او اولین ایرانی است که منشور کورش را به فارسی برگردانده؛ منشوری که کارها و فرامین کورش در آن نوشته شده است. همچنین ترجمه بیشتر گلنبشتههای تختجمشید هم کار اوست. این گزارش در همشهری سرنخ ۱۳۹۰ منتشر شد.
به گزارش همشهری آنلاین، مردی که سالها روی این گلنبشتهها وقت گذاشت و آنها را با دقت و حوصله زیادی به زبان پارسی امروزی برگرداند. در واقع استاد عبدالمجید ارفعی، جزو معدود کسانی است که در دانشگاه، زبان ایلامی و آکدی یا به زبان سادهتر همان زبان بابلی و آشوری را یاد گرفت و سالها روی این زبانها تحقیق و بررسی کرد و مدرک دکترای تخصصی خود را در رشته زبانشناسی با گرایش آکدی و ایلامی از دانشگاه شیکاگوی آمریکا گرفت. این متخصص زبانهای باستانی، با ما از شگفتیهای دوران باستان میگوید.
علاقه به درس تاریخ بود که پای عبدالمجید ارفعی را به دنیای زبانهای ناشناخته آکدی و ایلامی باز کرد؛ «درسم در تاریخ خوب بود و با مطالعه تاریخ کمکم به زبانهای باستانی علاقهمند شدم.» به اعتقاد آقای دکتر، برای سر درآوردن از گذشته و فرهنگ افرادی که در سالهای خیلی دور زندگی میکردهاند نیاز است که زبان آنها هم یاد گرفته شود؛ «من آن زمان در سه رشته ادبیات، باستانشناسی و حقوق قبول شدم، اما در میان این سه رشته ادبیات را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم.» در واقع همین انتخاب آقای دکتر بود که باعث شد خیلی از گلنبشتههای تختجمشید که خطوط عجیبی روی آنها حک شده، خوانده و ترجمه شوند.
گلنبشتههایی از زمان داریوش
آقای زبانشناس تا زمانی که در ایران بود، تا مقطع کارشناسی در زبانهای اوستایی، پهلوی و فارسی باستان تحصیل کرد و به توصیه یکی از اساتید خود، تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل زبانهای ایلامی و آکدی را انتخاب کند. همین، فرصتی شد تا او برای فراگیری این دو زبان سر از دانشگاه پنسیلوانیا در بیاورد؛ «من مقدمات زبان آکدی را یاد گرفتم و بعد از آن برای ادامه به دانشگاه شیکاگو رفتم.»
//
منشوری که ترجمه شد
از مهمترین گلنبشتههایی که ارفعی تا به امروز خوانده و ترجمه کرده است، میتوان به کتیبهای اشاره کرد که متنش درباره خانمی است که از بلوچستان و از راه کرمان به سمت شوش در حرکت است؛ «اسم این خانم هومبَن است و جیره روزانهاش در این سفر بیشتر از جیره روزانه دختر داریوش بوده.» برای ارفعی خیلی سؤال بوده هویت این خانم چه بوده که بیشتر از دختر داریوش جیره میگرفته است؛ «شاید این خانم عضوی از خاندان سلطنتی بوده.» ارفعی با اشتیاق زیادی این گلنبشتهها را ترجمه کرده و برای رسیدن به اینجا حتی ضرر جانی هم داده است.
او دو بار در سالهای ۱۳۳۵ و ۱۳۴۳ شبکیه چشم راست و چشم چپش پاره شد و هر بار با عمل چشمش مجبور شد یک ماه در تخت بیمارستان بخوابد و مدتی هم در خانه بستری شود، اما هر بار که بهبود پیدا میکرد با جدیت بیشتری سراغ یادگیری زبانهایی میرفت که کمتر کسی به دنبال آنها میرود. او در سال ۱۳۵۰ ازدواج کرد و در همان سال همراه با همسرش به آمریکا رفت؛ «همان جا کار میکردم و گلنبشتهها را میخواندم و در همان آمریکا بود که منشور کورش را خواندم.» او شاید اولین ایرانی باشد که منشور کورش را از زبان بابلی ترجمه کرد.
آن هم از روی مولاژ منشور کورش؛ «انگلیسیها یک مولاژ را به طور دقیق از روی منشور واقعی کورش ساختند و تحویل من دادند تا از روی این مولاژ ترجمه درستی از منشور کورش به زبان فارسی داشته باشم؛ منشوری که در ۱۹ سطر اول آن راجع به اینکه کورش چطور به سرزمین بابل راه یافته صحبت میشود و بعد از سطر بیستم این منشور خود کورش خودش را معرفی کرده و درباره کارهایش توضیح داده است.»
آن چیزی که در منشور کورش برای آقای دکتر مهم و جالب بود، این است که کورش در سراسر منشور صحبتی از کوچ دادن مردم به شهرهای دیگر و ناعدالتی نکرده و تنها صحبت او از صلح و آرامش بوده است. این منشور را آسوری عراقی، نماینده انگلیس در حفاریهای جنوب عراق در سال ۱۸۷۹ میلادی پیدا کرده و به انگلیس میفرستد.
منبع: fararu-659560