فنر رها شده نرخ ارز که به عقیده کارشناسان اقتصادی، دلیل آن عدم مدیریت صحیح بازارساز و تداوم شرایط موجود است، به سیر صعودی دلار کمک میکند و کاهش ارزش ریال، گرانی و تورم نهتنها بیش از هر زمان دیگر همسفره دهکهای پایین جامعه میشود، بلکه اعتماد اجتماعی مردم به مدیریت اقتصادی کشور بیش از هر زمان دیگری کمرنگ میکند که ترکش این اتفاقات زنجیرهوار بر بخشهای مختلف کشور اثرات ناگواری خواهد داشت. به عقیده نعمتالله اکبری اگرچه سالهاست که اقتصاد ایران با کسری بودجه و تورم خو گرفته، اما آینده خوبی پیش روی اقتصاد ایران نیست. آنچه در ادامه میخوانید گفتگوی استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان با «رویداد امروز» است.
به عقیده شما دلیل افزایش نرخ ارز چیست و آیا جریانات سیاسی اخیر ناشی از آن شده و یا دلیل دیگری بر این نوسانات اثرگذار است؟
بخشی از دلایل افزایش نرخ ارز ناشی از دلایل روانی است که این روزها گریبان گیر اقتصاد کشور شده و به نوعی خارج از اراده دولت است، اما موضوع مهمی که افزایش نرخ ارز را رقم زده است، باید توجه داشت که بزرگترین عرضهکننده و همچنین بزرگترین مصرفکننده و متقاضی ارز در کشور دولت است، بنابراین وقتی عرضهکننده و متقاضی یک شخصیت حقوقی واحد است، افزایش نرخ ارز، ناشی از حکمرانی غلط نهادهای مالی همچون بانک مرکزی بر روی پدیده ارزی است و باید توجه داشت که ما در کشور سیستم ارز آزاد نداریم که این مکانسیم به فرایندهای غلط ارزی برمیگردد. اگرچه 10 یا 15 درصد مصرفکننده ارز کشور بخش خصوصی است که البته هدایتکننده اصلی آن نیز خود دولت است، بنابراین اشکال مربوط به تعریف فرایندی ارزی و حکمرانی اشتباه دولت و بهویژه بانک مرکزی در بازار ارز است.
اما امسال دولت خبر خوب فروش نفت و درآمدهای ارزی حاصل از آن را داد!
باید توجه داشت مکانیسم پرداختها و تراز تجاری اقتصاد ایران دارای اشکال اساسی است. مگر دولت نمیگوید که امسال فروش خوبی در نفت داشته و به گفته سازمان برنامهریزی امسال 40 میلیارد دلار به صندوق ذخیره ارزی وارد شده است، پس چرا نرخ ارز بالا میرود؟ پاسخ این است که فرایند مدیریت بازار ارزی و حوزه پرداختها و تراز تجاری دچار اشکال است که این موجب شده تا ما کنترل و سکان ارزی را از دست دهیم و اگرچه فرمان ارزی به لحاظ صوری در دست دولت است، اما این فرمان متصل به سیستم چرخها و هدایت بری اقتصاد نیست، بنابراین شاهد نوسانات نرخ ارز هستیم. نمیشود گفت صادرات ما آنچنان بالا بوده و نفت را خوب فروختیم و دولت قبلی را زیر سؤال بریم. از سوی دیگر دولت امسال ارز 4200 تومانی را از اقلام مختلف حذف کرد، اما اینکه چرا باز شاهد نوسانات ارزی هستیم، همه این موارد به حکمرانی غلط بانک مرکزی و سیستم نهادهای مالی دولت بر روی ترازهای پرداختی و بازرگانی برمیگردد.
با توجه به نوسانات و کمبود منابع ارزی در کشور از نیمه دوم امسال دولت دوباره دستور افزایش دستمزدها را صادر کرد، تأثیر این تصمیم بر نرخ تورم چقدر است؟
چرخه تورم و دستمزد مدتهاست که در ایران شکل گرفته است، در این شرایط برای کاهش آثار تورمی بر زندگی کارمندان دستمزدها را افزایش میدهیم که این وضعیت موجب افزایش تورم و نقدینگی میشود و ناچاریم در مدت شش ماه دیگر باز دستمزدها را بالا ببریم که این پدیده آشکارا به افزایش قیمتها منجر میشود، بنابراین در چند ماه آینده شاهد افزایش نرخ تورم خواهیم بود.
یعنی نرخ تورم به بالای 50 درصد میرسد؟
دولت تلاش دارد که نرخ تورم بیشتر از 50 درصد نشود، اما باید در اقتصاد کشور تورم 50 درصدی را بپذیریم، منتها این تورم مربوط به کل سبد خانوار با بیش از 180 قلم کالا است، اما آیا نرخ تورم کالاهای اساسی نیز 50 درصد است؟ باید بگویم در یک سال قیمت لبنیات، ماکارونی، شیر، گوشت، مرغ و ... بیش از 100 درصد گران شده است، بنابراین باید گفت که دهکهای پایین جامعه که تورم 50 درصدی را تحمل نمیکنند، بلکه تورم بالای 100 درصد را تحمل میکنند. متأسفانه ارزاق عمومی و گرانی کالاهای اساسی به مردم فشار وارد میکند، بنابراین در موضوع تورم باید تورم کالاهای اساسی را مدنظر قرار دهیم نه تورم کل اقتصاد را. امروز خانوارها با تورم بالایی روبرو هستند و حتی قیمت دارو قرار است گران شود و از سوی دیگر برخی اقلام دارویی دو تا سه برابر شدهاند و باید توجه داشت که مردم از مصرف دارو به عنوان کالاهایی ضروری، نمیتوانند صرفه نظر کنند.
دقیقا؛ چندی پیش هم رئیس سازمان برنامهوبودجه از عدم تحقق 200 هزار میلیارد تومانی بودجه خبر داد. این کسری شدید بودجه، نگرانیها از چاپ پول را بیشتر کرده است.
کسری بودجه ذات اقتصاد ایران در سالهای اخیر است، منتها انکار آن جالب است که ما کسری بودجه نداریم. مگر کشوری میتواند با تحریم و جنگ اقتصادی با کسری بودجه مواجه نشود؟ آنچه قابلتوجه است انکار کسری بودجه است. ما با تحریم مواجه میشویم و انکار میکنیم که تحریم بر روی اقتصاد کشور اثر ندارد و یا کسری بودجه نداریم یا پایه پولی را تغییر ندادیم و یا چاپ پول نداشتیم و این انکارها بسیار مهم است.
البته عنوان شده که عدم تحقق بودجه و کسری آن به دلیل عدم افزایش قیمت حاملهای انرژی است. آیا این گفتهها زمزمههای افزایش قیمت بنزین است؟
دولت ناچار است برای تأمین منابع، قیمت حاملهای انرژی را تغییر دهد و در کشوری که سالی 50 درصد تورم رخ میدهد و طی دو سال قیمت کالاها 100 درصد بالا میرود، نگهداشتن حاملهای انرژی باقیمتهای قبل کاری منطقی نیست و از سوی دیگر اگر دست به قیمت حاملهای انرژی بزنیم، باید بپذیریم که ما به تورم جهت میدهیم و شاهد رشد دوباره تورم میشویم، بنابراین هر تغییر در قیمت حاملهای انرژی اثر روانی و واقعی بر نرخ تورم خواهد گذاشت. متأسفانه امروز اقتصاد کشور دچار حالت اورژانسی شده است.
در این فضا پیشبینی شما از شرایط اقتصادی و نرخ ارز چگونه است؟
اگر تحریمها مرتفع نشود و اگر ندانیم که از برجام در صحنه جهانی و بینالمللی چه میخواهیم و جایگاه ایران در اقتصاد جهانی را ندانیم، لجامگسیختگی نرخ ارز ادامه خواهد داشت. بهطورقطع اقتصاد ایران دیگر کشش افزایش نرخ تورم و ارز را ندارد و من از سالها قبل این هشدار را داده بودم که دولتها باید مراقب افکار عمومی، اعتماد اجتماعی و ... باشند و باید توجه داشت که هر جامعه، اقتصاد و نظامی، ابتدا در افکار عمومی و بعد در واقعیت فرومیریزد، بنابراین تصمیم گیران باید بسیار زودتر از امروز به افکار عمومی توجه میکردند، اما در این فضا پیشبینی خوبی برای آینده اقتصاد ایران ندارم.
ضربه ارز به اقتصاد ایران
فنر رها شده نرخ ارز که به عقیده کارشناسان اقتصادی، دلیل آن عدم مدیریت صحیح بازارساز و تداوم شرایط موجود است، به سیر صعودی دلار کمک میکند
بیشتر بخوانید
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران