دوستی او با افرادی تحصیلکرده که همسنوسال خودش بودند، قدمهایش را به سمت حوزه کشاند. برای او که بر خلاف گمان پدر دریایی از شوق به آموختن بود، همین فرصت، غنیمتی شد تا با پشتکار در علمآموزی، پلههای دانش
را بالا برود.
«او» در این سطرها به دکتر عبدالهادی حائری، تاریخدان، ادیب، نویسنده، روزنامهنگار و استاد دانشگاه فردوسی مشهد، اشاره میکند که در سال ١٣١۴ در قم دیده به دنیا باز کرد و در ٢٣ تیر سال ١٣٧٢، پس از سالها خدمت به علم، بار سفر به دیار باقی بست. از این استاد بدون مرز که علاوه بر دانشگاه فردوسی مشهد، در دانشگاههای مختلف جهان مانند کانادا و کالیفرنیا نیز به شاگردپروری مشغول بوده، آثار برجستهای در حوزه تاریخ به یادگار مانده است که «تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق» و «نخستین رویاروییهای اندیشهگران ایران: با دو رویه تمدن بورژوازی غرب» از جمله آنهاست. درباره او گفتنی بسیار است که پارهای از آن را از زبان دکتر محمدتقی ایمانپور میخوانیم که روزگاری شاگرد دکتر حائری و پس از آن، سالها همکار و دوست او بوده است.
کودک تنگدست قمی که بورسیه کانادا گرفت
دوران آشنایی دکتر ایمانپور با استادش به سال ١٣۶٢ باز میگردد، یعنی زمانی که مرحوم حائری به عنوان دانشیار در دانشگاه فردوسی مشهد تدریس میکرد. او میگوید: در دوره کارشناسی، چند سال شاگرد او بودم و پس از آن برای ادامه تحصیل راهی تهران شدم. در سال ١٣۶٩ پس از گرفتن فوق لیسانس در حوزه ایران باستان، به مشهد آمدم و این بار در کسوت همکار با او روبهرو شدم. سالها پس از آن هم با صفت دوست، شانهبهشانه حائری ایستادم. این آشنایی تا ٢٣ تیر ١٣٧٢ که او رخت اقامت به دنیای باقی بست ادامه داشت.
دوستی ایمانپور با حائری سبب میشود حرفهای نخستینش را به مرور زندگی استادش اختصاص دهد، اگرچه روزگار او امری پوشیده نیست و حائری پیش از همه، گفتنیها را درباره خودش گفته است و خاطراتش را در کتاب «آنچه گذشت...نقشی از نیمقرن تکاپو» با دیگران در میان نهاده است. دکتر ایمانپور زندگی حائری را بر پایه نوشتههایش در این کتاب، چنین مرور میکند: دوستم در نوشتن نیم قرن از زندگیاش، خودش را فرزند میرزا احمد حائری و نوه دختری آیتا... شیخ عبدالکریم حائری یزدی که بنیانگذار حوزه علمیه قم بودند معرفی میکند. او در سال ۱۳۱۴ در شهر قم، در خانوادهای روحانی و سرشناس و در عین حال تنگدست به دنیا آمد. از کودکی به آموزش قرآن و خط و مشق در مکتبخانه پرداخت و پس از آن پدرش دروس مقدماتی عربی را به او آموخت. عبدالهادی به سبب تنگدستی پدر و نیز مخالفت سرسختانه او با نظام جدید آموزش و پرورش، به مدرسه نرفت و چندی بعد، به پارچهبافی گمارده شد. بعدها با ادامه تحصیل در حوزه، دیپلمش را گرفت و مدتی پس از آن هم بورسیه گرفت و به کانادا رفت.
به گفته مدیر گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد بخش دوم زندگی مرحوم حائری با گرفتن مدرک دکتری آغاز میشود. این اتفاق باعث شد او مدتی پس از دانشآموختگی، تدریس در دانشگاههای آمریکا و کانادا را تجربه کند: او در این فاصله مقالات علمی بسیاری نوشت که در مجامع و نشستهای بینالمللی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین مرحوم حائری در دوره دکتری تاریخش به دوره مشروطه توجه نشان داد و رسالهای با موضوع «نقش علمای شیعی عراق در انقلاب مشروطه» ارائه کرد. این پایاننامه که بعدها به کتاب تبدیل شد، یکی از متون بسیار مهم و برجسته در حوزه مطالعه این بخش از تاریخ ایران است. او بعدها به پشتوانه علمی و حوزه تخصصیاش، کتابهایی را در حوزه تاریخ میانه و تاریخ معاصر به نگارش درآورد. از جمله یکی از تحقیقهای ایشان درباره رویارویی تمدن ایرانی با دو رویه تمدن بورژوازی غرب بود و در آن، درباره چگونگی برخورد تمدن اسلام با غرب بحث میکند.
نخستین رویارویی ما و تمدن دورویه آنها
ایمانپور در ادامه نقبی بر آثار بهجایمانده از این استاد تاریخ میزند. او دو کتاب «تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق» و «نخستین رویاروییهای اندیشهگران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب»را دو اثر برجسته حائری میداند و آنها را اینگونه معرفی میکند: کتاب اول به رغم برخی انتقادهای واردشده بر آن مبنی بر اصالت نداشتن و بیاعتباری برخی منابع یا تحلیل نادرست از ماهیت نهضت مشروطه، به دلیل بیطرفی حائری در بیان نظرات علمای مختلف در دوران مشروطه، در سالهای اخیر به عنوان یکی از منابع مشروطهپژوهان اهمیت یافته است.
این استاد تمام تاریخ ایران باستان درباره کتاب دوم که عنوان کتاب سال را هم کسب کرده است توضیح میدهد: این کتاب مبتنی بر الگوی نظری و تز حائری درباره غرب است که پیش از او کمتر به آن توجه شده است. نویسنده در این کتاب با بررسی تحولات ایران از دوره مغول و صفویه تا معاصر و با تکیه بر اسناد و نوشتههای دورههای مختلف سعی کرده است همزمان به دو رویه تمدن غرب، یعنی استعمار و فناوری، بپردازد و برخورد ایرانیها و اهالی جهان اسلام با این دو رویه را مورد ارزیابی قرار دهد.«تاریخ جنبشها و تکاپوهای فراماسونگری در کشورهای اسلامی» کتاب دیگری است که ایمانپور آن را درخور تأمل میداند. مرحوم حائری در این اثر به بررسی جنبشهای فراماسونی در کشورهای اسلامی، تاریخ فراماسونری در کشورهای غربی و نقش تاریخی، اجتماعی و سیاسی آن در ایران، ترکیه، کشورهای عربی، هندوستان و اندونزی میپردازد.
تأکید بر پارسینویسی
دکتر ایمانپور تعبیر «یکی از برجستهترین و شناختهشدهترین استادان تاریخ در ایران» را برای مرحوم حائری به کار میبرد و او را در نگارش تاریخ صاحب سبک معرفی میکند: یکی از ویژگیهای او در نگارش تاریخ، تأکید بر پارسینویسی بود، آنچنان که میتوان گفت سبکی را در حوزه تاریخ از خود به جای گذاشت. او تلاش کرد تاجایی که امکان دارد در تألیفهایش، کلمات فارسی را به کار ببرد. البته این استفاده از کلمات فارسی، به صورت افراطی اتفاق نیفتاده و هر کلمهای را بهصرف فارسی بودن استفاده نکرده است؛ حائری در عین حال که تلاش داشته از واژگان بیگانه دوری کند، سعی کردهاست کلماتی ساده را به کار ببرد که مطالعه آن برای طیف وسیعی از مخاطبان قابل فهم و درک باشد. همچنین ایشان کلماتی را در حوزه تاریخنویسی ابداع کرد که هماکنون شاگردانش به نحوی مروج آن هستند.
این استاد تمام تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد تلاش برای منصفانهنویسی و رعایت بیطرفی علمی و عقیدهای را بارزترین ویژگی شخصیتی مرحوم حائری میداند و اظهار میکند: او روی کاربرد و معنای کلمات دقت داشت. در کارهای پژوهشی و علمی تلاش میکرد بیطرفی علمی و منصفانهنویسی در ارزیابی دیدگاههای متفاوت رعایت شود. این شیوه او به مذاق خیلیها خوش نمیآمد اما او با تکیه بر همین اصل رفتاری، کار را ادامه داد؛ یعنی برای خوشایند یا آزار کسی خطی ننوشت. به عنوان مثال در کلاس وقتی درباره سید جمالالدین اسدآبادی سخن میگفت، تأکید میکرد که «معروف به افغانی»؛ یعنی به این نکته توجه داشت که طبق اسناد، ایرانی یا افغانستانی بودن سید جمال در ابهام قرار دارد. شجاعت در بیان دیدگاهش هم از دیگر خصوصیات
او بود.
مشهد| تاریخدان پارسیگوی
برای جوانی که در خانوادهای تنگدست بزرگ شده بود و از سویی پدرش او را بیاستعداد میدانست، شاید بهترین انتخاب، شاگردی در شعربافی بود اما تقدیر نخواست روحانیزادهای که پدرانش همه عالمان دین بودند، در این ورطه از سرنوشت خود باقی بماند.
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران