hamburger menu
search

redvid esle

redvid esle

رویداد ایران > هنر و ادبیات > گفتگوی متفاوت «رویداد امروز» با گیتی صفرزاده: بیمه درمانی کتاب با کلینیک ادبیات

گفتگوی متفاوت «رویداد امروز» با گیتی صفرزاده: بیمه درمانی کتاب با کلینیک ادبیات

اگر از بلندگوی مرکز درمانی شنیدید که اعلام می‌شود: خانم صفرزاده به اورژانس! بدانید شما به کلینیک ادبیات رفته‌اید و علایم آپاندیزم داستانی شما خیلی جدی است!

اگر از بلندگوی مرکز درمانی شنیدید که اعلام می‌شود: خانم صفرزاده به اورژانس! بدانید شما به کلینیک ادبیات رفته‌اید و علایم آپاندیزم داستانی شما خیلی جدی است! «کلینیک ادبیات» ترکیب عجیبی است. ازیک‌طرف کلینیک دارد که یادآور سلامتی جسم هست و از طرف دیگر ادبیات که یادآور جان و روان. یک سمتش به کلمه و زبان و سخن مربوط می‌شود و سمت دیگرش پا در اسمی غیرفارسی دارد.  دوگانگی جالبی در خودش دارد، مثل دو گیتی که می‌تواند تعبیری از دو عنصر متضاد یا تکمیل‌کننده باشد و یا آسایش دوگیتی! کلینیک ادبیات با همه این تعابیر آغاز به کارکرده تا افراد جامعه را در کشف دنیاهای متفاوت از طریق داستان کمک کند. این خودش کافی است تا یک گفتگو شکل بگیرد؛ ولی وقتی بدانی گیتی صفرزاده نویسنده و فعال کتاب‌خوانی که روزگاری سردبیری گل‌آقا را هم تجربه کرد، این همت بزرگ را کرده است. بی شک گفتگو خواندنی و جذاب هم می‌شود. با هم پاسخ‌های صفرزاده را می‌خوانیم:
چه شد که وارد حوزه نوشتن شدید؟ نخستین کار جدی شما چه بود؟ داستان‌نویسی را از کجا شروع کردید؟
به قول فوتبالیست‌ها و بازیگرها که همیشه می‌گویند از دوران بچگی در زمین خاکی و مدرسه شروع کردند، برای من هم نوشتن از بچگی شروع شد. اولین چیزهایی که می‌نوشتم و یادم هست نامه‌هایی بود که هرروز برای مادر و پدرم می‌نوشتم! هنوز هم نامه نوشتن برایم جدی‌ترین فرم نوشتن است، گاهی اوقات حتی برای کارمند بانک، همسایه طبقه پایینی و همکاران نامه می‌نویسم، به نیت حل‌شدن موضوعی یا درک یک ماجرا!
داستان‌نویسی آیا آموزش دادنی هست؟ آیا برای داستان‌نویس شدن کلاس رفتید؟ آیا آن را به دیگران آموزش داده‌اید؟
از نظر من کسی با آموزش، داستان‌نویس نمی‌شود؛ اما آموزش که به معنی شناخت مهارت‌ها و ابزار باشد، می‌تواند به بهترشدن یا کشف شیوه نوشتن خودمان کمک کند. منظورم این است که آموزش می‌تواند یکی از فاکتورها در کنار ده‌ها عامل دیگری باشد که به نویسندگی کمک می‌کنند. در مورد خودم چون رشته دانشگاهی‌ام ادبیات نمایشی بود لاجرم با مباحث آموزشی کلاسیک آشنا شدم و البته خودم هم از روی علاقه شخصی کتاب‌های مختلفی که در این زمینه بوده را مطالعه کردم. اما کار من هیچ‌وقت آموزش داستان‌نویسی نبوده. هم به علت عدم علاقه شخصی و هم اینکه آموزش‌دادن روحیه خاصی می‌طلبد.
آیا نویسنده حرفه‌ای شدن به این معنا که فرد حرفه اقتصادی او نوشتن باشد، در ایران امکان‌پذیر هست؟ چگونه؟ 
در دنیای امروز نوشتن شکل‌های مختلفی پیدا کرده. کسی که تولید محتوا می‌کند یا سناریویی برای تولد و دیده‌شدن یک محصول خلق می‌کند هم نویسنده به‌حساب می‌آید. حوزه‌های زیادی برای نوشتن پیدا شده که هم خلاقانه هستند و هم احتیاج به مهارت و ذوق فراوان دارند. در چنین گستردگی به نظرم نویسنده حرفه‌ای به معنای اقتصادی می‌شود بود. اما اگر منظور از نویسندگی فقط حوزه ادبیات داستانی برای چاپ کتاب باشد گمان نمی‌کنم در هیچ کجای دنیا نویسنده‌ای فقط با نوشتن کتاب داستانی اقتصاد زندگی‌اش تأمین شود، مگر استثناها که آنها هم چیزهای دیگری در طول زمان به یاری‌شان می‌آید.
در بین کارهای مختلفی که در حوزه نوشتن، معرفی کتاب و داستان داشته‌اید، کدام برای خود جذاب‌تر بوده است؟
واقعا هرکدام جذابیت خاص خودشان را دارند. نوشتن داستان برای یک کتاب، یک امر خیلی شخصی برایم به‌حساب می‌آید و لطف خاص خودش را دارد. معرفی کتاب چون برایم کشف یک کتاب و به دنبالش پیداکردن روش و ابزار مناسب برای جذب خواننده و تعامل است، هیجان دیگری دارد. نوشتن در حوزه‌های دیگر هم هرکدام بسته به دلایل، جذابیت داشته‌اند. نکته مهم برایم اینجاست که هرکدام از این موارد درمجموع به همدیگر کمک کرده‌اند و به من فضا و دید بیشتری داده‌اند.
ایده کلینیک ادبیات از کجا کلید خورد و چه مراحلی را طی کرده است؟
قبل از پاگرفتن کلینیک ادبیات، در پروژه‌ای مروج کتاب‌خوانی بودم. آنجا ضمن آشنایی با شیوه‌های مختلف و جدید ترویج کتاب‌خوانی به این فکر افتادم که از آنها استفاده کنم. چیزی که در اطرافم می‌دیدم این بود که آدم‌ها تمایل به خواندن کتاب دارند؛ اما آنقدر به کتاب جایگاه ویترینی داده‌ایم که جرات نمی‌کنند به سمتش بیایند یا اگر هم بیایند گیج می‌شوند و نمی‌دانند سراغ کدام کتاب بروند. این فکر باعث شد برنامه‌ای را شکل بدهم به اسم «دورهمی دوگیتی». در این دورهمی‌ها آدم‌ها را در حقیقت به یک مهمانی دعوت می‌کردم که ۲-۳ ساعت ضمن خوردن چای و شیرینی و آشنایی با آدم‌های جدید، همراه بازی و سرگرمی با یک کتاب آشنایشان می‌کردم. از طرفی می‌دیدم در همه این سال‌ها همیشه آدم‌ها به طور شخصی برای مشاوره کتاب به من مراجعه می‌کردند، مثلا برای فلان موضوع چه کتابی بخوانم؟ از کدام کتاب فلان نویسنده شروع کنم به خواندن؟ الان که روحیه‌ام فلان طور است چه کتابی برایم مناسب است؟ متوجه شدم که بر اساس هر فرد احتیاج به راهنمایی خاص هست و مشاوره کتاب که نوعی کتاب‌درمانی هم هست و در جهان هم سابقه دارد، توجهم را جلب کرد. از مجموع همه اینها به فکر راه‌اندازی کلینیک ادبیات افتادم که مجموعه خدماتی را در حوزه کتاب ارائه کند. از دورهمی تا سفر.
مخاطبان اصلی کلینیک ادبیات چه کسانی هستند؟ 
این حوزه  بسیار گسترده و پرتنوع است. فرض بفرمایید کسی اهل ادبیات است؛ اما با فلان ژانر آشنایی ندارد و می‌خواهد بداند از کجا و چطور خواندنش را شروع کند. یا کسی کتاب‌خوانی دوست دارد اما می‌خواهد عضو یک باشگاه کتاب بشود و در یک فرایند دسته‌جمعی این کار را انجام دهد. یا دلش می‌خواهد از مسیری مثل فیلم به کتاب برسد…. همه این افراد می‌توانند مخاطب کلینیک ادبیات باشند. ضمن اینکه هدف مهم کلینیک آدم‌هایی هستند که خودشان نمی‌دانند اشتیاق به خواندن داستان دارند و قرار است اشتیاقشان را بیدار کنیم!
 کلینیک ادبیات دارای چه بخش‌های تخصصی و فوق‌تخصصی هست؟ 
درهرحال بحث کتاب، مشاوره کتاب و آشنایی با کتاب‌ها، بحث تخصصی است. ضمن اینکه در شیوه‌های ارائه هم روش‌های مختلفی مثل تجربه سفر یا فیلم دیدن یا…داریم که هرکدام تخصص جداگانه‌ای می‌طلبند. برای همین در هرکدام از این حوزه‌ها از همکاری افراد آشنا و متخصص استفاده می‌شود.
در کلینیک ادبیات با کدام بیمه‌ها قرارداد دارید؟
ادبیات خودش بیمه است، تصورم این است که با کتاب خواندن در مقابل بسیاری از وقایع بیمه می‌شویم!
نمونه‌های این کار در ایران و یا خارج وجود دارد؟ اگر هست، تفاوت کار شما با آنها در چیست؟
کتاب‌درمانی و مشاوره کتاب به‌صورت یک فعالیت جدی و مراکز شناخته شده در جهان وجود دارد. شیوه کار تفاوت اساسی ندارد؛ ولی در بحث محتوا در هر جامعه، ماجرا فرق می‌کند. برای مثال کسی که به یک مرکز کتاب‌درمانی در لندن مراجعه می‌کند و کتابی برای گذر از دوران سوگواری می‌خواهد، با کسی که در ژاپن چنین تقاضایی دارد، یک نوع کتاب و مشاوره دریافت نمی‌کند.
در کلینیک ادبیات بخش مراقبت‌های ویژه و نقد هم دارید؟ 
مراقبت‌های ویژه در همان صفحه اینستاگرامی کلینیک ادبیات اتفاق می‌افتد. یعنی آنجا تلاش می‌کنم با نوشته‌ها و فیلم‌ها و سرگرمی‌های مختلف مراقبت ویژه‌ای در این دنیای شلوغ به‌وسیله کلمات انجام دهم. اما نقد ماجرای دیگری دارد. حوزه‌ای تخصصی است و در تعریف کار ما نیست. اما اگر کسی به دنبال خواندن نقدهای درست درباره یک کتاب باشد، به مرجع راهنمایی می‌شود.
به نظر شما فرق نوشته‌های بازاری و غیربازاری چیست؟ آیا نوشته‌های سفارشی همان نوشته‌های بازاری هستند و یا خیر؟
فکر می‌کنم برای اینها تعاریف مشخص و قطعی وجود ندارد و بیشتر سلیقه‌ای و شخصی برخورد می‌شود. از یک نگاه نوشته بازاری یعنی نوشته‌ای که معادلات بازار در آن لحاظ شده، یعنی این نوشته سفارش داده می‌شود برای اینکه قرار است پولی یا سودی از آن به دست بیاید و این لزوما بد نیست، اکثر نوشته‌های فضای تبلیغاتی در حقیقت همین شیوه است. اما نگاه دیگری هم هست که نوشته بازاری را کاملا بر اساس نوع ساختاری نوشته می‌بیند؛ یعنی به نوشته‌ای بازاری می‌گوید که در نوع نوشتار سلیقه عمومی و راحت الوصول‌تری را پوشش می‌دهد. مثلا گروهی ادبیات عامه‌پسند را در همین ردیف ارزیابی می‌کنند.
شما دلیل کم خواندن کتاب به‌طورکلی در جامعه را چه می‌دانید؟ سهم نویسندگان دراین‌بین چقدر است؟
واقعا نمی‌شود حکم کلی درباره این ماجرا داد. آیا کم می‌خوانیم؟ کتاب کم می‌خوانیم؟ کتاب داستان کم می‌خوانیم؟ گروه خاصی از جامعه کمتر می‌خوانند؟ اینها سؤال‌هایی هستند که هرکدام جواب‌های مختلفی دارند و نکات زیادی را روشن می‌کنند. نکته‌ای که نباید فراموش کرد این است که در دیده‌شدن و خوانده شدن کتاب، یک مجموعه تأثیر دارند، از نویسنده تا توزیع، تا کتاب‌فروش و حتی مروجان و بلاگرهای کتاب‌خوانی و چیزی هم که نباید از آن غفلت کرد نوع ذائقه و سلیقه و اشتیاق مخاطب ایرانی است؛ بنابراین می‌بینید که با پیچیدگی‌های زیادی مواجه هستیم و البته کلینیک ادبیات با همین ایده به میان آمد که بخشی از آن حلقه فراموش شده در ماجرای کتاب‌خوانی را پر کند.
بهترین کاری که دوست دارید در این مجموعه انجام بشود، چیست؟
ایده‌های زیاد و متنوعی دارم که به‌شرط باقی بودن عمر انجام خواهم داد و از صفحه اینستاگرام کلینیک ادبیات و شبکه‌های مجازی اطلاع‌رسانی خواهم کرد. اما از جهت دوست داشتن قلبی، آرزویم این است که آدم‌ها با قصه‌ها، زندگی خودشان را رنگین‌تر، بامعناتر و سرخوشانه‌تر کنند. 

امتیاز: 5 (از 1 رأی )
نویسنده
سعید آقایی جشوقانی
سعید آقایی جشوقانی
سعید آقایی، بیش از همه یک "دوست کتاب" به حساب می‌آید.
او کارشناسی ارشد هنر دارد، ۴ مجموعه شعر و ۱ مجموعه داستان و ۲ کتاب نثر ادبی منتشر کرده. ۱۲ نمایشگاه انفرادی نقاشی داشته و نوشتن را در گونه های مختلف تجربه کرده است.

نظرشما
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی‌شود
نظرهای دیگران
نظری وجود ندارد. شما اولین نفری باشید که نظر می دهد