسد. از نگاه باقری بهعنوان عکاس این مجموعه، اعتبار روایت تصویری (فارغ از اهمیت اسنادی برای آیندگان) به واسطه معانی متکثری که در بر دارد و مقدمات تفسیر و تحلیل را فراهم میکند، بیشازپیش حائز اهمیت است، بنابراین عکاس در مقام روایتگری، (تا حد امکان بدون غرضورزی و پیشداوری) وضعیت را نه شکوهمند و فلاکتبار توصیف میکند و نه بهعنوان فردی که از رسانهای هنری بهره برده خود را چونان هنرمند آزاد، در برابر کارگر در انقیاد میبیند، بلکه تلاش میکند همه لحظات زیسته کارگران را در عرصه رخدادی به نام کارخانه ثبتوضبط کند، کارگرانی که در برابر همه تکانههای ناگهانی امروز در سکوت خویش صرفا ماندن را جستوجو میکنند.
در بخش بعدی کتاب محمد مالجو در جستاری خواندنی با عنوان «بازنمایی کارخانه از اکنون تا آینده»، مناسبات و روابط کار در ایران امروز را از رهگذر تاریخ پس از انقلاب مطالعه کرده است و با نگاهی دقیق عکسهای مجموعه را مورد نقد و بررسی قرار میدهد و تشریح میکند که هر عکس چه نکتهای برای ما دارد. مالجو مینویسد ترسیم وضعیت کارگران نسترن چینی در قیاس با دیگر کارگران در ایران، نیازمند بررسی مهمترین دگرگونیهایی است که در مناسبات میان کارگر و کارفرما در ایران پس از انقلاب به وقوع پیوسته است. مالجو معتقد است اجرای چهار سیاست در زمینه مناسبات کارفرمایان با کارگران طی سالهای گذشته باعث میشده است که توان چانهزنی کارگران در بازار کار و محل کار بهشدت کاسته شود و رابطه قدرت طبقاتی میان کارفرمایان و کارگران در زمینه شرایط کاری کارگران به نفع کارفرمایان و به زیان کارگران تغییر کند: یکم، موقتیسازی قراردادهای کاری میان کارگران و کارفرمایان که امنیت شغلی بخش اعظم نیروهای کار را بهشدت کاهش داده است؛ دوم، ظهور شرکتهای پیمانکاری تأمین نیروی انسانی که رابطه حقوقی بلاواسطه بین بخشی از نیروهای کار و کارفرمایان مستقیمشان را به زیان نیروهای کار قطع کرده است؛ سوم، خروج بخشهای وسیعی از نیروهای کار از شمول برخی یا کلیتِ مواد قانون کار که نیروهای کار را از چتر حمایتی قانون کار متناسب محروم کرده است؛ چهارم، ممانعت از تأسیس تشکلهای مستقل کارگری. به باور مالجو برای بهبود شرایط کاری و زیستی کارگران در ایران امروز مشخصا چهار نوع گفتمان متمایز در عرصه عمومی وجود دارد. اولین گفتمان درصدد تقویت قدرت طبقاتی کارفرمایان است؛ آنهم با تلاش برای کاهش انواع مداخلههای حمایتی دولت از کارگران و بهبود فضای کسبوکار به این هوا که بلکه با افزایش حاشیه سود کارفرمایان عملا امکان فروبارش سهمی از مزایای افزایش تولید به سوی کارگران نیز مهیا شود.
دومین گفتمان نیز درصدد تقویت قدرت طبقاتی کارفرمایان است، اما از طریق تلاش برای رفع موانع تولید و بهبود فضای کسبوکار ضمن احاله بار حمایتهای رفاهی کارگران از دوش کارفرمایان به دوش دولت. سومین گفتمان درصدد تقویت قدرت طبقاتی کارگران است، آنهم با تلاش برای انحلال حق مالکیت خصوصی بر ابزار تولید به این هوا که انواع ردههای نیروهای کار با تکیه بر انواع مالکیتهای دستهجمعی به تأسیس دموکراسی مستقیم در محلهای کار و زندگی مبادرت ورزند. چهارمین گفتمان نیز درصدد تقویت قدرت طبقاتی کارگران است اما از طریق افزایش توان چانهزنیشان در بازار کار و محل کار به هوای تحقق همان آرمان هواداران گفتمان سوم اما با پیشگرفتن ضربآهنگی بطئیتر و رویکردی واقعگرایانهتر در تلاش برای ساختن سوژه تغییر در ابتدا به مدد تکیه بر پنج خطمشی مشخص: یکم، دائمیسازی قراردادهای کاری نیروهای کار با کارفرمایانشان در مشاغلی که ماهیت موقتی ندارند؛ دوم، انحلال شرکتهای پیمانکاری تأمین نیروی انسانی در بازار کار؛ سوم، برخوردارکردن همه ردههای کارگران از چتر حمایتی قانون کار؛ چهارم، ممانعت از تعدیل وسیعتر نیروی انسانی دولتی؛ و پنجم، تأسیس تشکلهای مستقل کارگری.
درباره جایگاه این کتاب در تاریخنگاری کارگری، استاد و پژوهشگر ارشد پژوهشکده تاریخ اجتماعی در دانشگاه لیدن آمستردام هلند، تورج اتابکی، معتقد است که از شناسههای تاریخنگاری کارگری نوین، بسندهنکردن محض به کنشگری کارگری و تدوین و تحلیل «بود و باش» کارگران است. تاریخنگاری کارگری وامدار تلاش همه آنانی است که با ثبت زندگی روزمره کارگران، به گسترش این سویه از تاریخنگاری یاری میکنند. «زندهباد کارخانه» از شمار چنین تلاشهایی است. همچنین آصف بیات استاد جامعهشناسی در دانشگاه ایلینوی آمریکا این کتاب را گامی برای درک زندگی کارخانهای توصیف میکند: درحالیکه علاقه به مطالعه مسائل کارگری در سالهای اخیر افزایش یافته، تصویر واقعگرایانه از قلمرو کار و کارگر بهندرت یافت میشود. این کتاب بدیع با تلفیق متن و تصویر به درک زندگی کارخانهای روح تازهای دمیده است.
کتاب «زندهباد کارخانه» عکسهای آیدین باقری همراه جستاری از محمد مالجو را نشر اختران در سری جستار-عکس مستند اجتماعی در ۹۶ صفحه منتشر کرده است.
منبع: sharghdaily-957536