همینطور که نشستهاید، دکمه «عقبگرد» کنترل حافظهتان را فشار دهید تا برسید به تصویر دابسمش و همخوانی بچهمدرسهایها در اردیبهشت امسال، چیزی که پخششدن فیلمهایش آنقدر بین دانشآموزان همهگیر شد که تقریبا کادر آموزشی هر مدرسهای برای اینکه بگوید از قافله عقب نمانده یکی یکدانه از این فیلمها را در فضای مجازی آپلود کرد.
این موضوع آهستهآهسته تبدیل به یک بحران شد. آن هم نه برای شعرخواندن و دابسمش بچهها که این بار موضوع و محتوای ترک یک خواننده لسآنجلسی موضوع بحث بود. محتوایی که نه تنها برای کودکان مناسب نبود که حتی خیلی از بزرگترها هم از شنیدن آن در جمعهای خانوادگی شرم داشتند. تب و تاب این ماجرا گذشت تا همین دو سه روز پیش که خواننده همان ترک جنجالی از اثر جدیدش در فضای مجازی رونمایی کرد.
موزیک ویدئویی که همه شواهد و قرائن آن نشان میداد که او در جابهجا کردن مرزهای اخلاق و رعایت این نکته که «اینجا خانواده نشسته» چند پله واترقیدهاند. موزیکی که این بار مستقیما برای بچهها ساخته شده بود و محتوایی نامناسبتر از کار قبلی داشت. آن هم با پس زمینهای از نوستالژیهای برنامه کودک تلویزیون خودمان و یک خانم مجری و آقای دکتری که بچهها را به خوردن نوشیدنیهای الکلی دعوت میکنند و میگویند «اول اینستا بعد کتاب»!
اتفاقی که در این مدت با اعتراضهای تندوتیز خانوادهها، اهالی فضای مجازی و حتی خوانندههای قدیمیتر لسآنجلسی هم همراه شد. به همین بهانه سراغ مرور پشت پرده این موضوع رفتیم تا بدانیم در دنیای مجازی چه چیزهایی دست به دست هم میدهد تا با دیده شدن یک کار، شبکههای اجتماعی بیش از پیش به یک فضای ناامن برای کودک و خانوادهها تبدیل شود.
زندگی مجازی بچهها را جدی بگیرید
انگاردابسمش بچه مدرسهایها سری پیش به مذاق این خواننده خوش آمد. برای همین این بار مستقیما برای دیده شدن روی بچهها سرمایهگذاری کرد.
اما در این بین خیلیها در فضای مجازی میپرسند آیا بچهها واقعا از محتواهای آن سر درمیآورند؟ در جواب این سؤال باید خیلی محکم نوشت؛ «بله» بچهها بیشتر از چیزی که تصور میکنید اتفاقات را میفهمند و از آن تاثیر میگیرند.
طبق یک تحقیق ۶۶ درصد کودکان سه تا پنج سال از تلفن همراه و تبلت استفاده میکنند. حالا این اعداد و ارقام عجیب را بگذارید کنار همه خوراکهایی که در فضای مجازی زیر دست و پای بچههاست.
بچههایی که علاوه بر تاثیرپذیری در مواجهه با ناشناختهها کنجکاوند و دنبال جواب سؤالهایی میروند که مطرح شدن آن برایشان زود باشد حالا میخواهد فهمیدن اصطلاحات نامناسب باشد یا دعوت آنها به خوردن مشروبات الکلی.
واکنش خانوادهها از ساسی تا جاستین بیبر
اما همیشه و در همه اتفاقات هستند گروههایی که دوباره توپ را در زمین «خودتحقیری» بیندازند. کسانی که این بار موضوع را به سختگیری بیش از اندازه ایرانیها ربط دادند، اما نمونههای مشابه این سختگیری را میشود در نمونههای غربی هم پیدا کرد. به عنوان مثال همین چند سال پیش بود که خانوادههای آمریکایی بهخاطر رفتار و پوشش نابهنجار جاستین بیبر، خواننده نوجوان آمریکایی دست به اعتراض زدند و حتی با راه انداختن کمپینی خواستار بیرون انداختن او از کشورشان شدند.
چی میشه اینجوری میشه؟
اما چه میشود که ویدئوهایی از این دست یکدفعه دیده میشود و رفته رفته همه جا را پر میکند و بعد تبدیل به یک بحران در خانوادهها میشود؟ آنهایی که اهل تولید محتوا در فضای مجازی باشند احتمالا این اصطلاح را زیاد شنیدهاند؛ «وایرال شدن». وایرال در انگلیسی یعنی ویروسی شدن، اما در دنیای مجازیستها به مطلبها و ویدئوهایی گفته میشود که در همه شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. خیلی از پستها برای وایرالشدن از مافیا و پشت و پردههای عجیب و غریب استفاده میکنند.
به عنوان مثال برای دیده شدن کار یک خواننده کافی است که با صرف پولهای هنگفت در یک صفحه پر مخاطب به اینستاگرامرها تبلیغ سفارش بدهند تا فرآیند دیده شدن کار را کلید بزنند یا سر وقت باندهای مجازی بروند؛ یعنی دستهها و گروههای مشخص از کاربران که طی یک حرکت جمعی تصمیم میگیرند با به اشتراک گذاشتن یک پست خاص به وایرال شدن آن کمک کنند تا علاوه بر القای این حس به مخاطب که «لابد چیز خوبیه که بقیه گذاشتن پس من هم بذارم» کاری میکنند که شما به محض ورود به بخش اکسپلورر (مرورگر) صفحه اینستاگرامتان محکوم به دیدن آن باشید.
اما نکته قابل تامل اینجاست که از یک جایی به بعد این شما هستید که بدون اینکه بدانید بار اصلی وایرال شدن یک محتوا را به دوش میکشید؛ آن هم با باز ارسالهای به ظاهر ساده محتواهایی که شاید خودمان هم به مرور زمان از تاثیر کوتاهمدت و بلندمدت آن خبر نداریم؛ برای همین اگر فرآیند وایرال شدن فقط یک بار برای یک اثر یا یک شخصیت (فارغ از کیفیت محتوای آن) اتفاق بیفتد باید بگوییم که شما به خلق یک «سلبریتی جدید» یا بهتر بگوییم در اکثر موارد یک «طبل توخالی» در فضای مجازی کمک کردهاید.
سواد رسانهای در خانواده
خیلی از محتواهای نامناسب و غیراخلاقی که از گوشیهای کاربران ایرانی برای یکدیگر بازارسال میشود، مصداق بارز نقض قانون به شمار میرود وانتشار آن در فضای مجازی میتواند مجازاتی مثل ۹۱ روز تا یکسال حبس به همراه جزای نقدی داشته باشد. اما اینکه در برابر این موارد چه باید کرد، هم خودش نکته مهمی است. اغلب ما میدانیم که بهترین کار نادیده گرفتن این محتواهاست، آنها را لایک و ارسال نکنیم و حتما هم ریپورتشان کنیم.
مهمتر از همه این است که خودمان حواسمان به خانواده مان باشد و کم کاریهای فرهنگی مسؤولان را هم جبران کنیم. درست است که برای کودکان و نوجوانان محتوای مناسب تولید نشده و شرایط برای سوق پیدا کردن آنها به سمت این محتواهای نامناسب فراهمتر شده است، اما میتوانیم خودمان بشویم فیلترینگ خانواده و اجازه ندهیم فرزندانمان با این محتواها در تماس باشند.
در همه جای دنیا معمول است که محتواهای مختلف در برگیرنده گروههای سنی خاص باشند و بچهها در مواجهه با آنها تحت کنترل باشند. اگر نهادهای مربوط هم کوتاهی کنند خانواده میتواند خودش علاوه بر رویکردهای سلبی که ریپورت و ... بخشی از آن است، رویکردی ایجابی پیش گرفته و سواد و فهم رسانهای اعضای خود را بالا برده و آسیبپذیریشان را کمتر کند
ساسی کودکان ما را هدف گرفته است؟
ساسی اینبار با موزیکی که مستقیما برای بچهها ساخته شده بود و محتوایی نامناسبتر از کار قبلی داشت. آن هم با پس زمینهای از نوستالژیهای برنامه کودک تلویزیون خودمان!
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران