نسترن فرخه : خبرهای حمله و سوءقصد به جان وکلا در سراسر کشور با افزایش چشمگیری روبهرو شده است. آخرین سوءقصد، دو روز گذشته برای خدیجه کریمی اتفاق افتاد که همچنان در کما به سر میبرد. طبق گفتههای منابع رسمی، یک موتورسیکلت و خودرو جلوی او را میگیرند و با واردکردن ضربات متعدد به سرش قصد جانش را داشتهاند. طی 165 روز، یعنی از هفتم خرداد سال جاری تا امروز، این هشتمین سوءقصد به جان وکلا به حساب میآید. هرچند سال قبل هم بیش از هفت وکیل مورد سوءقصد قرار گرفتند که برخی از آنها به همین دلیل کشته شدند. طبق دادههای جمعآوریشده در اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری ایران، در ۱۰ سال گذشته، حدود ۲۰ مورد قتل و بیش از ۶۰ مورد سوءقصد شدید علیه وکلای دادگستری گزارش شده است. شدت این ماجرا به حدی هشدارآمیز شده که در همین اتحادیه کارگروهی برای وکلای در معرض خطر شکل گرفته تا از نهادهای قضائی و امنیتی، حفاظت بیشتری برای وکلا مطالبه کنند.
قتل علی سلیمانی با حمله مسلحانه در مهرماه 1403
علی سلیمانی در منطقه لار شیراز و بین اهالی فرد محبوبی بوده و هرازگاه برای ایجاد سازش پروندهای را در همان زادگاهش قبول میکرده است. اما این وکیل 28 مهر سال جاری در روند پیگیری یک پرونده در شیراز با حمله مسلحانه کشته میشود. «هادی جعفریپور»، دوست و همکار علی، این ماجرا را برای «شرق» روایت میکند که علی در منطقه لارستان به خوشنامی معروف بود و اصلا هم نیازی به کار وکالت به عنوان درآمد نداشت؛ بنابراین وقتی به پروندهای ورود میکرد، هدفش ایجاد سازش و صلح بود. حتی چند وقت قبل از وقوع قتل، آقای قاتل که طرف دعوای آقای علی سلیمانی بودند، در خانه سلیمانی میهمان بودند تا برای سازش با هم صحبت کنند. ماجرا هم درمورد باغچهای بوده که چند سال قبل طرف دعوا ادعا داشته گرانتر خریده است. جلسه دادگاه که تمام میشود، ماشین خالد روبهروی دادگستری پارک بوده. خالد دوستان را دعوت میکند تا به دلیل گرمای هوا نوشیدنی بخورند، حتی به آقای قاتل هم تعارف میکند. موکل آقای سلیمانی نقل کرده بود که همان زمان دیدم قاتل به سمت ماشینش رفت و اسلحه برداشت، برای همین در داخل خودروی خودم قایم شدم که به سراغ آقای سلیمانی رفت. اما چون شیشههای ماشین علی بالا بوده رهگذران و مردم هرچه فریاد میزنند تا از محل فرار کند او نمیشنود و به نقل حاضران صحنه، متهم کل خشاب کلاشنیکف را خالی میکند و هشت گلوله هم به علی اصابت میکند. بعد هم مأموران میرسند و فرد را خلع سلاح میکنند. اینکه در قانون آیین دادرسی راجعبه حوزه قضائیه شهر و روستا تعریفی ارائه میشود که مثلا فلان منطقه روستاست و دادگاه آن باید مرکز شهر باشد، دقیقا یکی از دلایلش همین است. برخی مناطق هنوز ظرفیت داشتن دادگاه مستقل را ندارد. اگر چنین ظرفیتی داشت، کسی را جلوی درِ آن به رگبار نمیبستند».
بعد از تصادف ساختگی اردیبهشت امسال دیگر صورت سعیده دبیری مثل قبل نخواهد شد
جزء وکلای جوان و فعال کانون وکلای البرز به حساب میآمد که حالا با درد زیاد روز را میگذراند. سعیده میگوید حالا هر دوست قدیمی که من را میبیند آنقدر صورتم تغییر کرده که دیگر من را نمیشناسد. زنی که کوهنوردی تفریح ثابتش بوده حالا با مشکلات شدید پاهایش روبهروست. شکستگیهای استخوان صورت و آسیب به چشم، از آثار تصادفی است که ضاربش هنوز دستگیر نشده است. «سعیده دبیری» 17 اردیبهشت بعد از آنکه در کانون وکلای البرز به عنوان عضو علیالبدل معرفی میشود، با موکل خود در یکی از خیابانهای کرج قرار داشته که پرایدی به او میزند و فرار میکند. خودش از آن روز برای «شرق» روایت میکند که ساعت هشتونیم شب در عظیمیه کرج با موکلم قرار داشتم که یک پراید به من زد و فرار کرد. حتی در فیلمی که بعدا از صحنه حادثه به دست آوردیم، این مشخص است که راننده با دیدن من نه نیش ترمز کرد و نه حتی سعی کرد بایستد. حتی موکلم هم با دیدن این صحنه دور میزند و خلاف جهت خیابان میرود. هرچند بعدها میگوید من اصلا متوجه چنین تصادفی نشدم که به نظرم دور از ذهن است. بعد از این تصادف که کاملا مشخص است بهعمد اتفاق افتاده، 12 روز در بیمارستان بستری بودم، عمل فک انجام دادم و الان پنچ پلاتین در صورتم است. از ناحیه کمر و پا هم آسیب دیدم اما بیشترین آسیب را صورت و چشمانم دیده است. احتمالا مجبور شوم سال بعد چشمم را پروتز کنم و تا آخر عمر نمیتوانم دهانم را کامل باز کنم و همین صحبتکردنم را سخت کرده. با وجود آنکه فیلم لحظه تصادف را خودمان از مغازهای در آن خیابان گرفتیم و در دسترس است، ضارب تاکنون پیدا نشده است و اصلا دیگر از نتیجه پرونده ناامید هستم. همکار دیگرم قطع نخاع شده، برای یکی دیگر در اسکودا خرما گذاشته بودند چون او هم در رابطه با شغل وکالت کشته شده و همه اینها رنجی در قلب من است».
ساچمهها تا آخر عمر میهمان پای هانا ذکری خواهد بود
از شدت دردی میگوید که قرار است تا آخر عمر با آن دست به گریبان باشد. وکیلی که در روند پیگیری یک پرونده به دلیل حمله مسلحانه، با جراحت شدید از ناحیه پا روبهرو شد و طبق گفته پزشکان تا آخر عمر این آسیب همراه او خواهد بود. «هانا ذکری»، دادستان انتظامی کانون وکلای دادگستری کردستان، اسفند 1401 برای حضانت فرزند موکلش با این ماجرا روبهرو میشود و خودش تعریف میکند: «موکل برای حضانت فرزندش با همسرش اختلاف داشت و ما بعد از آنکه از دادسرا خارج شدیم، یک خودروی بدون پلاک، با هیاهو خیابان را بست و با صورت کاملا پوشیده به سمت ما آمد. با پشت اسلحهای که در دست داشت شیشه ماشین را شکست و با سروصدا اسلحه را روی سر من گذاشت که خودم را عقب کشیدم و تیرها به پای من خورد. شدت آسیب به قدری بود که بیهوش شدم و با هلیکوپتر من را به بیمارستان بردند. یک ماه در بخش مراقبتهای ویژه بستری بودم و هنوز هم 56 یا 57 ساچمه در پای من است که دکترهای داخلی و خارجی همه اعلام کردند دستکاری هریک ساچمه امکان قطع اعصاب پا و فلجشدن را دارد. این ساچمهها تا آخر عمر میهمان پای من به عوان وکیل دادگستری خواهد بود».
از حمله به بهروز رستمی تا قتل پریوش مظفری، کارآموز وکالت
پریوش مظفری، کارآموز وکالت و در آغاز مسیر تازهای بود که به دلیل قبول یک پرونده خانوادگی در سال 99 به قتل رسید. بهروز رستمی، رئیس سابق کانون وکلای کرمانشاه، بین حرفهایش از او یاد میکند و درمورد خطر سوءقصد به وکلا میگوید. رستمی خودش هم در سال 1400 مورد حمله با سلاح سرد قرار میگیرد. در مورد آن روز میگوید: «آن روز سه نفر با هشت ضربه چاقو به من حمله کردند. بااینحال فقط هم یک نفر بازداشت شد و تا همین الان مشخص نشد این افراد دقیقا چه هویتی داشتند و بابت چه پروندهای به من حمله کردند. رئیس انتظامی میگفت از نوع حمله این افراد مشخص است که اجیر شدهاند. سال قبل از آن هم ما شاهد قتل خانم پریوش مظفری بودیم که کارآموز وکالت بود. با وجود اینکه ثابت شد چهکسی متهم به قتل است، اما قصاص نشد. خانم مظفری وکیل یک پرونده با اختلاف خانوادگی بود که طرف دعوا، هم خانم خودش و هم پریوش مظفری را میکشد. شاهدهای صحنه روایت میکنند که قصد داشته به چند نفر دیگر از اعضای خانواده همسرش هم شلیک کند ولی آن لحظه اسلحه گیر میکند».
حمله مسلحانه به خانه عزتالله خورشیدی
بین پروندههای مختلف از سوءقصد وکلا، پرونده عزتالله خورشیدی، نایبرئیس سابق کانون وکلای لرستان، هم قابل بررسی است. حمله به او در سال 99 و در جریان یک پرونده اقتصادی پیش میآید. خودش توضیح میدهد که پرونده من مربوط به شرکتی بود که قصد داشت در منطقهای خدمات اقتصادی ارائه دهد و مردم تصور میکردند اگر مانع این کار شوند، صاحب آن شرکت کار را ادامه نمیدهد. درحالیکه منابع طبیعی به مردم گفته بود این بخش برای دولت است و برای سرمایهگذاری میتواند به هر شخصی واگذار کند، اما بااینحال باز هم مزاحمت ایجاد میکردند. یک روز حدود چهار یا پنج نفر جلوی در خانه آمدند که صورتهایشان را بسته بودند و به ما حمله مسلحانه کردند. به دیوار، در و ماشین جلوی در شلیک میکردند. من خواستم از پشت پنجره ببینم چهکسی تیر میزند که متوجه شدم تعدادشان زیاد است و باعث خسارت به اموال من شدند و چون ما داخل خانه بودیم خسارت جانی ندیدیم.
وکلا به حفاظت بیشتر نیاز دارند
صالح نقرهکار، مدیر بخش وکلای در معرض خطر که ذیل کارگروه حقوق بشر فعال شده، در گفتوگو با «شرق» اشاره دارد که ما به یک ساختار منسجم هماهنگشونده توسط قوه قضائیه نیاز داریم تا از وکلا حمایت شود. آمارها حکایت از روند روبهرشد جرایم خشن علیه وکلا دارد. این روند صعودی مستلزم پایش و پیمایش و راهحلیابی است. قوای عمومی اعم از دستگاه قضائی و ضابطان، وضعیت خطرخیز وکیل در صنف وکالت را مطمح نظر داشته و در مواقع حساس گزارش وکیل یا کانون وکلا یا کمیته وکلای در معرض خطر از یک خطر مقدر یا محتمل، با اقدامات عملی، پلیسی، یا مواردی نظیر حمایتهای فوری احتیاطی، مراقبتی، تدابیر پیشینی و پسینی را در دستور کار قرار دهند. ضابطان اعم از حفاظت اطلاعات قوه قضائیه و وزارت محترم اطلاعات، در وضعیتی که وکیل در مقام دفاع قرار داشته یا با حسن نیت افشای یک نقض حق را در عرصه عمومی مطرح کرده، تابآوری کرده و از بازداشت و تعقیب وکیل متعهد به حقوق مردم به صرف تقابل با مقامات عمومی و نقد یا افشای تعدی به حقوق شهروندی اجتناب ورزند.
منبع: sharghdaily-948176