hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > هدف نهایی؛ دولت یا نظام؟

هدف نهایی؛ دولت یا نظام؟

اعتراض، فریاد و حتی خشونت؛ بازار ایران در روز گذشته وضعیت مناسبی را تجربه نکرد. بنا به برخی گزارش‌ها، بسیاری از بازاریان تهران، کرج، بندرعباس و چند شهر دیگر در اعتراض به رکود حاکم بر بازار، گرانی نرخ ارز و کمبود مشتری با بستن مغازه‌های خود دست از کار کشیدند. همچنین برخی افراد با ایجاد ناآرامی در بازار بزرگ تهران خواستار بسته شدن سایر مغازه‌ها در اعتراض به وضعیت نابسامان اقتصادی شدند و سعی داشتند تا مردم عادی را که در بازار حضور داشتند با خود همراه کنند. براساس این گزارش‌ها بازاریان تهران برای حفظ امنیت خود و اموال‌شان مجبور به بستن مغازه‌های‌شان شده‌اند.
بروز این وضعیت در بازار تهران در حالی است که با گران شدن دلار، قدرت خرید مردم کاهش یافته، بازار کساد شده و این سیر چنانچه ادامه یابد مردم توانایی تهیه کالاهای ضروری خود را نیز از دست خواهند داد. در گذشته بازاریان عمدتا عمده‌فروشی می‌کردند اما اکنون غالبا به تک فروشی مشغولند و دیگر مشتریان قدیم خود را ندارند تا بتوانند خلاء‌های اقتصادی را از قبل فروش عمده خود پر کنند. از سوی دیگر بالا رفتن قیمت ارز قدرت خرید جنس توسط بازاریان را نیز کاهش می‌دهد و این مسیر با افزایش قیمت کالا برای عرضه به مردم مواجه می‌شود؛ مشتریان یکی پس از دیگری از خرید سرباز می‌زنند و آن سو هم مخارج جاری بازاریان امان‌شان را می‌برد.
اما همه اینها زمانی ‌است که ماهیت یک اعتراض کاملا اقتصادی باشد تا آن را بتوان با معیارهای اقتصادی مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. تجمع روز گذشته که ابتدا از میدان ارک بازار کلید خورد و بعد جنبه گسترده‌تری در بازار تهران پیدا کرد به نظر می‌رسد که رنگ و بوی سیاسی دارد و نشان از نبود اعتماد مردم به دولت. شاید اقتصاد بهانه‌ای باشد برای بیان شعارهایی که چندان اقتصادی نیست و حاکمیت را نشانه می‌رود: فضا برای اعتراض باز است، نهادهای امنیتی برخوردی نمی‌کنند؛ جناحین همچنان در تحلیل شرایط به سر می‌برند تا موضعی اتحاذ نکنند که مورد مواخذه جامعه معترض قرار گیرند و بازاریان فعلا توانسته‌اند فضا را برای پیگیری مطالبات خود شلوغ کنند. وقتی اعتراضی شکل بگیرد در شرایط عادی افراد مختلف نیز به تجمع پیوسته و به ناگاه شاهد تغییر شعارها و هدفگیری‌های تجمع، اعتراض یا اعتصاب می‌شویم.
با تعامل و صبر کسبه می‌توانیم مشکلات را حل کنیم
عبدالله اسفندیاری مسئول هیات ‌امنای مرکزی بازار تهران ضمن تکذیب این مدعا که بازار به طور کامل تعطیل شده است می‌گوید: بازار به صورت کامل تعطیل نشده است اما بخش عمده آن تعطیل شده و نیروی انتظامی اوضاع را تحت کنترل دارد و جمعیت متفرق شده است. وی درباره جهت‌گیری مطالبات می‌افزاید: «مطالبه کسبه بحث رکود بازار، تغییرات ارز، گمرکات و قوانین واردات بوده و در حال حاضر وزرا و مسئولان در این خصوص در حال تصمیم گیری هستند. با تعامل و صبر و خویشتن‌داری و آرامش کسبه می‌توانیم مشکلات را حل کنیم.»
مردم دنبال بهانه برای اعتراض هستند
عبدالرضا هاشم‌زایی نماینده اصلاح‌طلب مجلس درباره خاستگاه بروز ناآرامی روز گذشته در بازار تهران می‌گوید: «تنها مشکلات اقتصادی را عامل نارضایتی نمی‌دانم بلکه مردم دچار برخی دغدغه‌های سیاسی و اجتماعی هستند که عدم رسیدگی به آنها از سوی مسئولان باعث می‌شود هرگونه اعتراض شکل گرفته با ریشه اقتصادی و به صورت مدنی با همراهی این افراد به ناآرامی تبدیل شود.» این عضو فراکسیون امید مجلس اظهار کرده که وقتی حتی به مردم اجازه تجمع و بیان دغدغه‌ها و مشکلات داده نمی‌شود در این حالت است برخی دنبال بهانه‌ای هستند تا در صورت شکل‌گیری هرگونه تجمع بر موج سوار شده و سوء‌مدیریت و عدم پاسخگویی باعث سوق دادن این اعتراض‌ها به ناآرامی می‌شود. مخالفین روحانی به دنبال تجمیع همه تقصیرات به گردن دولت هستند صادق زیبا‌کلام نیز در تحلیل این شرایط به «ابتکار» می‌گوید: «یک جریان موثری وجود دارد که مخالفین تندروی دولت هستند. این جریان در سال گذشته و در مشهد هم آن راهپیمایی دی ماه را راه انداختند و از دستشان خارج شد. اکنون هم مخالفین تندروی دولت خوشحالند که این تظاهرات و عصبانیت و خشم مردم متوجه آقای روحانی می‌شود یعنی امیدوارند که اینگونه شود. آنها حاضرند این ریسک را بپذیرند که حرکت‌های موجود را سرکوب نکنند به این امید که همه تقصیرات گردن دولت بیفتد و این بار واقعه مشهد جواب دهد و این حرکت‌ها علیه دولت جهت گیری و هدف‌گیری شود.  این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران تداوم این مسیر را برای مجموعه نظام خطرناک می‌داند: «این رفتار، کار خطرناکی است. اگر مردم به خیابان بیایند و اعتصابات سراسری شروع شود به مانند دی ماه از روحانی عبور می‌کنند و به سمت شعارها و رفتارهای ساختار شکنانه می‌روند. بنابراین همان داستان دی ماه مجددا تکرار می‌شود. من نمی‌دانم که جریان تندرو حقیقتا در این شرایط چه تصمیمی می‌خواهد بگیرد؛ آیا حاضر است این ریسک را بپذیرد که با به خیابان کشیده شدن اعتراضات مردمی روحانی را مقصر اول و آخر جلوه دهد یا خیر؟ در اینجا این خطر هست که آتشی که بگیرد دامن خود آنان را نیز خواهد گرفت و فضا به گونه‌ای خواهد شد که دیگر نتوانند مهارش کنند.
تجمع موجود سیاسی است
خاستگاه اصلی این تجمعات ظاهرا بازار و مسائل اقتصادی است اما شعارها همان شعارهای دی ماه سال گذشته است. زیباکلام در این مورد معتقد است: «من تجمع موجود را سیاسی می‌بینم و این را می‌توان از شعارهای آنان دریافت. شعارهایی که شنیده می‌شود سیاسی است. اما به هر حال عامل و انگیزه اقتصادی بوده است. شما در یک تجمع اقتصادی یا اعتصاب یا اعتراضات مشابه شعار درباره فلسطین یا رضاشاه نمیدهی بنابراین خاستگاه آن سیاسی و بهانه آن اقتصادی است.»
در دی ماه سال گذشته ابتدا جریان موسوم به دلواپسان بودند که جرقه اول را در مشهد زدند همان زمان بحثی درباره اینکه این اعتراضات خیابانی هدایت شده است یا خود جوش ذهن محافل سیاسی را به خود مشغول کرده بود.
زیبا کلام معتقد است: «این اعتصابات و تجمعات خودجوش است اما اگر جریان تندرو تصمیم به سرکوب بگیرد یک عده‌ای را بازداشت و دستگیر می‌کنند و همان سناریوی وابستگی به بیگانگان را پیاده می‌کنند که این تجمعات وابسته به آمریکا و اسرائیل و عربستان است؛ در واقع همان داستان همیشگی که برای تمامی اعتراضات در طول تاریخ معاصر ایران پیاده شده و چندین دهه ‌است که تجمعات را با همین چوب می‌رانند. باید توجه داشت که اصولگرایان یک موضع خاصی نسبت به اعتراضات دارند. از این تظاهرات استقبال می‌کنند، آن را نمایش می‌دهند و کاور می‌کنند؛ مثل روزنامه کیهان که احتمالا در صفحه نخستش می‌نویسد: «خشم مردم علیه روحانی» این امکان وجود دارد اما همه ما می دانیم که واقعیت شعارها چه بوده است، آنچه مسلم است این است که یک جریان متنفذ و قدرتمند مشغول تلاش برای بر انداختن و فلج کردن دولت و توقف حرکت آن هستند. من نمی‌خواهم بگویم که اعتراضات روز گذشته و شاید امروز، هم بخشی از برنامه‌های آنان بوده است. اما جناح تندرو از بعد انتخابات دنبال بهانه می‌گردد که یک بلوایی علیه دولت به راه بیندازد.»
تندروها به دنبال زمین زدن دولتند
همان طور که زیبا کلام می‌گوید: «به راحتی می‌توان این تجمع اعتراضی را به بیگانگان نسبت داد هر چند که تصمیمات غرب در شکل گیری اعتراضات داخلی اثرگذار است اما میزان و کیفیت آن متفاوت است. در داخل هر اتفاقی بیفتد رسانه های بین المللی راجع به آن موضع مثبت یا منفی می‌گیرند و این روند در برخورد با اصل و آینده اعتراض بسیار حائز اهمیت است.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران این مسئله را نیز به تندروهای مخالف دولت در داخل و خارج نسبت می‌دهد که آنها به دنبال زمینه برای حاشیه سازی‌ هستند.» او می‌افزاید: «سوال بنده از تندروها این است که گیرم که شما دولت را به زمین زدید و در این کار موفق شدید. روحانی عدم کفایت گرفت یا برکنار شد. با ترامپ چه می‌کنید مشکل اصلی شما روحانی نیست اساسا با فردی نظیر ترامپ چه می‌کنید؟»
اما چرا از حیث مکانی و کیفی بازار تهران این بار پیشگام اعتصاب و اعتراض شده است و این مسئله چگونه سایر طبقات به ویژه طبقه متوسط شهری را با خود همراه خواهد کرد؟
زیبا کلام در این خصوص تصریح می‌کند: «این اعتراض از بازار پا گرفته است برای اینکه دانشگاه‌ها در دهه اخیر قلع و قمع شدند و اکنون نیز دانشگاه‌ها تعطیل هستند و دانشجویان سرگرم امتحانند و فرصت تشکل‌یابی یا سازماندهی ندارند و بازار تنها جایی ‌است که می‌شود در قالب صنف دست به تجمعات زد. دلیل دیگر آن این است که اصناف بازار بیش از هر قشر دیگر اجتماعی صدمه دیده است. من فکر می‌کنم که اگر نظام اجازه دهد که تظاهرات و اعتصابات ادامه پیدا بکند خیلی سریع‌تر از آنچه که فکرش را بکنیم بدل به یک سیل عظیم خواهد شد.»
آنچه مسلم است اعتماد از دست رفته مردم به دولت و افزایش انتقادات به خصوص درباره مسئله اقتصاد است. در واقع «#پشیمان_هستم»های زیادی هستند که گوش‌شان دیگر به حرف‌های دولت بدهکار نیست و منتظرند تا چند نفر را گرد هم بییند، پلاکاردی بگیرند و شعاری بدهند و آنها نیز وارد گود شده و مطالبات خود را بیان کنند. البته در خلاء اقبال عمومی از رسانه ‌های داخلی موج سواری رسانه های خارجی نیز مزید بر علت می‌شود اما سوال اینجاست که دولت چگونه این اعتماد از دست رفته را باز می‌گرداند؟
دولت باید صادقانه به مطالبات پاسخ دهد
زیبا کلام با اشاره به موضوع فوق تاکید می‌کند: «کار دولت از حرف گذشته است دولت حتی در حرف نیز با مردم صادق نیست: اولین کاری که دولت باید بکند این است که جلوی فروپاشی بیشتر پایگاه اجتماعی‌اش را بگیرد متاسفانه در این ‌باره هیچ عزم و و اراده‌ای در دولت نمی‌بینم. ما مشاهده می‌کنیم که هنوز دو سال از عمر دولت دوم روحانی نمی‌گذرد که حدود 70 درصد از رای خود را از دست داده است و کاری که دولت روحانی می‌تواند بکند این است که آن 20 یا30 درصد باقی مانده را نگه دارد. من از روز اول بعد از 29 اردیبهشت از آقای روحانی درخواست کردم و ملتماسانه از ایشان خواستم که با مردم صادق باشد. بعد از حضور روحانی در گفت‌وگوی تلویزیونی در قالب گزارش صد روزه من یک نامه سرگشاده نوشتم و گفتم که آقای روحانی! چرا به گونه‌ای حرف می‌زنید که انگار مردم طفل و خردسال هستند. چرا به گونه‌ای حرف می‌زنید که انگار هیچ مشکلی نیست و همه چیز گل و بلبل است؟ حق این مردم بیشتر از این‌هاست چرا درست و دقیق با مردم صحبت نمی‌کنید؟ اگر دولت روحانی بنا دارد تا پایگاه اجتماعی‌اش را مرمت کند باید مردم را جدی بگیرد و نخواهد که به آنها امید واهی بدهد. او بیاید واقعیت های اقتصادی را بگوید که در سال 96 درآمد کشور صد تومان بوده است و چه میزان از آن به خزانه دولت واریز شده است و چقدر نهادهای دیگر مستفیض
شدند.»  اصلاح‌طلبان و اصولگرایان تاکنون موضع رسمی نگرفته‌اند با این اوصاف مشخص نیست آینده این اعتراضات به کجا ختم می‌شود. من فکر می‌کنم که جریانات تندرو ممکن است که این ریسک را نکنند و اجازه ندهند این فرآیند تداوم یابد و سرکوب را آغاز کنند. هر چه باشد اعتراض به دولت حرف تازه‌ای نیست. تفاوت امروز با گذشته این است که در دوران احمدی نژاد این اعتراضات در قالب سیاسی کاملا با دخالت نهادهای امنیتی همراه شد اما سعه صدر دولت روحانی بالاتر از این است که بخواهد با توسل به برخورد سلبی صدای این اعتراض را خاموش کند. هرچه هست دولت باید هرچه سریع‌تر برای کنترل و مدیریت این اعتراضات گام های اساسی بردارد و روحانی برای این کار نیاز به اجماع نخبگان در سطوح بالای حاکمیت دارد امری که نظام جمهوری اسلامی نشان داده که محال نیست.
امتیاز: 0 (از 0 رأی )
نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد
آخرین اخبار مربوط به بیمه دات کام
قانون جدید افت قیمت خودرو