hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > رویداد > گفتگو با رقیه کریمی، نویسنده ادبیات مقاومت: یک قسمت از راهی طولانی

گفتگو با رقیه کریمی، نویسنده ادبیات مقاومت: یک قسمت از راهی طولانی

رقیه كریمی به دو زبان عربی و فارسی داستان كوتاه مقاومت می‌نویسد. البته بیشتر فعالیت او به زبان عربی است. وی در ٣ جشنواره بین‌المللی حائز رتبه شده است


رقیه كریمی به دو زبان عربی و فارسی داستان كوتاه مقاومت می‌نویسد. البته بیشتر فعالیت او به زبان عربی است. وی در ٣ جشنواره بین‌المللی حائز رتبه شده است و ٤ مجموعه داستان به زبان عربی دارد كه در لبنان منتشر شده‌اند. یك كتاب ترجمه و یك كتاب تألیف به زبان فارسی در حوزه مقاومت دارد. کریمی از کارکنان دانشکده علوم‌انسانی دانشگاه بوعلی سینای همدان در جشنواره سیده خوله در بعلبک لبنان حائز رتبه سوم در بخش داستان شد. او توانست در میان نویسندگان دیگر کشورهای عربی با تسلط بر زبان عربی و ادبیات عرب جزو برگزیدگان باشد. این نویسنده و مترجم علاوه بر رتبه‌های گوناگون در جشنواره‌های مختلف، کتاب‌هایی چون؛ «وقتی سفر آغاز شد»، «در ره منزل لیلی»، «ماه پشت ابر بود»، «پنج آسمان پرواز» را در کارنامه خود دارد. پاسخ‌های کریمی را با هم می‌خوانیم:

رقیه کریمی را چقدر می‌شناسید؟ اگر قرار باشد او را در یک جمله معرفی کنید، آن جمله کدام است؟

قطعا قبل از اینکه کسی به سمت راهی حرکت کند تا حدی خود و علاقه‌های خود و روحیات خود را شناخته است و با این شناخت قدم به راه می‌گذارد. بعد از ۲۰ سال نوشتن اگر دوباره به اول راه برگردم دوباره همین راه را از اول شروع می‌کنم و این یعنی با شناخت از خود و از راه قدم به این راه گذاشته‌ام. اگر بخواهم خودم را در یک عبارت معرفی کنم آن جمله این است: «یک قسمت از راهی طولانی».

چه شد که وارد حوزه نوشتن شدید؟ اولین تجربه جدی نوشتن شما کدام اثر بوده‌ است؟

من از ۲۰ سال قبل شروع به نوشتن کردم. به نوشتن علاقه‌مند بودم و تجربه‌های اول من بیشتر جنبه تمرین داشت. ما جمع کوچکی بودیم که هر عصر پنج‌شنبه تمرین داستان می‌کردیم و‌ خانم بهناز ضرابی زاده نویسنده دختر شینا در اولین قدم‌های نوشتن در کنار ما بود ‌و برای پیشرفت ما در نوشتن خیلی تلاش کرد. امروز همان جمع کوچک جزء بهترین‌های داستان هستند مثل آقای سید میثم موسویان و خانم مونا اسكندری.

فضای مجازی چه فرصت‌ها و تهدیدهایی برای یک نویسنده دارد؟ شما تجربه نوشتن در این فضا را دارید؟

من چون بیشتر داستان‌هایم به زبان عربی است و مخاطب‌های من عرب‌زبان هستند به طور طبیعی از محیطی استفاده می‌کنم که مخاطب من در آن فضاست. من داستان‌های کوتاه مقاومت را به زبان عربی در فیس‌بوک منتشر می‌کردم که بسیار پرمخاطب بود. شاید بیشتر از چند کتاب و بدون هیچ هزینه‌ای پیامی که می‌خواستم را به جهان عرب می‌رساندم و همین موضوع باعث بسته‌شدن صفحه داستان مقاومت من توسط فیس‌بوک شد.

از کی با زبان عربی آشنا شدید و داستان نوشتن به زبان عربی از کجا شکل گرفت؟ چه افقی برای نوشتن به زبانی که زبان مادری شما نبود،  پیش روی شما بود؟

من كارشناسی ارشد زبان عربی دارم. اما خارج از دانشگاه برای پیشرفت و تسلط بسیار تمرین و تلاش کردم. چون در دانشگاه بیشتر ما سرفصل برای ادامه راه می گیریم و برای تسلط باید تلاش زیادی همراه آن باشد. بعد از فارغ‌التحصیلی وقتی به سایت‌هایی که مربوط به دوستداران انقلاب اسلامی و ایران بود سر می‌زدم می‌دیدم که حتی دوستان ما خیلی از جنگ ما چیزی نمی‌دانند ... البته الان با نهضت ترجمه بسیار شرایط بهتر شده؛ اما در آن روزها یعنی ۱۵ سال قبل من به‌تنهایی شروع به نوشتن داستان کوتاه شهدا کردم ... داستان‌هایی که بسیار مورد استقبال قرار گرفت.

شما ترجمه هم کرده‌اید. دانش‌ها و مهارت‌هایی که یک مترجم باید داشته باشد به‌خصوص مترجم زبان عربی چیست؟

بله من تجربه چند ترجمه را هم دارم. به شخصه ترجیح می دهم مستقیما به عربی داستان بنویسم و به ندرت به سراغ ترجمه می‌روم؛ چون در ترجمه آزادی عمل تألیف وجود ندارد و نویسنده مقید به متن است. اما در ترجمه متوجه یک نکته شدم قطعا کسی که خودش نویسنده است به نسبت کسانی که تنها مترجم صرف هستند بهتر قادر است روح متن را نیز همراه با ترجمه کلمات منتقل کند.

پانصد صندلی خالی چگونه متولد شد؟

پانصد صندلی خالی کتاب عجیبی بود. شاید از موارد نادری بود که اول ترجمه فارسی آن منتشر شد و بعد از آن اصل کتاب به زبان عربی منتشر شد. یک زن از محاصره ۳ساله الفوعه یادداشت‌های روزانه می‌نوشت و من از طریق یکی از دوستان یکی از این یادداشت‌ها را دیدم و دیدم این روزنوشت‌ها یک قسمت از تاریخ مستند است. سعی کردم نویسنده را پیدا کنم  و موفق شدم  و تمام روزنوشت‌ها را جمع و ترجمه کردم و این یعنی نویسنده مقاومت نباید منتظر باشد کسی کار آماده به او بدهد؛ بلکه اگر لازم شد باید در سخت‌ترین شرایط خودش موضوع کار را پیدا کند. کتاب پانصد صندلی خالی کتاب تقدیر شده در جشنواره بین‌المللی سرخ نگاران در بخش ترجمه است.

ماه پشت ابر بود به ترسیم چه چیزهایی می‌پردازد؟

ماه پشت ابر بود از کارهای اولیه من است. ترجیح می‌دادم الان دوباره از اول آن را بنویسم؛ چون طی این سال‌ها سبک نوشتن و روش من بسیار متفاوت‌تر و فنی‌تر شده است. شاید برای همین است که معمولا به نوقلم‌ها  توصیه می‌کنم برای چاپ کتاب عجله نکنند و زمان همیشه برای بهترشدن اثر به آنها كمك می‌کند. ماه پشت ابر بود خاطره داستان در مورد یکی از فرماندهان شهید همدان در دفاع مقدس است.

هوای این روزهای من از کدام آدم‌ها سخن می‌گوید؟

هوای این روزهای من را خیلی دوست دارم. کار سخت و سنگینی بود و سه سال روی آن کار کردم. خاطرات تفصیلی یکی از رزمنده‌های مدافع حرم آقای امیرحسین حاجی نصیری است که با حافظه قوی و ذکر جزئیات دقیق کمک زیادی به نوشتن داستان شهدای مهم دیگری مثل شهید صدرزاده و شهید محمدحسین محمدخانی كرد.

چه جوایز ادبی کسب کرده‌اید؟ جایزه بین‌المللی مقاومت لبنان،  چه ویژگی داشت؟

جایزه‌های ملی و بین‌المللی زیادی داشتم مثل جایزه یوسف و جایزه خاتم و ٣ جایزه بین‌المللی دارم كه مهم‌ترین آنها جایزه جهانی داستان مقاومت در بیروت بود كه در سه بخش شعر رمان و داستان كوتاه بود و از ١٤ كشور عربی در آن شركت كرده بودند و من با اینكه زبان مادری من فارسی است در داستان كوتاه حائز رتبه سوم شدم.

جوایز ادبی بیرون از ایران به‌ویژه جوایز دنیای عرب را چطور ارزیابی می‌کنید؟

من به‌خاطر اینكه فقط در موضوع مقاومت كار می‌کنم به طور طبیعی در برخی از جشنواره‌های دیگر داستان در کشورهای عربی شرکت نمی‌کنم. به‌خصوص کشورهایی که از نظر فکری و نگاه سیاسی در یک راستا نیستیم. اما سطح جایزه ادبی مقاومت بسیار بالابود و امیدوارم ایرانی‌های دیگری جز من برگزیده این جایزه ادبی باشد.

چه درسی می‌توانیم از دنیای کتاب کشورهای عربی به‌ویژه لبنان بگیریم؟

باتوجه‌به اینکه حوزه کار من داستان مقاومت است متوجه شدم که داستان مقاومت لبنان در قدم‌های اولیه است. به طور طبیعی کشوری که در حال مقاومت است داستان شاید در مراحل بدی اولویت‌های آن باشد. اما من افق داستان مقاومت لبنان را روشن می‌بینم. بخصوص با نویسنده‌های جوانی كه با جدیت كار را شروع کرده‌اند و همچنین وجود حوادث مهمی مثل جنگ ۳۳ روزه و یا آزادی جنوب لبنان باید منتظر رمان‌های قدرتمندی باشیم که به‌زودی به قلم نویسنده‌های لبنانی شاهد آن خواهیم بود.

 با نویسندگان و هنرمندان عرب هم در ارتباط هستید؟ چه پیشنهادی برای گسترش ارتباطات فرهنگی  با این کشورها مخصوصا لبنان دارید؟

بیشتر ارتباط من به طور طبیعی با نویسندگانی است که در حوزه مقاومت فعالیت دارند. کاری که من شروع کردم کاری کاملا فردی است و منتظر کمک هیچ سازمان یا نهادی نبودم چون فهمیده بودم باید از مرزها عبور کرد و خیلی تأخیر کرده‌ایم. قطعا نمی‌توانستم منتظر ضرورت سنجی این موضوع از نهادها و مؤسسه‌های مربوطه باشم. اما قطعا این روزها که موضوع نهضت ترجمه جدی است می‌شود با برنامه‌ریزی خوب و گسترده با جریان ادبی کشورهای عربی به‌خصوص کشورهایی که از نظر فکری به هم نزدیک هستیم ارتباط خوبی برقرار کرد که لازمه آن برنامه‌ریزی دقیق است.

الگوی مطالعاتی شما چیست؟ چه الگویی مطالعاتی را پیشنهاد می‌کنید؟

به نظرم الگوی مطالعات هر فرد بر اساس رغبت‌ها و هدف‌ها می‌تواند متفاوت باشد در حال حاضر من در برنامه مطالعاتی‌ام رمان‌های عربی برگزیده و یا کاندیدهای جایزه بوکر عربی را گذاشته‌ام که به طور طبیعی نمی‌توانم آن را به کسی پیشنهاد بدهم؛ چون فقط مناسب خودم است.

دلیل کم خواندن کتاب در بین مردم  چیست؟ سهم نویسندگان در این میان چقدر است؟

سرعت زندگی جدید و مدرن و شتاب‌زدگی آدم‌ها به‌تبع آن ... و همچنین پررنگ‌تر شدن فضای مجازی تأثیر زیادی در این موضوع داشته و دارد؛ اما قطعا کتاب‌های خوب كه حرف خوب برای گفتن دارند جایگاه خود را در همین فضا هم پیدا می‌کنند.

زادبوم شما چه اندازه در کارهای شما حضور دارد؟

بله در خیلی از داستان‌های عربی من از زمان کودکی در شهرم با سرما و فضای کوهستانی و برف و زمستان‌های سخت قدیمش گفته‌ام.

قهرمانان داستان‌های شما تا چه اندازه‌ در شهر و در اطراف شما دیده می‌شوند؟

قهرمان داستان‌های من همه آدم‌های عادی هستند که در شرایط خاص قرار گرفته‌اند. تمام آدم‌های معمولی اطراف ما می‌توانند در شرایط خاص قهرمان یک داستان باشند.

کار برای نویسنده شهرستانی  چه تفاوت‌هایی با نویسندگان مرکز دارد؟

برای من که بسیار فردی و فقط از طریق مطالعه پیش می‌روم هیچ فرقی نداشت. اما همه شبیه هم نیستند گاهی بعضی برای رشد نیاز به فضاهای بزرگ‌تر با امکانات و قرارگرفتن در فضاهای آموزشی قوی مثل دوره‌های آموزشی و كارگاه و اساتید برجسته دارند و این موضوع بر حسب اشخاص متفاوت است.

تصویر و روایت شما چه تفاوتی با تصویر و روایت دیگران دارد؟ زنان داستان‌های  شما چه جایگاهی در داستان دارند؟

زنان داستان من شبیه زنان واقعیت هستند ... گاهی قوی. گاهی ضعیف. گاهی خوب و گاهی نه. گاهی مادر با تمام ویژگی یک مادر. گاهی یک معلم. پرستار. مادربزرگ ... دقیقا شبیه زندگی واقعی. چون داستان نقاشی یک قسمت از زندگی است.

امتیاز: 5 (از 1 رأی )
نویسنده
سعید آقایی جشوقانی
سعید آقایی جشوقانی
سعید آقایی، بیش از همه یک "دوست کتاب" به حساب می‌آید.
او کارشناسی ارشد هنر دارد، ۴ مجموعه شعر و ۱ مجموعه داستان و ۲ کتاب نثر ادبی منتشر کرده. ۱۲ نمایشگاه انفرادی نقاشی داشته و نوشتن را در گونه های مختلف تجربه کرده است.

نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
  1. 6 دی 1401 20:49
    سرکارخانم کریمی سلام.حقیربااینکه درسن 47سالگی ومعلمی با28سال سابقه تدریس عربی هستم اماعلاقه به ترجمه مرابرای تحصیل دردومین ارشدم یعنی ارشد مترجمی عربی به دانشگاه اصفهان کشانده .ازآنجاکه علاقه خاصی به ترجمه درموضوع مقاومت دارم ،اگربزرگواری نموده وآدرس ایمیل خوددرابرایم بفرستید برادرخودعلی سلطانی راموردلطف قرارداده اید
آخرین اخبار مربوط به بیمه دات کام