هر روز کتابهای زیادی به لیست تازههای نشر اضافه میشود. روانشناسی، ادبیات داستانی و تاریخ شفاهی از جمله پرمخاطبترین حوزههای نشر هستند. مروری داشتهایم به پنج کتاب تازه منتشر شده در این حوزهها که در ادامه میخوانید.
«دختری در تعقیب ماه» نوشته سارا ادیسون آلن، ترجمه فاطمه خسروی، نشر نون
این رمان، داستان شهر کوچک جنوبی و عجیب است که یک ماه جادویی دارد و دو زن کاملا متفاوت کشف میکنند چطور جایگاهشان را در این دنیا پیدا کنند. امیلی بندیک به امید پرده برداشتن از رازهای زندگی مادرش به مولابی، کالیفرنیای شمالی، آمده است، اما به محض اینکه پا به خانهای میگذارد که مادرش در آن بزرگ شده با پدربزرگی که هرگز ندیده روبهرو میشود و در مییابد اسرار در مولابی فاش نشدهاند، بلکه نوعی سبک زندگی هستند.
نویسنده داستان را با فضایی غیرمنتظره جلو میبرد. این نویسنده تجربیات دوستداشتنی رشد یافتنش در جنوب آمریکا را با رنگ و بویی از رئالیسم جادویی حال و هوای عاشقانه و آرامش شهرهای کوچک میآمیزد. کتابهای سارا ادیسون تاکنون به بیش از 30 زبان ترجمه شدهاند و بیش از دو میلیون نسخه از آنها فروش رفته است.
در بخشی از این رمان میخوانیم: «وقتی به مِین استریت رسیدند، جولیان میتوانست بگوید که امیلی کمی شوکه شده بود. معمولا یکسری برای اولین بار بود که به آن جشنواره میآمدند. بیشتر مردم فکر میکردند چون مولابی شهر کوچکی است، جشنوارهاش هم کوچک است، اما جشنواره باربکیوی مولابی بزرگترین جشنواره باربکیو در جنوب شرق بود و افراد زیادی را از سرتاسر کشور جذب میکرد. خیابان به ماشینها نزدیک بود، و چادرهای سفید تا آنجا که چشم کار میکرد امتداد یافته بودند. بالای چرخفلک از دور دیده میشد. بوی پیچیده در هوا شدید و مطبوع بود، مثل این بود که تو فر باشی. همانطور که راه خود را از میان خیابان شلوغ باز میکردند، چندین چادر باربکیو را پشت سر گذاشتند، و در نهایت به مرکز جشنواره رسیدند...»
«آناتومی پیشرفتهای شگرف» نوشته آدام آلتر، ترجمه آراز بارسقیان، نشر میلکان
این کتاب بیش از هر چیزی راهنمایی است برای رهاشدن از افکار، عادتها، کارها، روابط و حتی مدلهای کسبوکاری که ما را از رسیدن به تمام امکانات بالقوهمان دور نگاه میدارد.
آدام آلتر، استاد بازاریابی و روانشناسی در دانشکده بازرگانی استرن دانشگاه نیویورک است. او دو دهه گذشته را صرف مطالعه این موضوع کرده است که مردم چطور گیر میکنند و چگونه خود را آزاد میکنند تا شکوفا شوند. او فرمولی را که خود و سایر محققان کشف کردهاند را در این کتاب مورد بررسی قرار میدهد. راهحل او مبتنی بر فرآیندی است که او آن را ممیزی اصطکاکی مینامد – یک روش نظاممند که علت گیر افتادن یک شخص یا سازمان را مشخص میکند و سپس راهی برای رهایی از این وضعیت ارائه میکند. ممیزی اصطکاک بیان میکند که افراد و سازمانها وقتی بر سه منبع اصطکاک غلبه کنند، گیر نمیکنند: ۱.قلب(احساسات غیر مفید)، ۲.سر(الگوهای فکری غیر مفید) و ۳.عادت(رفتارهای غیر مفید).
علیرغم فراگیر شدن اصطکاک، بسیاری از «چسبشکنهای» بزرگ در میان ما ناپدید شدهاند و آدام آلتر در کتاب آناتومی پیشرفت داستانهای جالبی روایت میکند که موضوع را بهخوبی برای مخاطب روشن میسازد. پرده از راز شناگری نهچندان حرفهای برمیدارد که بر خلاف تصورات عموم دو مدال طلای المپیک را به دست آورده، یا بازیگری که قبل از کسب شهرتِ جهانی با بیتوجهیهای بیشماری مواجه شده، یا نقاش مشهوری که فلج شده و مجبور شده دوباره نقاشی را با قلم مویی که به مچ دستش بسته بوده یاد بگیرد.
آلتر بهطرز هنرمندانهای با تلفیق مطالعات علمی، داستانها و مصاحبهها به ما میآموزد که گیر افتادن، در مسیر پیشرفت یک امر طبیعی است نه یک نقص. شاید مهمترین درسی که به ما میدهد این است: گیرافتادن در نقطهای، به معنای ماندن در آنجا نیست، بلکه فقط یک لحظه عدم حرکت به جلو است و بس. چیزی نیست که نشود با کمی اصلاح و دستکاری برطرفش کرد تا به هدفی که میخواهیم نرسیم.
«هوش هیجانی»، از مجموعه 10 مقاله خواندنی از هاروارد، ترجمهمحمدحسین وحدتینژاد، نشر آموخته
این کتاب به هوش هیجانی و تاثیر و نقش آن در رهبری میپردازد. مؤثرترین رهبران وجه اشتراکی حیاتی دارند: همه آنها هوش هیجانی بیمانندی دارند. این بدان معنا نیست که ضریب هوشی و مهارتهای فنی نقشی در مؤثربودن آنها ندارند. این عوامل نیز اهمیت دارند؛ اما بیشتر جزو حداقل قابلیتهای لازم و بهمثابه الزامات اولیه مشاغل اجرایی به حساب میآیند. با وجود این، پژوهشها بهوضوح نشان میدهند هوش هیجانی شرط لازمِ رهبری است. بدون هوش هیجانی، هر فردی میتواند بهترین دورههای کارآموزی جهان را بگذراند، ذهنی تحلیلگر و نافذ و منبعی بیپایان از ایدههای هوشمندانه داشته باشد؛ اما بازهم به رهبری عالی تبدیل نشود.
پژوهشهای علمی نشان میدهند که هوش هیجانی دارای یک مؤلفۀ ژنتیکی است. پژوهشهای روانشناختی و تکوینی هم مشخص کردهاند که پرورش نیز در هوش هیجانی نقش خود را ایفا میکند. اینکه هرکدام چقدر تأثیر دارند، شاید هیچگاه معلوم نشود؛ اما هم پژوهش و هم تجربه ثابت کردهاند که هوش هیجانی را میتوان کسب کرد. یک چیز قطعی است: هوش هیجانی همراه با سن افزایش مییابد.
یک واژه قدیمی برای این پدیده وجود دارد: بلوغ. ولی حتی با وجود بلوغ، برخی افراد برای بالابردن سطح هوش هیجانی خود به آموزش نیازمندند. متأسفانه بیشتر برنامههای آموزشی که قصد دارند مهارتهای رهبری از جمله هوش هیجانی را پایهریزی کنند، فقط پول و زمان را تلف میکنند. مشکل این برنامهها ساده است: آنها روی بخش اشتباهی از مغز تمرکز کردهاند. هوش هیجانی تا حد زیادی در پیامرسانهای عصبی دستگاه کنارهای مغز به وجود میآید که کنترلکننده احساسات، انگیزهها و محرکها هستند. پژوهشها نشان میدهند که بهترین روش برای یادگیری در دستگاه کنارهای از طریق انگیزه، تمرین طولانیمدت و دریافت بازخورد است.
این کتاب ده فصل دارد که عبارتند از: فصل اول: خصوصیات یک رهبر چیست؟/ فصل دوم: رهبری اولیه: عامل پنهان عملکرد عالی/ فصل سوم: چرا منصفبودن بسیار سخت است/ فصل چهارم: چرا رهبران خوب تصمیمهای بد میگیرند؟/ فصل پنجم: ایجاد هوش هیجانی در گروهها/ فصل ششم: هزینۀ گستاخی/ فصل هفتم: سازوکار تابآوری/ فصل هشتم: چابکی عاطفی/ فصل نهم: هراس از بازخورد/ فصل دهم: مدیران جوان و ناشیگری.
«چگونه تصمیم بگیریم»، نوشته آنی دوک، ترجمه مریم اصغرپور، انتشارات آریانا قلم
ما همواره در حال تصمیم گرفتن هستیم یا به تصمیمات گذشته مان و اشتباهاتی که در آنها داشتهایم، فکر میکنیم و به فکر تصمیمگیری برای آینده هستیم. کتاب«چگونه تصمیم بگیریم» با تمرینهای تعاملی و آزمایشهای فکری جذاب به شما کمک میکند تصمیمات مهم گذشتهتان را تحلیل کنید و ایرادات تصمیمات آیندهتان را از بین ببرید. چه بخواهید در مورد سرمایهگذاری تصمیمگیری کنید، چه مشغول ارزیابی یک پیشنهاد کاری باشید و چه سعی داشته باشید مسائل زندگی عاشقانهتان را حل کنید، چگونه تصمیم بگیریم کلید رسیدن به نتیجه های بهتر و افسوس خوردنهای کمتر است.
گرفتن تصمیمهای خوب لزوماً نباید مجموعهای از گمانهزنیهای بیپایان باشد، بلکه مهارتی قابل آموزش است که هرکسی میتواند آن را در خودش تقویت کند. آنی دوک مجموعهای از ابزارها را مطرح میکند که همه میتوانند برای گرفتن تصمیمات بهتر از آنها استفاده کنند. در این کتاب یاد خواهید گرفت:
سوگیریهای پنهان را تشخیص داده و از بین ببرید.
بهترین بازخوردها را از افراد طرف مشورتتان بگیرید.
تاثیر شانس در نتیجه تصمیماتتان را به نحو دقیقتری تعیین کنید.
چه زمانی سریع تصمیم بگیرید، چه زمانی با سرعت آهسته تصمیم بگیرید، و چه زمانی پیشاپیش تصمیم بگیرید.
تصمیماتی بگیرید که با اثربخشی بیشتری به شما کمک میکنند اهدافتان را محقق کرده و براساس ارزشهایتان زندگی کنید.
«خاک کارخانه» نوشته شیوا خادمی، نشر اطراف
خاک کارخانه کتابی است از جنس مستندنگاری و تاریخ شفاهی. شیوا خادمی، عکاس و نویسنده این کتاب، با حالوهوایی عاطفی و در جستجوی ریشههایش، عکاسی و گفتگو با همکاران سالخورده مادربزرگش ــ عزیزجون که در دهه ۱۳۲۰ کارگر کارخانه چیتسازی بهشهر بوده ــ را آغاز می کند. اما خیلی زود میفهمد این گفتگوهای بهظاهر ساده چیزی بیشتر از خاطرهگویی مردمانی است که هنوز سرسختانه به محیط کار قدیمیشان عشق میورزند. بهمرور، از دل این خاطرات کاری، کلیت و فضایی شکل میگیرد و مضمونهایی سر بر میآورند که نه تنها در تحلیل و ارزیابی تاریخ و مسیر کسبوکار در ایران به کار میآیند، بلکه تصویری از پیوند تنگاتنگ فضای کار، هویت شهر و مناسبات اجتماعی مردم شهر پیش چشممان میگذارند.
این کتاب، قصه یک صنعت است و روایت دنیای کار، اما از زبان روایتگرانی که همیشه در حاشیه بودهاند و قصههایشان در ثبت سرگذشت کسبوکارها در ایران کمتر به حساب آمده است. نگاهی است از درون و از منظر منابع انسانی خُرد و خاموش و نه از سمت ردههای رسمی و بالا. ثبت تجربههای ناشنیدهترین حلقههای زنجیرهی کار در ایران. روایت کارگران بومی یا مهاجری که روزگاری زندگیشان با صدای سوت کارخانهی چیتسازی بهشهر تنظیم میشده است. آشپز و معلم اکابر و زنان بافنده و ریسندهای که قوت زانوها و دستهاشان را در تار و پود پارچهها تنیدهاند و مردانی که شبانهروز دستگاهها را سرپا نگه داشتهاند؛ مردمانی که در تاریخ کار ایران کمتر دیده میشوند.
نثر دلنشین و عکسهای رنگی شیوا خادمی با بازنمایی بدهبستان جغرافیای سرسبز بهشهر با سازه صنعتی کارخانه چیتسازی و آمیختگی طراوت محیط طبیعی شمال با فلز و چرخدنده و دوک، تصویری سینمایی و بهیادماندنی آفریدهاند. تجربهنگاری انسانی ظریف و ریزبافِ خاک کارخانه بوی گلهای وحشی رونده و خزههای مازندران را میدهد. این همنوایی متن با اقلیمی که روایت میکند حاصل پژوهش پنجساله شیوا خادمی را خواندنی و گیرا کرده و عکسهای او هم، در کنار چنین متنی، به غنای این مستندنگاری اجتماعی افزودهاند.