فرار از بن بست
اصولگرایان که پیش از این محمدباقر قالیباف و محسن رضایی را به میدان انتخابات فرستاده و نتیجهای نگرفتهاند، نظر به محبوبیت چشمگیر سردار قاسم سلیمانی و بیتوجه به اینکه چنین شخصیتی نمیتواند در قالب حزب قرار بگیرد و بهعنوان شخصیتی ملی، برای همه ایرانیان ارزشمند و مورد ستایش همگان است، بهدلیل شکستهای پیدرپی در عرصه انتخابات اکنون تلاش دارند از پتانسیل محبوبیت سردار استفاده کرده تا شاید به کرسی ریاستجمهوری برسند. «رئیسجمهور نظامی» سوژه جدید در اردوگاه اصولگرایان است؛ سوژهای که میدانند مقبول همه ملت نخواهد بود و چندین بار آن را آزمایش کردهاند اما دستاوردشان فقط «هیچ» بوده است. نخستین بار محمدعلی پورمختار که البته اصولگرایی میانهرو است این موضوع را مطرح کرد. نماینده مردم کبودرآهنگ از سال 90 تصمیم گرفت لباس نظامی را کنار بگذارد و لباس نمایندگی به تن کند. زمانی که درباره محسن رضایی و کاندیداتوری او در انتخابات 88 از پورمختار سوال شد، چنین پاسخ داد: «من بهلحاظ شناختی که از محسن رضایی داشتم ایشان را یک آدم استراتژیست و دارای تفکر میدانم و بر همان مبنا اعتقاد دارم که اگر ایشان رئیسجمهور میشد نه بهلحاظ تعصب نظامیگری و پاسداری، بلکه به خاطر شخصیت خودش، با همین نگاه به ایشان رأی میدادم ولی دیدگاهی وجود دارد و بعضا هم رسانهها این را تشدید میکنند و گسترش میدهند که نظامیها نباید رئیسجمهور شوند، من اعتقاد دارم که اگر یک نظامی رئیسجمهور شود حتما میتواند کشور را از مشکلات نجات بدهد» و در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه «باید منتظر باشیم یک نظامی رئیسجمهور شود»، گفت: «انشاءا...» از بین گزینههای نظامی که بتوانند از سوی اصولگرایان بهعنوان کاندیدا انتخاب شوند محسن رضایی و محمدباقر قالیباف از ناکامان دورههای قبلی انتخابات ریاستجمهوری هستند. از این رو توجه آنها به سردار قاسم سلیمانی جلب شده که کاندیدای اصولگرایان در انتخابات باشد. حسین ا...کرم که سبقه نظامی هم دارد از نظر موافق خود با انتخاب رئیسجمهور نظامی خبرداد و به خبرآنلاین گفت: «چون ایران ناگزیر به انجام وظایف منطقهایاش است، در غیر این صورت تجزیه خواهد شد، مردم به این نتیجه رسیدند که باید فردی استراتژیک را انتخاب کنند که فردی استراتژیک با سابقه نظامیگری برای قرار گرفتن در جایگاه ریاستجمهوری شایستهتر است».
رأی اشتباه؟
روحیه نظامی ا...کرم بر سیاستورزی او غلبه دارد چنانکه بهراحتی انتخابهای جامعه را زیر سوال میبرد و میگوید: «اگر مردم به این درک برسند که ایران باید وظیفه منطقهای خود را انجام دهد، حتما به فرد نظامی استراتژیک رأی خواهند داد. در ادوار انتخابات ریاستجمهوری این قابل رصد و ارزیابی است. مثلا بعد از جنگ مردم به آقای هاشمی رفسنجانی رأی دادند که دیدگاههای اقتصادی مطرح کرد چون کشور نیازمند بازسازی و نوسازی بود. پس انتخاب درستی میکنند منتها اشکالی که به وجود آمد این بود، آقای هاشمی به جای اینکه اقتصاد مورد نیاز کشور را دنبال کند، اجرای سیاستهای اقتصاد لیبرالی را در پیش گرفت. بعد از دوره ریاستجمهوری آقای هاشمی، برخی معتقد بودند هنوز دوره استراتژی توسعه اقتصادی ایران کامل نشده و باید به آقای ناطق نوری رأی دهیم تا ادامهدهنده راه آقای هاشمی رفسنجانی باشد اما آقای خاتمی با شعار تقویت جامعه مدنی رأی آورد. در واقع مردم این را تشخیص ندادند و به آقای خاتمی اقبال کردند. پس نگاه مردم در مقطع انتخابات تعیینکننده است.» اما در زمانی که نوبت به انتخاب روحانی از سوی مردم رسید ا...کرم دیگر این انتخاب را نادرست نخواند بلکه تاکید کرد به آنچه که به اعتقاد او ناموفقبودن روحانی است. او گفت: «مردم به این درک رسیدند که ایران باید برای به دست آوردن جایگاه جهانی، ابتدا وظیفه منطقهای خود را انجام دهد. مسیری که آقای روحانی میخواست طی کند و موفق نشد. پس ما اول باید قدرت منطقهای خود را تثبیت کنیم تا جایگاه جهانی خود را در عرصه بینالمللی به دست بیاوریم و بتوانیم به اهدافمان برسیم».
سردار قاسم سلیمانی؟
ا...کرم در نهایت به هدف اشاره میکند و میگوید: «مردم توانمندی آقای سلیمانی را در مسائل استراتژیک دیدند که با بهکارگیری نیروهای حتی غیرایرانی اما معتقد به انقلاب اسلامی توانست تحول ایجاد کند یعنی کمترین منابع را از ایران برد و بیشترین سود را برای ایران آورد. این یک فرد استراتژیک است که توانست برادران معتقد به تمدن اسلامی در افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه و لبنان را با هم متحد و همسو کند و به سمت یک هدف مشترک پیش ببرد. گرچه بیشترین سود این کار به ایران، عراق و سوریه رسید، اما با یک فرد استراتژیست روبهرو هستیم که با منابع محدود توانست توانمندی بیشتری را برای کشورش به وجود بیاورد. برخی معتقدند اگر ترامپ بخواهد این وضع را ادامه دهد، چه کسی باید در مقابل او قرار بگیرید؟ این یکی از آن موارد انتخاب ماست چون میخواهیم قدرت منطقهای شویم تا بتوانیم ترامپ را به مسیر خودمان بکشانیم. حال باید دید فردی مثل قاسم سلیمانی در عین حال که استراتژیست است و میتواند مسائل منطقهای را بهنفع ایران ادامه دهد، آیا میتواند در مسائل بینالمللی نیز آن تاثیرگذاری را هم داشته باشد؟ ما باید اینها را مقایسه کنیم. الان زمان این رسیده و مردم هم به این درک رسیدهاند».
منبع: روزنامه آرمان