hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > مثل چشمه‌ای که از زمین می‌جوشد

مثل چشمه‌ای که از زمین می‌جوشد

بهمن نشاطی متولد ۱۳۴۹ ساری و دانش‌آموخته کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی، از سال ۷۰ شعر را در قالب‌های رباعی، دوبیتی، غزل و شعر سپید طبع‌آزمایی کرد.

بهمن نشاطی متولد ۱۳۴۹ ساری و دانش‌آموخته کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی، از سال ۷۰ شعر را در قالب‌های رباعی، دوبیتی، غزل و شعر سپید طبع‌آزمایی کرد. وی از سال 1378 به بعد بارها به‌عنوان برگزیده جشنواره‌های متعددی چون کنگره شعر و قصه، کنگره غزل رشت، کنگره شعر مهدوی، شعر ساری، شعر دفاع مقدس در تبریز و ایلام، شعر بسیج یزد و دوبیتی امام رضا(ع) در همدان بوده است. نشاطی دبیر علمی دو دوره جشنواره دفاع مقدس استانی تپش‌های ماندگار هم بوده است. «وقتی کنارم تو باشی»، «دیگر برای خداحافظی دیر است»، «خاطرات تو و دلتنگی‌ها»، «آخرین سطر گریه»، «بارانه پاشو وقت نماز است»، «چشمان سرخ سپیده»، «شب همچنان شب است»، «به لهجة سنجاق»، «اندوه لعنتی» و «منفی‌باف» نام آثار این شاعر است. با هم پاسخ‌های نشاطی که با شعرش به آن نشاطی مضاعف بخشیده را می‌خوانیم: 


 بهمن نشاطی را چقدر می‌شناسید؟ اگر بخواهید او را در یک جمله یا یک شعر تعریف کنید، آن جمله  و یا آن شعر کدام است؟
گاه تلخم شبیه زهرمار/ گاه شیرین‌تر از شِکر هستم/ یک‌زمان مرهمم به چشمِ همه/ یک‌زمان نیز دردِسر هستم
شما برنامه و الگوی خاصی برای مطالعه دارید؟ شده است کتاب‌هایی که دوست ندارید را هم تا انتها بخوانید؟ 
شعر و داستان می‌خوانم. کتاب‌هایی رو دوست نداشته باشم ادامه نمی‌دهم.
دوره کودکی و نوجوانی شما چقدر با کتاب همراه بود؟ چه کتاب‌هایی را بیشتر می‌خواندید؟ 
دوره نوجوانی هر کتاب شعری به دستم می‌آمد می‌خواندم. از برگه‌دان کتابخانه عمومی شهرم، نام کتاب‌های شعر را لیست می‌کردم و شماره دیویی آنها را یادداشت می‌کردم و از کتابدار امانت می‌گرفتم. مهم نبود شاعر قدیم باشد یا جدید. گاهی هم کتاب می‌خریدم مثل دیوان اقبال لاهوری، گزیده اشعار سیف فرغانی، مجموعه شعر کارو، کتاب‌های مهدی سهیلی و....
 اقلیم، جغرافیا، موقعیت و زادبوم شما چه تأثیری در کارهای شما داشته است؟
معمولا اقلیم هر شاعری در اشعارش نمودار است و بی شک این موضوع در اشعار بنده هم دیده می‌شود.
رابطه شما با فضای مجازی چطور است؟ حضور و ارائه اشعارتان در این فضا را چقدر تجربه کرده‌اید؟ 
فضای مجازی یکی از راه‌های انتشار آثار شاعران است و بنده هم سعی کردم اشعارم را علاوه بر انتشار به روش کتاب، در فضای مجازی هم منتشر کنم.
شما سراغ شعر رفتید یا شعر سراغ شما آمد؟ 
بی شک شعر سراغ  شاعر می‌آید مثل چشمه‌ای که از زمین می‌جوشد و کسی نمی‌تواند جلوی آمدنش را بگیرد.
چیزی به نام شعر سفارشی و شعر بازاری هم وجود دارد؟
بله گاهی جشنواره یا مسابقات ادبی برگزار می‌شود که از شاعران می‌خواهند درباره موضوع خاصی بنویسند که اصلا دغدغه شاعر نیست. این‌گونه اشعار اگرچه ممکن است خوب هم از کار دربیایند اما برخاسته از دل شاعر نیست.
چه ضرورتی برای وجود و حضور و سرودن شعر به زبان‌های محلی به جز فارسی وجود دارد؟ خودتان هم به زبان محلی شعر می‌گویید؟ 
سرودن اشعار به گویش محلی موجب زنده‌ماندن آن گویش خواهد شد. بنده هم تعداد اندکی شعر به گویش طبری دارم.
تعریف شما از شعر آیینی چیست؟ شعر عاشورایی چه سهمی در شعر آئینی دارد؟
شعر آیینی عبارت است از اشعاری که دارای جنبه‌های توحیدی، اخلاقی و انسانی باشد. در دهه‌های اخیر، شعر عاشورایی بیشترین حجم از اشعار آیینی را در برمی‌گیرد و انصافا شعرهای ارزشمندی هستند.
شما در قالب‌های مختلف از غزل و رباعی تا سپید کار داشته‌اید. این تنوع استفاده از قالب چه فرصت‌هایی در اختیار شما قرار داده است؟ شده است از فضای حاکم بر یک قالب در قالب دیگری استفاده کنید؟
 البته! گاهی شاعر نمی‌تواند حرف خود را در یک قالب به طور کامل بیان کند؛ بنابراین در قالب دیگری استفاده می‌کند. قالب کلاسیک، به خاطر وزن گاهی برای ارائة مطلبی دست‌وپاگیر می‌شود و شاعر ناچار است از قالب سپید استفاده کند.
معادل رباعی از حیث کوتاهی و بیان یک مطلب عمیق در شعر سپید هم گونه ای وجود دارد؟ چیزی شبیه هایکوهای ژاپنی در شعر فارسی وجود دارد؟
بله قالب‌هایی مانند سه‌گانی، پریسکه و..
یک شاعر تا چه اندازه نیازمند پژوهش است؟
پژوهش مثل آبی است که به منبع ذهن شاعر وصل است و اجازه نمی‌دهد این منبع خالی شود.


از میان مجموعه اشعاری که منتشر کردید کدام مجموعه را بیشتر دوست دارید؟ کدام با اقبال بیشتری روبرو شد؟
اولین مجموعه غزلم «وقتی کنارم تو باشی» و  دو مجموعه آخرم که یکی طنز است «منفی‌باف» و دومی مجموعه شعر کوتاه سپید به نام «اندوه لعنتی»
اگر قرار باشد تنها یک شعر از اشعار خود را برای نمونه نقل کنید، آن شعر کدام است؟
پَرِکاهم، به بادم البته/ تابه‌حال، ایستادم البته/ دو سه هفته، گرفته و غمگین/ آخرِ برج، شادم البته/ ارشدم را گرفته‌ام  آزاد/ وام آن را ندادم البته/ بود افزایش حقوق و نبود / کسب دانش، مرادم البته/ سوختم، سوختم، خدایا، آه! / در پی یک پمادم البته/ خواب رفتم درون سنگر علم/ دائما در جهادم البته/ عشق این کیمیای هستی را/ کم‌کم از دست دادم، البته / این‌چنین شد که پای را محکم / روی وجدان نهادم البته/ پیش‌ازاین که مدیر با اجبار ... / همه را، نمره دادم البته/ همه‌کاره، همیشه بالایی است/ بنده هم که ... مدادم البته/ می‌روم  ضمن خدمت و این هم / یک نشان از سوادم البته/ لوح تقدیر من فراوان است/ دمِ کوزه نهادم البته/ این‌همه کارمند دولت هست/ این  وسط، من زیادم البته/ موقع رای خنده‌دار این است / قابل‌اعتمادم البته/ لاجرم  پابه‌پای مسئولین/ در کنار ستادم البته/ حرف حق را همیشه باید گفت/ خبره در  انتقادم البته...!
شده است که از شاعری پشیمان شده باشید؟ با یک شعر توضیح می‌دهید؟
درگیر تناقضات حالی، شاعر/ دارندة جیب‌های خالی، شاعر/ در خلوت غار خود به شعری دلخوش/ پیغمبر امتی خیالی، شاعر. 

امتیاز: 5 (از 1 رأی )
نویسنده
سعید آقایی جشوقانی
سعید آقایی جشوقانی
سعید آقایی، بیش از همه یک "دوست کتاب" به حساب می‌آید.
او کارشناسی ارشد هنر دارد، ۴ مجموعه شعر و ۱ مجموعه داستان و ۲ کتاب نثر ادبی منتشر کرده. ۱۲ نمایشگاه انفرادی نقاشی داشته و نوشتن را در گونه های مختلف تجربه کرده است.

برچسب ها
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد