گوستاو فلوبر از نویسندگان تأثیرگذار قرن نوزدهم فرانسه بود که اغلب جزو بزرگترین رمان نویسان ادبیات غرب شمرده میشود. نوع نگارش واقعگرایانه فلوبر، ادبیات بسیار غنی و تحلیلهای روانشناختی عمیق او از جمله خصوصیات آثار وی است. این نویسنده تأثیرگذار، بزرگترین رمان تراژیک تمامی اعصار را با نام مادام بواری خلق کرد که در ادامه با خصوصیات و سبک نگارش این رمان بیشتر آشنا می شویم:
فهرست مطالب
- سبک نگارش گوستاو فلوبر
- رمان مادام باوری، بزرگترین رمان تراژیک
- هنر گوستاو فلوبر در خلق رمان مادام بواری
- رمان مادام بوآری رمانی مدرن
- ترجمههای فارسی کتاب مادام بوآری
- روایتی جالب از رابطه مادام بواری و شخصیت گوستاو فلوبر
- جملات برگزیده کتاب مادام بواری
- تاثیر رمان مادام بواری بر جامعه
- اقتباسهایی سینمایی از کتاب مادام بواری
سبک نگارش گوستاو فلوبر
گوستاو فلوبر ذاتاً فردی کمالگرا بود و همین کمالگرایی بیشازاندازه و وسواسگونه وی موجب شد تا تعداد آثار منتشرشده از او در مقایسه با سایر نویسندگان همعصرش، بهمراتب کمتر باشد. او روزها و گاهی هفتهها را صرف نوشتن تنها یک صفحه میکرد و در نهایت، همچنان از نتیجهی کار رضایت نداشت. گوستاو فلوبر بهسختی روی نوشتههای خود کار میکرد، از به کار بردن واژههای مترادف خودداری میکرد و به پیدا کردن کلمهی مناسب برای بیان هر معنی و مفهومی باور داشت. هدف نهایی او رسیدن به کمال در سبک ویژه خود بود که بارها و بارها در نوشتههای خود به اصلاح و تجدیدنظر در آن دست زده بود.
رمان مادام باوری، بزرگترین رمان تراژیک
این نویسنده تأثیرگذار، بزرگترین رمان تراژیک تمامی اعصار را با نام مادام بواری خلق کرد. شخصیت مادام بواری به عقیده منتقدین و مخاطبان یکی از جذابترین شخصیتهای زن در تاریخ رماننویسی جهان است. هدف یک تراژدی، این است که برای ما فرصتی را مهیا کند تا شکستهای دیگران را به شکلی بسیار عمیقتر و تأثیرگذارتر از شرایط عادی تجربه کنیم. این گونه از داستانسرایی، ما را از جهانبینی همیشگی و خودبرتربینی شکننده مان جدا می سازد و به ما کمک می کند به شکلی با دیگران همدردی کنیم که تجربه آن، معمولا در دنیای مدرن ممکن نیست. مخاطبین دیدند که بدون این که آدم بدی باشید، چقدر راحت ممکن است درگیر اتفاقاتی آزاردهنده، مثلا گیر افتادن در ازدواجی فلاکت بار بشوید. این رمان برجسته از فلوبر، تنشها و رنجهای زندگی مشترک را، بدون جبههگیری یا جانبداری از طرفی خاص، به تصویر میکشد. اما، شخصیت اصلی رمان مادام بواری، از شوهرش خسته میشود، علاقهاش به فرزند خود را از دست میدهد، بدهی به بار می آورد، وارد روابط پنهانی میشود و در نهایت با مرگ خود، تراژدی را کامل میکند. اما فلوبر کاری میکند که مخاطبین مایل نباشند هیچ کدام از این کارها را مورد قضاوت قرار دهند و فقط احساساتی نظیر افسوس و دلسوزی نسبت به بی رحمی و بیمعنایی زندگی شخصیت داستان را تجربه کنند. به نظر میرسد که فلوبر به شکلی عامدانه از مختل کردن تمایل مخاطب برای رسیدن به پاسخهای ساده لذت میبرد. فلوبر با تسلطی کمنظیر بر مهارتهای داستاننویسی، درست زمانی که مخاطب دارد علاقهاش را به اما از دست میدهد، کاری میکند که خواننده دوباره به او علاقهمند شود و با نشان دادن حساسیت و یا مظلومیت این شخصیت، خوانندگان را وادار میکند که حتی برای او گریه کنند. مخاطب، رمان مادام بواری را با احساسات مختلفی به پایان میبرد: این که چقدر درک ما نسبت به خودمان و اطرافیانمان محدود است؛ این که چقدر عواقب کارهایمان میتوانند بزرگ و فاجعه بار باشند و این که افرادی درستکار در جامعه، چقدر میتوانند در واکنش به اشتباهات ما، بیرحم و کینهتوز شوند.
هنر گوستاو فلوبر در خلق رمان مادام بواری
آنچه در مورد این داستان تحسینبرانگیز است هنر نابی است که گوستاو فلوبر در خلق آن به کار برده است: شکوه روایت، عظمت نثر، و خلق جزئیاتی بینظیر که مخاطب خود را به همراهی با روایتی منحصربهفرد دعوت میکند. گوستاو فلوبر در نوشتن رمان مادام بواری از فرایندهای متداول داستاننویسان همعصر خود از قبیل زیبانویسی فاصله گرفته و تلاش میکند زبان داستان خود را پیراسته و شفاف سازد.
رمان مادام بوآری رمانی مدرن
مادام بواری را همانطور که یوسا در عیش مدام اشاره کرده، آغازگر جنبش رئالیسم و حتی نخستین رمان مدرن میدانند، اما شاید عنوانی که پیش از همه اینها لایق این رمان باشد، کمال رمانتیسم در ادبیات است.
توصیفات نویسنده از عشق بسیار واضح و دلنشین است. دنیای مادی انسانها با جزئیات برای مخاطب توضیح داده شده است. میتوان گفت این رمان در واقع اولین داستان رئال در توصیف دید، بویایی، و لامسه است.
در میان دلایلی که مادام بواری را نخستین رمان مدرن میخوانند، مهمترین دلایل یکی این است که موضوعی که فلوبر برای مادام بواری انتخاب کرده، خارج از دایره موضوعات ادبیات رمانتیسم است. اینکه فلوبر در نهایت ضدقهرمان را وارد حیطه رمان کرده و در دنیایی که دیگر مخصوص بورژواها نیست، به احساسات و مشکلات زن در حالی عصیانی پرداخته است. فرم روایتی مادام بواری نیز از دیگر مشخصههایی است که باعث شده این کتاب را رمان مدرن بخوانند. دخالت کمتر راوی یا آن طور که یوسا در عیش مدام آن را راوی نامرئی میخواند، نیز از مهمترین ویژگیهای دیگر آن است.
ترجمههای فارسی کتاب مادام بوآری
گوستاو فلوبر کتاب «مادام بوواری» را سال ۱۸۷۵ نوشت. این کتاب با ترجمههای متفاوتی نوشته شده است مانند ترجمه مشفق همدانی، سارا راکی انتشارات پر، رضا عقیلی و محمد قاضی انتشارات مجید، مهدی سحابی نشر مرکز، مهستی بحرینی نشر نیلوفر از آن جملهاند.
روایتی جالب از رابطه مادام بواری و شخصیت گوستاو فلوبر
در رابطه با مادام بوواری فلوبر روایت جالبی وجود دارد. گفته شده فلوبر به شدت با اما شخصیت اصلی داستانش درگیر شده بود به طوری که وقتی آن صحنهای را مینویسد که اما خودش را مسموم میکند و زهر میخورد، خود فلوبر بعد از نوشتن این صحنه به شدت دچار سرگیجه و تهوع میشود؛ به طوری که بعد از مراجعه به بیمارستان پزشک معالجش بعد از انجام چند آزمایش اعلام میکند که او مسموم شده است!
جملات برگزیده کتاب مادام بواری
- شور حرارت بیپایان را میتوان مانند جمعیتی در یک اتاق کوچک، در یک دقیقه مهار کرد.
- وظیفه ما این است که آنچه عالی است را احساس کنیم، زیباییها را گرامی بداریم و مرسومات جامعه را که با خفت و خواری بر ما تحمیل میکند، نپذیریم.
- همه چیز حتی خودش برایش غیرقابل تحمل بود. آرزو داشت که مانند یک پرنده بال بگیرد، بتواند به جایی برود، دور و پاک، و در آن جا دوباره جوان شود.
تاثیر رمان مادام بواری بر جامعه
شخصیت زن رمان مادام بواری یک قرن پیش از آنکه سیمون دو بوآر به عنوان مادر فمینیسم در فرانسه ظهور کند، تمام تلاش خود را میکند تا مثل مردها زندگی کند. چه در معاشرت، چه در خوشگذرانی و چه در به دست گرفتن افسار امور اقتصادی؛ آن هم در جامعه نیمهی نخست قرن نوزدهم که رفتارهایی بسیار کوچکتر از این، تابوهایی بسیار بزرگ محسوب میشدند.
اقتباسهایی سینمایی از کتاب مادام بواری
رمان مادام بواری که تاکنون بارها در تئاتر و سینما بازآفرینی شده، اولبار توسط ژان رنوآر در سال ۱۹۳۲ به صورت فیلم سینمایی ساخته شد. دو فیلم نیز در سالهای ۱۹۹۱ و ۲۰۱۵ با همین نام اقتباس شد. فیلم مادام بواری با بازی میا واشیکوفسکا در نقش اما بواری و کارگردانی سوفی بارتز در سال ۲۰۱۵ جدیدترین اقتباس از این رمان است.