بی بدن عنوان فیلم سینمایی به کارگردانی مرتضی علیزاده، نویسندگی کاظم دانشی و تهیهکنندگی مصطفی احمدی محصول سال ۱۴۰۲ است که در چهل و دومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر اکران خواهد شد.
فیلم بی بدن اولین ساخته سینمایی مرتضی علیزاده یکی از فیلمهای مهم و جنجالی جشنواره فجر است که در آن ستارگانی چون الناز شاکردوست، نوید پورفرج، سروش صحت،گلاره عباسی و پژمان جمشیدی به نقش آفرینی پرداختند.در ادامه این مطلب به معرفی فیلم سینمایی بی بدن می پردازیم و نقدها و حاشیهها آن را در اختیار شما قرار می دهیم.
فهرست مطالب
فیلم بی بدن
نام فیلم |
فیلم بی بدن |
کارگردان | مرتضی علیزاده |
محصول کشور | ایران |
زبان | فارسی |
زمان فیلم | 90 دقیقه |
ژانر | جنایی، اجتماعی و درام |
رده سنی | - |
سال ساخت | 1402 |
تاریخ اکران | بهمن 1402 |
محصول | - |
داستان فیلم بی بدن
داستان فیلم بی بدن برداشتی آزاد از چندین پرونده قضایی واقعی از جمله پرونده جنایی دهه ۹۰ یعنی پرونده قتل غزاله شکور به دست آرمان عبدالعالی است.
اکران فیلم بی بدن
زمان اکران فیلم بی بدن در سینماها به طور دقیق مشخص نیست اما برای اولین بار در جشنواره چهل و دوم فیلم فجر 1402 پخش می شود.
بازیگران فیلم بی بدن
- الناز شاکردوست
- نوید پورفرج
- سروش صحت
- گلاره عباسی
- پژمان جمشیدی
بیوگرافی بازیگران فیلم بی بدن
در ادامه بیوگرافی بازیگران فیلم بی بدن را به طور خلاصه برایتان آورده ایم:
بیوگرافی الناز شاکردوست بازیگر فیلم بی بدن
-
تاریخ تولد: ۷ تیر ۱۳۶۳
- تحصیلات: رشتهٔ تئاتر
- شروع: 1383
- شهرت: با فیلم گل یخ
- ازدواج: مجرد
بیوگرافی نوید پورفرج بازیگر فیلم بی بدن
-
تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱۳۶۷
- شروع: 1391
- ازدواج: مجرد
بیوگرافی سروش صحت بازیگر فیلم بی بدن
-
تاریخ تولد: ۸ آذر ۱۳۴۴
- تحصیلات: کارشناسی ارشد آلودگی و حفاظت محیط زیست دریا
- شروع: ۱۳۷۶
- شهرت: جنگ77
- ازدواج: متاهل
بیوگرافی گلاره عباسی بازیگر فیلم بی بدن
-
تاریخ تولد: ۲۹ تیر ۱۳۶۲
- تحصیلات: رشته بازیگری
- شروع: 1380
- شهرت: با سریال شهرزاد
- ازدواج: متاهل
بیوگرافی پژمان جمشیدی بازیگر فیلم بی بدن
-
تاریخ تولد: ۲۰ شهریور ۱۳۵۶
- شروع: 1392
- شهرت: با سریال پژمان
- ازدواج: متاهل
عوامل فیلم بی بدن
کارگردان | مرتضی علیزاده |
تهیهکننده | مصطفی احمدی |
نویسنده | کاظم دانشی |
موسیقی | حبیب خزاییفر |
تدوینگر | مهدی سعدی |
تیزر فیلم بی بدن
تیزر فیلم بی بدن هنوز منتشر نشده است.
دانلود فیلم بی بدن
دانلود فیلم بی بدن هنوز امکان پذیر نیست زیرا در سینماهای کشور اکران نشده و بعد از 6 ماه اکران در شبکه نمایش خانگی پخش می شود.
چند نکته درباره فیلم بی بدن
- فیلم سینمایی " بی بدن" در محل سابق زندان رجاییشهر واقع در کرج تصویربرداری شد.
- حاشیههای فیلم بی بدن از روزهای آخر دی ماه ۱۴۰۲ آغاز شد. جایی که سایت مشرق نیوز با اطلاعات کامل از فیلمنامه و سیر داستانی فیلم خواستار توقف پخش آن شد؛ آنطور که سایت مشرق نیوز ادعا کرده است فیلم بیبدن یک اثر جسور در نشان دادن جزئیات یک پرونده مهم قضایی است و ادعا کرده که خانواده عبدالعالی نسبت به ساخت این فیلم راضی نیستند.
- فشارها برای حذف این فیلم از فهرست آثار حاضر در جشنواره تا جایی بالا گرفت که برخی از نویسندگان توییتری که سابقه پروندهسازی برای فیلمها دارند بدون تماشای فیلم آن را اثری ضد امنیت ملی معرفی کردند!
- برخی شایعات حکایت از آن دارد که سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و موسسه تصویر شهر که سرمایهگذار این فیلم هستند تنها به شرط آنکه فیلم در بخش مسابقه پذیرفته شود، اجازه استفاده از برج میلاد و سینما ملت را به مسئولان جشنواره برای سینمای رسانهها میدهند.
نشست خبری فیلم بی بد
به گزارش خبرگزاری فارس، نشست خبری فیلم «بی بدن» روز جمعه ۱۳ بهمن در دومین روز این دوره از جشنواره با حضور سید مصطفی احمدی تهیه کننده، کاظم دانشی نویسنده، حبیب خزایی فر موسیقی، مهدی صیاد چهره پرداز، مرتضی علیزاده کارگردان، مهدی سعدی تدوینگر، مهران ممدوح مدیرفیلمبرداری، امیر زاغری طراح صحنه و اصحاب رسانه در مرکز همایشهای برج میلاد برگزار شد.
در ابتدای این نشست، مصطفی احمدی تهیهکننده درباره حضور در این جشنواره گفت: بسیار خوشحال هستم که اصحاب رسانه را بار دیگر میبینم و امیدوار هستم که فیلم را دیده و آن را دوست داشته باشید.
کاظم دانشی نویسنده فیلم «بیبدن» خاطر نشان کرد: من هم امیدوار هستم که فیلم را پسندیده باشید. «بی بدن» از چند پرونده مشابه این چنینی نوشته شده و شایعههایی وجود دارد که از یک پرونده خاص نوشته شده؛ اما این طور نیست و همچون فیلمنامه علفزار از چند پرونده نوشته شده است.
احمدی تهیهکننده در بخش دیگری گفت: سازمان سینمایی برای ساخت این پروژه بسیار با ما همکاری کرد و خیلی زود وارد پروسه تولید شدیم.
مرتضی علیزاده کارگردان این فیلم سینمایی در پاسخ به این سوال که چرا منکر اقتباس از پرونده غزاله و آرمان هستید، اظهار کرد: ما فیلمی اجتماعی ساختیم که در آن مسئلهای جنایی اتفاق میافتد. بدون جانبداری در همه ارگانها فیلم را پی گرفتیم و باید بگویم که قرار نیست درباره کنش کاراکترهای قصه قضاوت کنیم؛ بلکه هر آن چه که در جامعه بوده را عنوان کردیم.
وی افزود: ما درباره موضع گیری نه به اعدام و طرفداری از قصاص فیلم نساختهایم. «بیبدن» بیشتر در مورد روابط اجتماعی آدمها و همچنین اتفاقی جنایی در دل این جامعه است.
در بخش دیگری از این نشست خبری حبیب خزاییفر آهنگساز این فیلم بیان کرد: ساخت موسیقی این فیلم سخت و پرچالش بود؛ چرا که بستر فیلم تم جنایی داشت و غم یک خانواده هم در فیلم جاری بود. در نتیجه این مسائل ساختن موسیقی فیلم را هم متمایز کرده بود.
در ادامه، مهران ممدوح مدیر فیلمبرداری «بیبدن» درباره سختیهای تولید این اثر گفت: زمان فیلمبرداری ما برای این فیلم محدود بود و باید حداقل ۶۰ جلسه فیلمبرداری میداشتیم اما محدودتر شد. این فیلم، فضای مستندگونه داشت و در صحبتها با کارگردان و تهیهکننده هم سعی کردیم برای روایت قصه، دوربین حرکت خاصی و یا نورپردازی خاصی نداشته باشد.
وی اضافه کرد: همچنین ما ساعات طولانی کار کردیم و در نهایت با ۴۲ جلسه کار تولید را تمام کردیم.
این مدیر فیلمبرداری عنوان کرد: سکانس اعدام را با چهار چراغ گرفتیم و مجبور شدیم در کسری از ثانیه، کار را انجام دهیم. اگر در هنگام پیشتولید و تولید زمان بیشتری داشتیم، قطعا فیلم کیفیت بیشتری داشت.
کاظم دانشی نویسنده و مجری طرح این فیلم در ادامه تاکید کرد: ما خواستیم اصالت این فیلم را روی روایت گذاشته باشیم و میخواستیم اثری خلق کنیم که برای مخاطب جذاب باشد. اکنون سینمای اجتماعی به مرحلهای رسیده که هر چه میخواهی بگویی و زمانی هم که گیر میکنیم، طبیعتا به دنبال احقاق حق میرویم.
وی افزود: من هر اعتراضی که کردم به فیلمهایم کردم. من بچه این سینما هستم و سالها در صف جشنواره ایستادم و برای فیلمم جنگیدم تا به اینجا برسم. از کسی هم جز خداوند نمیترسم. ما در اواخر آذر این فیلم را کلید زدیم و اکنون اثری شسته و رفته برای شما پخش کردیم.
این نویسنده گفت: سوال من این است که چرا باید فیلمنامه ما را قبل از اکران منتشر کنید؟ به چه حقی این اتفاق افتاده؟ خیلی از فیلمها که یک سال در صف جشنواره هستند، اکنون با پرده سبز اکران میشوند! شاهد و ناظر این ماجراها خانم شاکردوست است. دیروز پس از تماشای این فیلم به قدری متاثر شده بود که نمی دانستیم به ایشان چه بگوییم. ایران و این مملکت برای ما مهم است.
نویسنده فیلم سینمایی «بی بدن» خاطر نشان کرد: مدیون تک تک شما هستم اگر برای خودم حرف بزنم، اما از این فیلم دفاع میکنم که ما فیلم آبرودار ساختهایم.
دانشی در پاسخ به این سوال که آیا فردی از قوه قضاییه فیلم را دیده و نظر این قوه چه بوده، گفت: کارگروه قوه قضاییه فیلمنامه را مطالعه کردند و نکتههایی مطرح کردند که برخی نقطه نظرات هم اعمال شده است.
علیزاده درباره نظر مخاطبان تشریح کرد: از دیروز که اکران فیلم در جشنواره آغاز شده، مخاطبان تا این لحظه بازخورد مثبت دادند و با فیلم همذاتپنداری کردند.
وی ادامه داد: قطعا غرض ما از سبک فیلمبرداری گرفته تا میزانسها این بوده که میخواستیم یک واقعیتگرایی داشته باشیم و تعمدی بود که اوج و فرود قصهمان سینمایی نباشد و به مستند نزدیکتر شود.
احمدی تهیهکننده این اثر تاکید کرد: از عوامل فیلم و بازیگران فیلم مثل سروش صحت و الناز شاکردوست، پژمان جمشیدی و... که شبانهروز تلاش کردند تشکر میکنم و دست تک تک عوامل را میبوسم.
در پایان این نشست نیز امیر زاغری طراح صحنه گفت: ما همه تلاشمان را کردیم که چیزی از فیلم بیرون نزده باشد و فیلم دیده شود که امیدوارم این اتفاق افتاده باشد.
نقد فیلم بی بدن
احسان ناظمبکایی- فیلم برای پیگیران خبرهای جنایی و حوادث، کپی تقریباً نعل به نعلی از ماجرای واقعی آرمان و غزاله بود. ماجرایی که تا مدتها فضای رسانهای را تحت تاثیر خودش قرار داده بود. فیلم با وجود چنین بنمایهای در پیشبرد قصه و شخصیتها دچار بحران است. هر چقدر کاظم دانشی پارسال در علفزار تا حد زیادی موفق عمل کرده بود اما این بار در قامت نویسنده، نتوانسته بود چیدمان درستی انجام دهد. شخصیتها عقبهای نداشتند و به طور مثال مشخص نبود پدر ارغوان با بازی سروش صحت چه کاره است. چه شغلی دارد که چنین درگیر کار شده و از تربیت دخترش غافل مانده یا نقش مادر سروش با بازی گلاره عباسی چون از آب و گل در نیامده بود، دیالوگهای نچسبی داشت.
نکته دیگر که لو دادن اساسی قصه بود که کاملاً بیربط بود. صحنه ملاقات پدر و پسر در اتاق ملاقات زندان که به طور کلی معمای داستان را ناگهانی و تزریقی، حل میکرد و جای هیچ شبههای را باقی نمیگذاشت. جای سکانسی که میتوانست درخشانترین سکانس فیلم و گرهگشا باشد خیلی ساده از دست میرود و تبدیل به یکی از اشتباهترین سکانس ها میشود. نهایتاً بیبدن فیلمی پرهیاهو و بدون عقبه و عمق است.
سید مهرزاد موسوی- اجازه بدهید این یادداشتک چند پاره باشد؛ یک- مایه تاسف عمیق است که این همه سوژه جذاب، این همه درام دستنخورده، این همه سال در پستوهای آرشیو قوه قضاییه خاک خورده و حالا کم و محدود میشود به آنها دسترسی داشت و برایش فیلمنامه نوشت و روی پرده دید. آنقدر اندک که صحنه شروع فیلم و نمایش اعدامش، نفسگیر از آب دربیاید. آنقدر پر التهاب و جذاب که ۱۲۰ دقیقه روپا بماند و کمتر کسی سالن را ترک کند و متوجه زمان طولانی این درام بی بدن نشود.
دو- پلات فیلم، خَلقا، خُلقا و منطقا همان فیلم درخشان «علفزار» (کاظم دانشی) است. با همان جنس آغاز، همان مدل کشش، همان سوژههای نایافته و دیریافته و همان التهاب ولی با پایانی بهتر از نسخه اصلی خود. جالب آنکه کاظم دانشی خودش سوژهها را از لای پروندههای قوه قضاییه بیرون کشیده، خودش فیلم را نوشته، خودش مجوز و تایید ساختش را از قوه گرفته، خودش بازیگردانی کرده، ولی خودش در پشت دوربین به عنوان «کارگردان» نیست. و همین نکته کوچک کلید برخی ضعفهای فیلم در روایت و تنه اصلی فیلم است. دانشی، هم نخواسته زحمت فیلمنامه و سوژه و مجوزش به باد برود، هم نخواسته تجربه علفزار را دوباره تجربه کند. هم برای هدایت تیم بازیگریِ قدر فیلم وسوسه شده، هم نخواسته دردسر دکوپاژ را به جان بخرد. نتیجه اینکه اگر -و تنها اگر- بتوانیم فیلم را بدون «کاظم» تصور کنیم، یک موفقیت بزرگ و کمنظیر برای کارگردانش در اولین فیلم است ولی اگر نتوانیم…
سه- تقریبا بازی تمامی بازیگران فیلم بالاتر از استاندارد است؛ همین باعث شده تا بازی پورفرجِ بیبدن، همانند جمشیدیِ علفزار در یک نقش واحد (بازپرس پرونده) آنقدرها به چشم نیاید. صحت اگرچه به فراخور نقش و لزوم قصه، مرد مهجور داستان است، اگرچه متوجه شغلش نمیشویم، ولی در لحظه یاد کردن از عروسی دخترش (بدون لو دادن داستان) سکانس را یکتنه نجات میدهد. لحظهای که میتوانست به سکانسی مضحک بدل شود، با بازی صحت، یکی از احساسیترین لحظهها از آب درمیآید و این هنر بازیگری اوست. این فشار بازی و رقابت درون تیمی، روی بازی جمشیدی و عباسی هم اثر گذاشته و نتیجه، تماشای بازیهایی با استاندارد بالاست و شاید برای همین باشد که ضعف یکلحظهای هم به چشم میآید.
چهار- گمان من این است که مدل تهیه و تولید این فیلم (۱۷ ساعت کار در روز) و پیچیدگی نقش و اهمیت آن در پیشبرد داستان، فشار روحی مضاعفی بر الناز شاکردوست وارد کرده. زحمت و عرقریزان روحی که برای رسیدن/نزدیک شدن به این کاراکتر کشیده، باعث شده تا حذف فیلمش از بخش سودای سیمرغ را تحمل نکند و آنطور اعتراضش را بیان کند و حاشیه بسازد. حالا این رفتار را به یک اعتراض تبلیغاتی برای وایرال کردن یا دیده شدن تقلیل دادن، اوج بیانصافی است وقتی هنوز فیلمش دیده نشده. به زعم من، شاکردوست اگرچه بهترین بازیگر فیلم نیست، اگرچه این فیلم بهترین بازی دوران کاریاش نیز نیست، ولی صحنههای درخشان (همچون صحنه دادگاه) دارد که نشان میدهد او چقدر از شاکردوست گذشته فاصله گرفته و بازیگرتر شده است!
پنج- فیلم بیبدن، نگاه و رویکرد مشخصی دارد؛ حرفهای تندش درباره «فضای مجازی و جوگیری مردم و ارتباط دختر/پسری و تربیتی» را در دل قصه صریحش میزند. بسیار هم جانبدارانه آن را بیان میکند. از نظر دیگر، نگاهش به حکم قصاص و اعدام، نگاه سرراست و تیزی است. همه این فکتها یعنی فیلم بطور مستقیم در خدمت یک ایدئولوژی پذیرفته شده و حاکمیتی است و… و دقیقا تفاوت علفزار و بیبدن در همین نقطه شکل میگیرد؛ علفزار در مواجهه با حکم و قانون و منطق، خوددارانهتر عمل میکرد، حتی ایرادات و ضعفهای قانون را ریز و آرام به چالش میکشید، کنایه میزد و رد میشد و برای همین فیلم همراهکنندهتر و موفقتری است تا نمایش گردننهاده و سربهزیرِ بیبدن.
در تمامی موارد بالا، نشد که کاظم دانشی را از دل داستان و حتی فرم فیلم بیرون بکشیم و توقعمان را با اثر اول «مرتضی علیزاده» تنظیم کنیم، نه قیاس با فیلم دادگاهی دومِ دانشی؛ و البته که این ایراد هم به همه ما وارد است!
کمال پورکاوه: اولین ساخته بلند سینمایی مرتضی علیزاده، رنگ وبویی از آخرین ساخته نویسنده فیلمنامهاش ( کاظم دانشی با فیلم علفزار) را با خود به همراه دارد. یک درام دادگاهی که شخصیتهای متعددش با ارائه اطلاعات تازه در طول فیلم، میکوشند معمای شکلگرفته در ابتدای اثر را به مجراهای مختلفی وارد کرده و از این طریق ذهن مخاطب را برای کشف حقیقت ماجرایی که به وقوع پیوسته است به بازی بگیرد.
بیبدن با تاثیرپذیری از یک پرونده جنایی مشهور، سعی کرده قصه بارها تعریف شده رویارویی خانواده قاتل و مقتول را با اتکا به در مرکزیت قرار دادن شخصیتهای مختلف (از دوست و همکلاسی ارغوان گرفته تا همسر جدید پدر سروش و دخالت بازپرس در پرونده ) و داستانکهایی که بر سر راه قصه اصلی قرار میگیرد ( ماجرای عکسهایی که در کویر گرفته شده ) بتواند روایت متفاوتی از یک داستان کلیشهای به مخاطب ارائه کند.
در این بین اما شخصیتهای مختلفی که در هر لحظه از فیلم قسمتی از روایت فیلم را از زاویه دید خودشان به پیش میبرند، باعث شده فیلم آن تمرکز لازم برای ایجاد یک کشمکش دراماتیک را نداشته باشد. شاید بابت همین پراکندهگویی است که ماجرای تاثیرات شبکههای اجتماعی در روند پیشرفت پرونده هم در پی نگاه گذرا و توریستی فیلمساز از دست رفته و تاثیر چندانی بر مخاطب به جا نمیگذارد.
سعیده نیک اختر: فیلم اقتباسی است از یک ماجرای واقعی که سالها بود بر سر زبانها افتاده و سوژه مطرح فضاهای مجازی شده بود. هر چقدر داستان جلوتر میرود اشارههایش به فضای مجازی و تکیه بر آن بیشتر میشود ولی جالب اینجاست که ما در فیلم حتی یک نما از صفحه گوشی، لپتاپ، تیتر یک مجله یا روزنامه و… نمیبینیم. اگر اینقدر این فضا برای ما مهم است چرا آن را نمیبینیم؟
سوژه جالب و بحث برانگیز است اما فیلم خوش ساخت نیست. شخصیتها عمق و عقبه ندارند و موشکافانه طراحی نشدهاند. اگر قرار است سوژه فیلم در مذمت روابط نادرست و پنهانی عاطفی باشد و در این راستا تربیت غلط والدین مورد هجمه قرار بگیرد، پس همه مقصرند. هم والدین قاتل هم والدین مقتول. این درست نیست که پدر ارغوان مورد حمله و سرزنش مادر ارغوان قرار بگیرد و مادرش با اینکه همه روابط ارغوان را از پدرش مخفی کرده سربلند باشد. یا همانقدر که مادر سهیل با رفتنش و نبودنش کنار سهیل، مقصر است پدرش هم در تربیت غلط او سهم دارد.
فیلم بیشتر از اینکه بر شانه متن و کارگردانی سوار باشد، بر دوش بازیگر نهاده شده و این بازیگرها هستند که سعی می کنند تمام انرژیشان را در صحنه خرج کنند. همین نکته عدم رعایت همسانسازی بین بازیگری و شخصیتپردازی توسط کارگردان، توازن صحنه را بهم ریخته و باعث عدم باورپذیری آن شده است. اوج داستان ارغوان و سهیل آنجایی است که راز جسد مقتول کشف شود. اگر فیلم گلی داشته باشد همینجاست. چقدر تاسفبار است که این صحنه دراماتیک، ارزان و راحت خرج میشود. تماشاگر بیآنکه هیجان نفسگیری داشته باشد راحت پی به این راز میبرد. جالب اینکه بعد از پی بردن به این راز هم شاهد هیچ اتفاق دامنگیری نیستیم. سازنده اینقدر به واقعیت وفادار بوده که نتوانسته جنبههای دراماتیک را به داستانش اضافه کند و مخاطب را تا پایان داستان و گرهگشایی، تشنه راز نگه دارد. فیلم بیبدن، شاید احساسات مخاطب را جریحهدار کند ولی او را دست خالی به خانه میفرستد.
محمد تقیزاده: بی بدن از آن دست فیلمهایی است که بر پایه یک ایده اجتماعی جنجالی بنا نهاده شده است. تفاوت این فیلم با آثار مشابه این است که سعی کرده خوش ریتم باشد، جنجالی بودنش را تا انتها حفظ کند و به ظاهر تنها به استفاده ابزاری از یک ایده قتل عاشقانه در شهر تهران بسنده نکند.
فیلم پرداخت درستی ندارد و نه شخصیتی شکل میگیرد و نه روایت سر راستی از قصه قتل آرمان و غزاله تبیین میشود. فقط یک سری اتفاقات پشت سر هم با چاشنی التهاب و جنجال به تماشاگر نشان داده میشود و در نهایت بحث قصاص را مطرح میکند.
فیلم حامی قصاص است از همین رو به نظر نمی رسد برای جنجال هایی که پیرامون خانواده دو طرف ایجاد کرده، مشکلی برایش پیش بیاید. سازندگان به زیرکی از اقتباسی بودن جریان فیلم شانه خالی کردند.انتخاب بازیگران از سروش صحت تا پژمان جمشیدی نا بجاست و تنها بازی شاکردوتس تا حدی باور پذیر است.
پرسش های متداول
بازیگران فیلم بی بدن چه کسانی هستند؟ |
الناز شاکردوست، نوید پورفرج، سروش صحت ،گلاره عباسی و پژمان جمشیدی |
کارگردان فیلم بی بدن کی است؟ |
مرتضی علیزاده |
مدت زمان فیلم بی بدن چند دقیقه است؟ |
90 دقیقه |
فیلم بی بدن در چه ژانری است؟ |
جنایی، اجتماعی و درام |
سخن آخر
در این مطلب اطلاعاتی از فیلم سینمایی بی بدن را در اختیار شما قرار دادیم. پیشنهاد می کنیم مطالبی چون معرفی فیلم آپاراتچی با بازی تورج الوند و فاطمه مسعودیفر و فیلم تابستان همان سال محمود کلاری؛ بازیگران، داستان و تیزر را نیز مطالعه کنید. اگر شما اطلاعات بیشتری از این فیلم سینمایی دارید با ما و سایر مخاطبان سایت رویداد ایران مشترک شوید.