دامنه انتقادات روز پنجشنبه هفته گذشته به شهر قم، حوزه علميه و طلاب رسيد. طلاب قم با برگزاري تجمع و در دست داشتن پلاكارد و سردادن شعارهايي نسبت به دولت و وقوع فساد در كشور واكنش نشان دادند. تجمعكنندگان با سردادن شعارهايي از جمله «حوزويان بيدارند از مفسدان بيزارند»، «امت ما بيدارند از مفسدان بيزارند» و «سكوت هر مسلمان خيانت است به قرآن» اعتراض خود را به برخي مسوولان كه نسبت به عدالت اقتصادي در كشور بياعتنا هستند اعلام كردند. سخنران اين تجمع رحيم پورازغدي عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي بود. پورازغدي در اين مراسم با بيان اينكه حوزه و روحانيت همواره يكپارچه در كنار مردم ايستاده است، گفت: «طلاب كه در زمان جنگ تحميلي با حضور گسترده در جبهههاي حق عليه باطل پيشرو بودند، امروز نيز از وضعيت اقتصادي و بيكفايتي برخي مسوولان ناراضياند و در كنار مردم كمدرآمد ايستادهاند.» وي به نامه اخير رييس قوه قضاييه به رهبر معظم انقلاب در خصوص تشكيل دادگاههاي خاص مفسدان اقتصادي افزود: قوه قضاييه بايد ضربه اصلي را به مفسدان داخلي وارد كند كه به مردم در اين شرايط بد اقتصادي خيانت ميكنند.
متاسفانه برخي هنوز چشم به خارج از كشور دارند و اعتقادي به ملت و ظرفيتهاي داخلي ندارند، در حالي كه ما اقتصاد برجامي و مذاكره با امريكا را تجربه كرديم و ضرر و زيانهاي ناشي از آن را كه بيشتر شدن توطئه امريكاييها بود، ديديم. وي برنامهريزي در جهت استفاده از ظرفيتهاي داخلي و به كار گرفتن مديران لايق و با انگيزه در امور اقتصادي را موجب پيشرفت كشور و خنثي شدن تحريمهاي اقتصادي دشمنان دانست و گفت: نبايد اقتصادمان طوري باشد كه با سخنراني يك مردك به نام ترامپ دچار نوسان شود.
انتشار تصاويري از تجمع طلاب در خبرگزاريهاي رسمي حاشيهها و واكنشهايي در فضاي مجازي به همراه داشت. در پايان اين مراسم يكي از طلاب با به آتش كشيدن نمادين يك اسكناس ١٠٠دلاري، تلاش داشت اعتراض خود نسبت به افزايش قيمت ارز را به تصوير بكشد.
حجتالاسلام احمدي طلبه معترض با آتش زدن اين ١٠٠ دلار گفت با اين حركت ميخواهم به مسوولان بگويم، چرا با وجود منويات رهبر معظم انقلاب در مورد اقتصاد مقاومتي، چشم به خارج كشور دوختند و منتظرند امريكاييها براي اقتصاد كشور ما تصميمگيري كنند. اما آتش زدن اسكناس ١٠٠دلاري توسط اين طلبه جوان از آن جهت نمادين بود كه اين طلبه با چاپ عكس اسكناس ١٠٠ دلاري روي يك كاغذ به جاي آتش زدن اسكناس اصلي، يك كاغذ چاپي را به آتش كشيد كه اين اقدام نمادين مورد انتقاد بسياري از كاربران فضاي مجازي قرار گرفت. آتش زدن دلار از تركيه شروع شد. مردم تركيه وقتي شاهد كاهش ارزش پول ملي خود در برابر دلارشدند ، با به آتش كشيدن اسكناسهاي دلار خود نسبت به كاهش ارزش پول ملي اعتراض خود را نشان دادند. اما اين تنها اقدام مردم تركيه در شرايط بحراني نبود؛ دولت تركيه از مردم اين كشور خواست تا با ارايه ارزهاي خانگي خود به صرافيها دولت را در كنترل اين بحران همراهي كنند. اتفاق مشابه در ايران نيز رخ داد و در روزهاي نخستي كه قيمت ارز سير صعودي به خود گرفت دولت از مردم خواست تا در حل اين بحران به كمك دولت بيايند اما اين اتفاق آنطور كه بايد در ايران رخ نداد. اما حاشيه اصلي اين تجمع مربوط به عكس يك پلاكارد در دستان يك طلبه بود. در اين تصوير يك طلبه جوان پلاكاردي با شعاري بسيار عجيب در دست داشت. روي اين پلاكارد نوشته شده بود: «اي آنكه مذاكره شعارت، استخر فرح در انتظارت». مقصود از اين شعار معماي پيچيدهاي نيست كه نتوان منظور آن را متوجه شد اما سوال اين است، در شرايط كنوني كه تمامي مسوولان كشور بر حمايت از دولت تاكيد دارند استفاده از چنين شعارهايي چه معنايي ميدهد؟ در اين شعار مقصود از فردي كه شعارش مذاكره عنوان شده، حسن روحاني رييسجمهور قانوني ايران است اما نكته مهم اين پلاكارد مصرع دوم شعار است؛ جايي كه عنوان شده استخر فرح در انتظار رييسجمهور است و سرگذشتي شبيه به مرحوم آيتالله هاشميرفسنجاني.
در روزهاي نخستين فوت آيتالله هاشميرفسنجاني رسانههاي بيگانه تلاش داشتند فوت مرحوم هاشمي را مشكوك جلوه دهند و سناريوهايي در اين باره مطرح كردند. سناريوهايي كه خالي از واقعيت بود اما متاسفانه اين پلاكارد در راستاي همان سناريوها طراحي شده و طراح آن به عواقب اين موضوع فكر نكرده است. انتظار تفكر از طراح اين پلاكارد كار دشواري است زيرا او حتي نميداند استخري كه مرحوم آيتالله هاشميرفسنجاني در آن رحلت كرد، مربوط به فرح نبوده و صرفا براي آنكه قافيه شعار خود را تكميل كند چنين شعاري ساخته است. مرحوم رفسنجاني در استخري فوت كردند كه پس از انقلاب ساخته شد و محل آن متعلق به ليلا امامي همسر اميرعباس هويدا بود نه فرح پهلوي.
قسمت مهم ماجرا نوشته ريز روي دسته پلاكارد بود. اگر روي عكس منتشرشده زوم كرده و دقت كنيد متوجه نوشتهاي ميشويد كه از ديد كاربران فضاي مجازي دور نماند. روي دسته پلاكارد نوشته شده بود: «لطفا تابلوها را پس از پايان مراسم تحويل دهيد.» اين جمله حاكي از وجود يك ستاد يا شوراي هماهنگي براي برگزاري اين تجمع است حال سوال آن است كه چه كساني اين تجمع را هماهنگ و شعارهاي آن را طراحي كردهاند؟ آيا سردادن شعار و در دست گرفتن پلاكاردهايي از اين دست آب ريختن به آسياب دشمن نيست؟ در شرايطي كه مقام معظم رهبري گفتهاند آنها كه ميگويند دولت بايد بركنار شود در نقشه دشمن نقشآفرين هستند، سردادن چنين شعارهايي چه پيامي دارد؟ بيش از يك سال از درگذشت مرحوم هاشميرفسنجاني گذشته و همچنان رسانههاي بيگانه تلاش دارند تا مرگ او را مشكوك جلوه دهند، آيا تهديد رييسجمهور به وقوع اتفاقي در استخر صحه گذاشتن بر اين ادعاي كذب نيست؟
كشور در شرايط كنوني بيش از هر زمان ديگري به وحدت و همدلي نيازمند است اما عدهاي برخلاف اين موضوع در حال حركت بوده و با سوءاستفاده از گشايشهاي سياسي و اجتماعي و همچنين سوءاستفاده از حق اعتراض سعي در بازي در زمين دشمن و تخريب دولت دارند.
اگر دولتي نزديك به جريان اصولگرايي بر مسند امور قرار داشت و افرادي از طرف جريان اصلاحات و اعتدال چنين مواضعي اتخاذ ميكردند چه برخوردي با آنها صورت ميگرفت؟ پاسخ روشن است زيرا تجربه ٨ ساله دولتهاي نهم و دهم واكنشهاي احتمالي به اين اتفاق را به وضوح به تصوير ميكشد. حال بايد منتظر ماند و به نظاره نشست كه آيا نهادهاي نظارتي به اتفاقات قم ورود ميكنند يا خير.