همسرجان وقتی دید دارم بدجوری شکست می خورم و همه چیز از قوانین تا رخدادها دارد علیه من و زندگی پیش می رود به من گفت: «هر روز مثبت بیندیشید» و گفت برای این کار می توانی با «تمرین با آینه» کارت را شروع کنی. او گفت: در «سفر زندگی»، قدرت من یعنی «قدرت یک زن» که در کنارت هست را دست کم نگیر و من قول می دهم که «اعجاز زندگی» را بتوانی بزودی با چشم هایت ببینی. و من حالا مانده ام بین این اوضاع، «قدردانی» از همسرجان را چطور انجام بدهم؟! فقط به او گفتم: «زندگی عاشق توست» چون تو از «زنان خردمند» هستی و با کلامت راهی برای «شفای ذهن» پیدا می کنی و با کلمه های تو دیگر نیازی به «دوره 21 روزه برای ایجاد تحول در زندگی» نیست. همسر جان خوشش آمد و گفت: شما همسر مهربان من، «خالق زندگی بی نظیری برای خود باشید». و من این کلام دستوری را نوع حکم «خرد درون» می دانم. حکمی برای «آفرینش سلامتی»! همسر جان که به تازگی کتاب «نامه به لوئیز» را خوانده بود به من گفت: مهم این است که عشق «اندیشه های دل» شما را جان تازه ای ببخشد و شما بتوانید «قلبتان را التیام ببخشید» و بعد با هم گفتیم: «قدرت در درون شماست» و بعد خندیدیم و بدون این که در ساحل دریای مدیترانه قدم بزنیم، دوباره شادی کوچکی به «روزهای زندگی ما» برگشت. آن شب به او گفتم: «من می توانم» و برای انجام آن «اندیشه های بزرگ» دارم و وقتی دیدم دارد زیادی کار می کند و الان است که بیمار و خسته شود مانند یک همسر مهربان به او گفتم: «اندام خودت را دوست بدار». تصمیم گرفتیم یک چای کنار هم نوش جان بکنیم و از کتاب دیگری از «لوئیز ال. هِی» صحبت کنیم به جز کتاب های قبلی که عنوان آنها درون گیومه اول ستون تا اینجا جا خوش کرده اند. در قسمتی از همین کتاب مورد بحث امروز، کتاب «شفای زندگی» می خوانیم:« تو اقتدار دنیای خود هستی؛ ایجاد دگرگونی ها ساده است، اگر ایمان داشته باشیم. هر اندیشه ای که از ذهن ما می گذرد، آینده ما را می آفریند. هر کدام از ما، با اندیشه ها و احساس هایمان، تجربه های خود را می آفرینیم. اندیشه هایی که به ذهن ما راه می یابد و کلماتی که بر زبان می رانیم، تجربه های ما را می آفریند». همچنین در همین کتاب چشم شما می تواند جمله های زیر را هم پیدا کند: «بیشتر ما درباره این که چه کسی هستیم، عقایدی نابخردانه، و درباره این که زندگی را چگونه باید زیست، قواعد بسیار بسیار خشکی داریم. این به معنای سرزنش ما نیست. زیرا در این لحظه، به بهترین کاری که از دستمان بر می آید، سرگرمیم. اگر دانش و فهم و هشیاری بهتری داشتیم، حتما به کار دیگری دست می زدیم. تمنای من این است که به دلیل جایی که در آن قرار دارید، خود را به دیده ی تحقیر ننگرید». خلاصه بی جهت نیست که این کتاب را اثری قدرتمند و هدیه زیبای و کتابی الهام بخش و دوست داشتنی معرفی کرده اند. نکته کلیدی کتاب شفای زندگی این است که چون ذهن و بدن به هم متصل هستند، بیماری های بدن به گونه ای از جنبه های عاطفی و معنوی ذهن و عقاید و فرآیندهای فکری آن ناشی می شوند. در حالی که پزشکیِ مدرن تلاش می کند تا علائم بیماری را با استفاده از ابزارهای مختلفی چون شیمی درمانی و سایر داروها و جراحی های مختلف در بدن حذف کند، روش نویسنده، شناسایی و تلاش برای برطرف کردن عواملی است که او نامشان را دلایلِ ذهنی بیماری می گذارد. او عقیده دارد دلایل بیماری ها، اضطراب، الگوهای فکری ناسالم و تفکراتی مخرب درباره خویشتن است و استدلال می کند که اساسی ترین روش برای به وجود آوردن تأثیرات مثبت در بدن، تغییر در روش ها و الگوهای فکری ماست. نویسنده کتاب بین سالهای 1926 تا 2017 زندگی می کرده است. این کتاب با ترجمه های گیتی خوشدل، گلناز سهرابی، آزاده تویسرکانی، میترا میرشکار، نیلوفر باقری، لیلا آزادی، عسل راسخی و بابک وردی پناه در اختیار علاقمندان فارسی زبان قرار گرفته است.
تغییر مسیر؛ نگاهی به کتاب شفای زندگی اثر لوئیز ال. هِی
کتاب«شفای زندگی» اثر «لوئیز ال. هِی» را اثری قدرتمند و هدیه زیبای و کتابی الهام بخش و دوست داشتنی معرفی کرده اند
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران