تبسم نمازی: مجلس شورای اسلامی در طرحی، تغییر انتخابات نمایندگان مجلس به "نظام تناسبی" را تصویب کرد. بر اساس این طرح نمایندگان نه بر اساس آراء مردم به آنان که بر اساس آراء مردم به فهرستهای انتخاباتی به مجلس راه می یابند. اما چرا مجلس یازدهم تصمیم گرفت تا چنین طرحی را تصویب کند؟
همانگونه که خبرگزاری تسنیم بر اساس توضیح آمده در ویکی پدیا نوشته است: "در این شیوه برخلاف نظامهای اکثریتی که به موجب آن حائزین نصف به علاوه یک، همه کرسیها را به خود اختصاص میدهند، هر حزب یا گروهی به تناسب آرای خود میتواند صاحب کرسی نمایندگی باشد. به این ترتیب نظام تناسبی، بر ارائه فهرست از طرف احزاب مبتنی است و انتخابات تنها در یک مرحله انجام میشود. در چنین نظامی، حوزههای انتخاباتی باید به اندازه کافی وسیع و پرجمعیت باشد تا در هر حوزه لااقل ۴ تا ۵ نفر برای انتخاب شدن لازم باشد. یعنی هر حزب یا جناحی میتواند در عین مغلوب شدن در صحنه انتخابات، صاحب کرسی نمایندگی شود. در این نظامها باید کرسیها را بین نامزدها تقسیم کرد."
در واقع در نظام تناسبی این احزاب هستند که به طور مستقیم و مستقل، ترکیب مجلس را مشخص می کنند. اما در عدم وجود فضای سیاسی کافی برای عمل احزاب اصلاح طلب، این وضع فقط به نفع جریان اصولگرایان تندرو است چرا که احزاب اصلاح طلب به دلیل رد صلاحیت اعضایشان به طور مستقل امکان حضور در انتخابات را نداشته و براساس این طرح که هر گروهی باید به فهرست انتخاباتی خود رای دهد، دیگر قادر به ائتلاف نیستند. بر طبق بند ۱ این طرح "هر نامزد میتواند به صورت مستقل و یا صرفا به عنوان عضو یک لیست در انتخابات شرکت کند. در صورت عضویت نامزدهای غیرمستقل در بیش از یک لیست، آراء آنها قرائت نخواهد شد. در حالیکه اصلاح طلبان عمدتا با نوعی ائتلاف با میانه روهای اصولگرا تلاش می کردند تا در عرصه سیاست بمانند و کشور را از افتادن به ورطه تندروی حفظ کنند.
هرچند این عمل به نوعی ناسازگار با کارکرد واقعی و عملیاتی -تشکیلاتی حزبی بود اما آنها عملا راهی جز این نداشتند و کار به جایی هم رسید که در انتخابات مجلس یازدهم به دلیل رد صلاحیت های گسترده امکان مشارکت حداقلی را هم نداشتند. به واقع چنین طرحی برای کشورهایی قابل اجراست که احزاب قدمت داشته و در سایه چنین قدمتی و با وجود مانیفست حزبی به کارنامه ای قابل ارزیابی دست یافته اند و آنقدر قدرت دارند که می توانند در عرصه سیاست نقش جدی و سنتی خود را ایقا کنند و مسئولیت تعیین صلاحیت انتخاب نمایندگان با احزاب است، نه در کشوری که هر حزبی هر لحظه می تواند منحل شده و اعضای آن در جایی غیر از صندوق رای رد صلاحیت می شوند. حال اگر قرار باشد امکان ائتلاف با بخش های میانه رو هم از آنان گرفته شود تقریبا به معنای حذف آنان است و این امر نه تنها به افزایش مشارکت کمکی نمی کند که بر عکس دست تندروها را در فتح بهارستان بازتر می کند، چراکه بدین ترتیب حتی میانه روها هم حذف میشوند که خود به مثابه نوعی مهندسی انتخابات از طریق قانون گذاری است. تنها وضعیتی که تداوم حضور میانه روها را بر روی کاغذ امکان می بخشد، آن است که همه این ها با وجود اختلافات فراوان بتوانند به فهرستی واحد برسند. در شرایطی که در درون جبهه اصولگرایی یک روز "شانا" سر بر می آورد و یک روز "شریان" این امر در رابطه با اصلاح طلبان که طیف متکثرتری هستند وضع را دشوارتر هم می کند. تنها احزابی که در این میان با خیال راحت می توانند میدان داری کنند، احزاب تندرویی هستند که تقریبا منافع مشترکی دارند و گرد آمدن آنان زیر یک چتر و ارائه فهرست مشترک برایشان امکان پذیر است.
منبع: خبرآنلاین