دیگر کسی نمانده که نداند دولت در تامین برق مصرفیاش با مشکل مواجه شده، دخل و خرجش با هم نمیخواند، صنعت برقش از برنامههای پیشبینی شده عقب است و کاهش تولید در نیروگاههای برق آبیاش، خاموشیهای برنامهریزی شدهای را در تابستان 97 رقم زده که دلخواه خیلیها نیست و با این حال از مردم به عنوان بدنه ملت خواسته شده به تمام توصیههای صرفهجویانه عمل کنند و با تحمل خاموشیهای گاه و بیگاه یاری رسان دولت باشند.
اما در گیرودار همین یاری اجباری و خاموشیهای چندساعته و تغییر ساعت کاری کارمندان به ساعات اولیه صبح، مابین همین مشارکتهای مردمی و چشم انتظاری برای بهبود اوضاع مصرف انرژی، مردم با انتشار یک فهرست از نهادها و سازمانهای بدمصرف شوکه شدند! فهرست بلندبالایی که از سوی شرکت توزیع نیروی برق تهران بزرگ منتشر شد و بر اساس آن، اسامی 60سازمان بدمصرف اعلام شد.
در این فهرست اما چشم مردم به اسامی نهادهایی خورد که خود از بدنه دولت بودند، نهادهایی مثل سازمان حفاظت محیطزیست، شرکت ملی نفت و شرکت ملی گاز ایران، سازمان امور مالیاتی کشور، ساختمان وزارت اقتصاد، اتاق بازرگانی صنایع و معادن، بنیاد انقلاب اسلامی، آب و فاضلاب منطقه 6 و منطقه 4 تهران؛ نهادهایی کلان که خود باید الگوی مصرفکنندههای خُرد باشند و حالا در صف اول اتلاف انرژی ایستادهاند.
اتفاقی که به گفته هدایتا... خادمی، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، نشانه بیمدیریتی و ناکارآمدی دولت است.
این نماینده مجلس شورای اسلامی با اعلام این موضوع به ما میگوید: مردم ما وقتی این فهرست را میبینند برایشان سوال ایجاد میشود که چرا وقتی یک وزارتخانه از دولت در تلاش است مصرف برق را مدیریت کند، وزارتخانه و زیرمجموعههای دیگر دولت در این کار رخنه ایجاد میکنند؟! آیا این چیزی جز ناکارآمدی و بیمدیریتی است؟!
عضو کمیسیون انرژی در ادامه با تاکید بر این که دولت برای جبران کسری برق، برنامه صرفهجویی در مصرف و خاموشیها را اجرایی کرده است، میگوید: از نهادهای دولتی انتظار میرود بیشتر ازبقیه یاری رسان دولت باشند، چراکه بیشتر از هر کسی میدانند وزارت نیرو تحت فشار است، میدانند مصرف برق تا چه اندازه بیشتر از تولید برق است و باید انگیزه بالاتری نسبت به بقیه در همکاری با وزارت نیرو داشته باشند و در صف اول صرفهجویی بایستند!
دود این فقدان همکاری اما به گفته خادمی به چشم مردم عادی میرود، چرا که فشار مضاعفی در اجرای خاموشیها به آنها داده میشود. خادمی توضیح میدهد: واضح است اگر بسیاری از سازمانهای عریض و طویل دولتی کمتر انرژی مصرف کنند، خاموشیهای کمتری در برخی مناطق گرمسیری که تحمل گرما در آنها دشوار است اتفاق میافتد.
مسئولانی که شبیه حرفهایشان زندگی نمیکنند
از برنامه ساخت نیروگاهها عقب هستیم! این حرفی بود که همایون حائری، معاون وزیر نیرو در امور برق چند روز پیش در جمع رسانهها گفت. حائری گفت اگر بخواهیم تابستان را بدون خاموشی پشت سر بگذاریم، باید سالانه 4000 مگاوات نیروگاه جدید بسازیم که نیاز به سرمایهگذاری هنگفتی دارد. به گفته او، کاهش بارشها به میزان 4000 مگاوات تولید نیروگاههای برق آبی را کاهش داده است.
همین بهانه کافی بود تا وزارت نیرو با رصد مصرف دستگاههای دولتی، قطع برق این دستگاهها را در دستور کار قرار دهد.
اگرچه حائری در آن نشست خبری، نام دستگاههای پرمصرف را اعلام نکرد و وعده داد در صورت بیتوجهی این دستگاهها به تذکرات وزارت نیرو نام آنها را در اختیار رسانهها قرار میدهد، اما حالا فهرستی از این رسانهها منتشر شده است.
ما برای کسب اطلاعات بیشتر درباره جزئیات این مصرف بیش از اندازه با روابط عمومی برخی نهادهایی که اسمشان در فهرست بدمصرفها بود تماس میگیریم و خیلیها پاسخگو نیستند.
با این حال مهدی سمافروش، مدیر روابط عمومی آب و فاضلاب منطقه 4 تهران درباره قرار گرفتن اسم آب و فاضلاب منطقه 4 میان سازمانهای بدمصرف به ما میگوید: این اتفاق در واحد بهارستان این شرکت افتاده است، واحدی که جزو نواحی مشترکان است و طبق مصوبه داخلی شرکت آب و فاضلاب باید طبق ساعت کاری 8 تا 16 و 15دقیقه فعالیت داشته باشد.
سمافروش با اعلام اینکه این قطعی برق مانوری بیش نبوده میافزاید: دوستان اداره برق با اینکه ما جزو مشترکان کم مصرف هستیم، اعلام کردند چرا الان که ساعت
14و 30دقیقه است هنوز باز هستید و به خاطر یک حرکت مانوری، ترانس بیرون واحد بهارستان را قطع کردند و ماهم به خاطر وجود مشترکان و مراجعانی که هنوز در سالن نشسته بودند، مجبور شدیم از ژنراتور استفاده کنیم؛ البته بعد از یک ساعت هم برق وصل شد! امیرعبدالرضا سپنجی، مدیرکل روابط عمومی و امور رسانه سازمان حفاظت محیطزیست هم درباره این اتفاق به ما میگوید: قرار بود طبق مصوبه دبیرخانه هیات دولت، واحدهای ستادی از ساعت 6 تا 14 فعالیت کنند، اما چیزی که به ما اعلام شد این بود که سازمان محیطزیست جزو این مصوبه نیست و ما فقط یک روز این مصوبه را در سازمان محیطزیست اجرا کردیم و مابقی روزها طبق همان ساعت کاری قبلی یعنی 8 تا 16 فعالیت داشتیم. دراین ساعتها هم که بالاخره هوا گرم بوده و سیستمهای تهویه روشن هستند و این اتفاق افتاده است.
محمد درویش، مدیر کل پیشین دفتر مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیطزیست اما کارشناسی است که درباره پیامدهای این اتفاق به ما توضیح میدهد و میگوید: مسئولانی که شبیه حرفهایشان زندگی نکنند فقط به خودشان صدمه نمیزنند، آنها به اعتماد ملی صدمه میزنند، باعث بهوجود آمدن شکاف بیشتر بین دولت، مردم و حاکمیت میشوند و بحرانی جدی را در جامعه بهوجود میآورند.
درویش ادامه میدهد: چرا مردم ما برخلاف این همه محتواهایی که سازمان محیطزیست و سازمان جنگلها در حفاظت از محیطزیست و منابع طبیعی تولید میکنند، با وجود این همه شعارها برای نریختن زباله و استفاده نکردن از خودروی تک سرنشین باز کار خودشان را میکنند؟! دلیلش این است که خود این سازمانها به عنوان متولی منابع طبیعی و محیطزیست به حرفهایشان عمل نمیکنند! مثلا وقتی ماه پیش بخشنامه شد تمام ادارات دولتی به منظور کاهش مصرف انرژی در تهران تغییر ساعت کاری بدهند و از 6صبح کارشان را شروع کنند، آقای کلانتری، رئیس سازمان محیطزیست زیر بار این مصوبه نرفت و محیطزیست تنها سازمانی بود که به همان روال قبلی به کارش ادامه داد، نتیجهاش هم همین است که حالا خودشان جزو پرمصرفها شدهاند درحالی که مدعی حفاظت از منابع این مرزو بوم هستند!
رفتاری که دولت را از ملت جدا میکند
این رفتار ناصحیح، این ایستادن در صف اول بدمصرفها و اتلاف انرژی در روزگار بیبرقی برای جامعه بدون هزینه هم نیست. این را هم محمدمهدی رحمتی، جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه گیلان به ما میگوید و ادامه میدهد: این رفتارها به رابطه بین دولت و ملت آسیب میزند و روی رفتار اقشار مختلف جامعه تاثیر میگذارد.
این جامعهشناس در توضیح بیشتر میگوید: یکی از تبعات منفی این رفتار این است که بخشی از مردم، وقتی چنین رفتاری را از جانب سازمانهای منسوب به دولت میبینند، خودشان هم به نوعی در این رقابت مخرب و ویرانگر شرکت کرده و مصرف برق و آب را زیاد میکنند و استدلالشان هم این است که اینها که خودشان به ما میگویند صرفهجویی کنید، اما به گفتههایشان عمل نمیکنند. نتیجه این اتفاق هدر رفت انرژی و سرمایه ملی است. به گفته رحمتی، پایههای یک رویه رقابتآمیز منفی با دولت درجامعه همینجا در همین رفتار بنا گذاشته میشود. اما این همه ماجرا نیست و این واقعه بازتاب دیگری هم میتواند در جامعه داشته باشد. این استاد دانشگاه دراین باره میگوید: بخش دیگری از جامعه اما شاید رویه رقابتآمیز با دولت را پیش نگیرند و به رفتار مصرفی مناسب خود ادامه دهند، اما قطعا مشروعیت این سازمانها در ذهن این گروه از مردم کاهش پیدا میکند و این اتفاق یک پیامد اجتماعی منفی به دنبال دارد. چراکه بحران مشروعیت و بیاعتمادی به سازمانهای دولتی، ممکن است به خود دولت هم تعمیم پیدا کند و به نوعی به جدایی دولت از ملت منجر شود. به این ترتیب، نهادهای دولتی حاضر در فهرست بدمصرفها حالا خواسته یا ناخواسته ـ نشستهاند بین جماعتی که آب به آسیاب دشمن میریزند، همه آنهایی که میخواهند در جامعه تفرقه بیندازند! جماعتی که ایران را دوست ندارند و دلشان به حال سرمایههای ملی نمیسوزد.
ریخت و پاشگران انرژی
از بدنه دولت هستند، خودی حساب میشوند، اهل یک خانوادهاند، سر یک سفره مینشینند و با این حال ساز مخالف میزنند و خودشان به توصیههای دولت عمل نمیکنند! توصیههایی که انتظار دارند آحاد ملت در نقاط مختلف کشور از شلوغترین شهرها گرفته تا دورافتادهترین روستاها رعایت کنند؛ توصیههایی که قرار است به کاهش مصرف انرژی منجر شود، آن هم درست در تابستان داغی که گرمایش نفس میبُرد و جان به لب میرساند.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران