مشتری درست سر جایش و پشت صندلی مخصوص کبابی نشست و من همه چیز را برایش آوردم. از لیوان و آب و سبزی و دوغ و در انتها هم کباب مخصوص. کباب مخصوص، کباب با ترکیب مخصوص مقام کبابی است که هیچکس از رمز آن آگاه نیست. مقام کبابی داشتند خاطره تعریف میکردند و از اتفاقات نهچندان خوشایندی که برایشان میافتاده است. از این که هر دفع فکر میکردهاند از چالهای نجات پیدا کردهاند دستبرقضا به چاهی میافتادهاند و این امر چنان تکرار شد که مقام ایشان تا قبل از شغل شریف کبابی، کمی تا حدودی بدبین شده بودند.
البته رگههایی از این نوع نگاه هنوز در مقام کبابی مانده است و بهخصوص در نگاه به بنده کمترین، این رگهها پررنگ میشود و گاهی شاهرگ گردن میشوند و القصه کار ادامه پیدا میکند ادامهای مانند همان اژدهای چندهزارساله چینی که نهتنها دست از فرهنگ و هنر چین برنداشته که وارد فرهنگ و هنر کشورهای دوست مانند ما شده است تا جایی که پویانماییهای شبکه کودک هم گرفتار این اژدهای هفتاد سر در هفتصد برنامه شده است. بگذریم. این خاطرات پرخطر را که مقام کبابی گفت، آن مشتری گرامی گفت چرا نیمه پر لیوان را نمیبینید؟! و مقام کبابی گفتند: نیمه شاعرانه لیوان را میبینم و من پابرهنه وسط حرف آن دو دویدم و دویدم و دویدم و گفتم: نیمه شاعرانه لیوان دیگر کدام نیمه است؟! که مقام کبابی با همان لحن خاص خودشان این ابیات شیرین را خواندند: «از باغ میبرند چراغانیت کنند/ تا کاج جشنهای زمستانیات کنند/ پوشاندهاند صبح تو را ابرهای تار/ تنها به این بهانه که بارانیات کنند/ یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند/ این بار میبرند که زندانیات کنند/ ای گل گمان مبر به شب جشن میروی/ شاید به خاک مردهای ارزانیات کنند/ یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست/ از نقطهای بترس که شیطانیات کنند/ آب طلب نکرده همیشه مراد نیست/ گاهی بهانه ایست که قربانیات کنند.» و من از مقام کبابی پرسیدم که این شعر آشنا از کیست؟ که اینقدر هم در بین مردم جا افتاده است. ایشان گفتند: شعر زیبای «قربانی» از «گریههای امپراطور» است.
و ادامه دادند به طوری که خوب بفهمم که این کتاب نخستین مجموعه از آثار «فاضل نظری» است. البته مقام کبابی نگفتند که ایشان آیا در عمل هم فاضل هستند یا نه؟ ولی مطمئن هستیم که فاضل عملی نیستند! «گریههای امپراتور» البته نمی دانم با چه نوع توری؟ مجموعهای شامل سی و هشت سروده از شاعر است. البته هیچ جایی ذکر نشده است که شاعر هم در سرودن این ها گریه می کرده یا می خندیده و یا حالت سومی داشته است! گریه های امپراتور مشتمل بر دویست و پنجاه و هشت بیت است و یک بررسی اجمالی تمایل شاعر به سرودن اشعار کوتاه را نشان میدهد چرا که در این کتاب، تعداد بیست و شش غزل پنج بیتی، هشت غزل شش بیتی، دو غزل هفت بیتی و دو غزل هشت بیتی وجود دارد. در این لحظه مرد مشتری دست از خوردن کباب کشید، بلند شد چند دقیقه ایستاد، مقام کبابی، من و دیگر افراد و اجناس داخل کبابی را خوب نگاه کرد و دوباره نشست و شروع کرد و دیگر هیچ نگفت تا غذایش تمام شد و کبابی را ترک کرد.
نیمه شاعرانه لیوان
مشتری درست سر جایش و پشت صندلی مخصوص کبابی نشست و من همه چیز را برایش آوردم. از لیوان و آب و سبزی و دوغ و در انتها هم کباب مخصوص.
امتیاز: 0
(از 0 رأی )
نظرهای دیگران