«این آب آشامیدنی نیست!». این را میبینید و بیخیال و تشنه جلو میروید که صدای آشنایی از پشت، باعث میشود رو برگردانید و ببینید یک دوست قدیمی با لبخند میگوید: «حالا بیحساب شدیم» با همان لبهای تشنه، جان میگیرید و به او که میرسید میگویید: این هم «جاذبة صفر» و او کم نمیآورد: «بیخود و بیجهت». حال دونفری میزنید زیر خنده! (چون در آن جا میزی برای زدن زیر آن وجود ندارد!) و او ادامه میدهد: این است «دفاع از دیوانگی» درست «هیچوپوچ» و تو که پشت ذهنت را حرفهای مسئولان اقتصادی از حباب سکه و دلار و... پرکرده، چیزی شبیه این جملهها را خواهی گفت: «حباب معلق» و او مانند قهرمان رمانهای قرن نوزدهم خطاب به مخاطبش میگوید: «نیمهشب در پاریس» بهخاطر یک «پرسش» بی جا، «عوارض جانبی» پرداخت کردم و من فهمیدم دارد خواب دیشبش را تعریف میکند. آن روزها که کارش همین بود لذا گفتم: یادت هست «شوکران نوشی من»! درباره آن فقط میشود گفت: «مرگ در یک پرده» درست مثل «مثل ماهعسل»! و بعد حرفهای درستوحسابی زدیم و آب خوردم و او گفت که ابتکاری به خرج داده و در مغازه نوشته «قابلتوجه نوابغ فقط پول نقد» و چون همه مردم خودشان را جزو نوابغ میدانند دیگر حساب نسیه و دفتری جمع شده است و من گفتم در آخرین داستانم و در یک «هرجومرج محض»، «مردی که کشتمش» قصد مردن ندارد و در یک «پایان هالیوودی» در «یک جنایت سازمانیافته» میخواهد «بیبالوپر» از بین سطرهای داستان برود بیرون و جایش را «سطرهایی برای تمام فصول» باز کند و او خیلی محکم و قاطع گفت: «بنبست نویسنده» تنها زمانی است که «مرگ در میزند»، درست در همین زمان صدای شنیدن در، گوشتان را پر میکند. حالا که تا اینجا خواندید، خودتان قضاوت کنید من خوب توانستم آثار «وودی آلن» را در یک متن جا بدهم؟ آلن، کمدین، بازیگر، کارگردان، نویسنده و موسیقیدان آمریکایی است. وی فعالیت حرفهای خود را بهعنوان یک نویسنده کتابهای طنز و سپس یک کمدین روی صحنه آغاز کرد و سپس در دهه ۶۰ میلادی فعالیت فیلمسازی خود را آغاز کرد. دراینبین کتاب «اسرار و ابزار طنزنویسی» نوشته وودی آلن و چندی از طنزنویسان مطرح غربی، کار جالب و قابل تأملی برای اهالی طنز است. این کتاب توسط «محسن سلیمانی» به فارسی برگردانده شده است. اگر به دنبال این هستید که تکنیکهای مختلف طنزنویسی را فرابگیرید، این کتاب میتواند یکی از منابع مناسب موجود برای شما باشد. مطالب ارائه شده در این کتاب را میتوان به سه فصل یا بخش تقسیم کرد. در بخش اول مطالبی راجع به فلسفه کلی طنز آورده شده است. بهصورت ریشهای خود مفهوم طنز مورد بررسی قرار میگیرد. این امر باعث میشود که طنزنویسان جوان با ریشههای فکری و فلسفی کاری که روزانه درگیر آن هستند آشنا شوند. در بخش دوم اشکال گوناگون طنز مورد بررسی قرار میگیرد و در بخش آخر از چهرههای برجسته طنزنویسی یاد میشود و اما مترجم کتاب، متولد ۱۳۳۸ تهران و دانشآموخته رشته زبان و ادبیات انگلیسی است. وی که در حوزه ترجمه و نقد ادبیات داستانی و داستاننویسی فعالیت دارد، کار نویسندگی را در «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» از سال ۱۳۵۹ شروع کرد. در آنجا چند سالی مسئول واحد ادبیات داستانی بود و سردبیری جنگهای سوره از شماره ۱ تا ۹ را برعهده داشت. سلیمانی تاکنون در زمینه نقد ادبی، اصول داستاننویسی و نیز داستان در حدود ۷۰ کتاب ترجمه و تألیف کرده است. وی مقالات زیادی در زمینه ادبیات نگاشته که در نشریههای معتبر داخلی به چاپ رسیده است. این آقای مترجم، خودش کتاب «طنزپردازی به زبان ساده» را تألیف کرده است.
خطاب به مخاطب
«این آب آشامیدنی نیست!». این را میبینید و بیخیال و تشنه جلو میروید که صدای آشنایی از پشت، باعث میشود رو برگردانید و ببینید یک دوست قدیمی با لبخند میگوید: «حالا بیحساب شدیم» با همان لبهای تشنه، جان میگیرید و به او که میرسید
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران