وارد سرسرای طبقه اول که شدید از راهنما بخواهید پردهها را کنار بزند و از واقعه تاریخی سال ۱۳۴۴ برایتان بگوید؛ از روزی که «محمدرضا پهلوی» هدف گلوله قرار گرفت. روزی که محمدرضا شاه دربارهاش در گفتوگو با خبرنگار فرانسوی لوموند گفته بود: «احساس من این بود که ۵۰ نفر به طرف من تیر میانداختند. تیراندازی واقعاً شدید بود.»
آینه ترک خوردهپرده روی آینه ضلع غربی سرسرا که کنار میرود شکستگی آینه نمایان میشود. رد گلوله دیگری را هم میتوانید روی سقف ببینید؛ کمی که دقت کنید گلبرگ یکی از گچبریها نیست. این فرورفتگی هم رد یکی دیگر از آنهمه گلوله است. آن روز پس از اینکه شمسآبادی به سمت شاه تیراندازی میکند محمدرضاشاه سراسیمه به داخل سرسرا میآید و به سمت پلهها و طبقه دوم میدود.
تیراندازی در کاخ مرمر نتیجه کشتار ۱۵ خرداد۵ ماه از تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه به دلیل مخالفت با تصویب لایحه کاپیتولاسیون در ۲۱ مهر سال ۱۳۴۳ گذشته بود که در ۲۱ فروردین سال ۱۳۴۴ در کاخ مرمر به شاه تیراندازی شد. «رضا شمسآبادی» سرباز وظیفه و از افراد گارد سلطنتی و در کاخ مرمر نگهبان بود. او محمدرضاشاه را هنگامی که از خودرو مقابل سرسرای کاخ پیاده شد به رگبار بست. محمدرضاشاه هم شتابان خود را به داخل ساختمان رساند.
به نظر میرسد مهمترین عاملی که رضا شمسآبادی را به ترور محمدرضا پهلوی واداشت قیام امام خمینی(ره)، آشنایی او با اعلامیهها و مواضع امام خمینی(ره) و بهویژه قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و ترور حسنعلی منصور، نخستوزیر در بهمن ۱۳۴۳ توسط گروه محمد بخارایی بود.
بیشتر بخوانید :
با آغاز نهضت امام خمینی در سال ۱۳۴۱، شمسآبادی با حضور در مراسم و مجالس وعظ، شرکت و اعلامیههای امام خمینی(ره) را پخش میکرد و به گفته دوستانش پخش اعلامیه امام(ره) را از فرایض خود میدانست. کشتار رژیم پهلوی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، شمسآبادی را مانند بسیاری از جوانان به اندیشه دست بردن به اسلحه و قیام مسلحانه واداشت. شمسآبادی با آنکه از سربازی معاف بود اما برای اجرای طرح خود مبنی بر ترور محمدرضا پهلوی داوطلبانه راهی خدمت سربازی شد.
ترور محمدرضاشاه از منظر دیگرروایت دیگر از این واقعه را حجتالاسلام «روحاللهحسینیان» از پیشکسوتان و خادمان ضیوف الرحمان، رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی و نماینده دوره هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی در کتاب «۱۴سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران» درباره ترور شاه در سال ۱۳۴۴ مینویسد: «سازمان انقلابی حزب توده ایران در آذر سال ۱۳۴۳ در تیرانا پایتخت آلبانی، فعالیت خود را اعلام کرد. این سازمان ایدئولوژی خود را مارکسیسمـ مائوئیسم و خطمشیء خود را مبارزه قهرآمیز اعلام کرد. نخستین اقدام عملی سازمان، اعزام یک گروه به رهبری پرویز نیکخواه به ایران بود. پرویز یک دانشجوی ایرانی در انگلیس بود که از طرف سازمان مأمور شد تا برای مطالعه و تهیه برنامه برای شورشهای دهقانی و جنگهای پارتیزانی به سبک کاسترو به همراه چند تن دیگر به ایران سفر کند. پرویز همراه فیروز شیروانلو به ایران آمد و مهندس احمد منصوری و منصور پورکاشانی نیز به آنها پیوستند.»
او ادامه میدهد: «نخستین اقدام گروه، برنامهریزی یک کوهنوردی برای شناسایی روستاها برای عملیات پارتیزانی بود. اعضای گروه هر کدام به شغلی مشغول و با افراد مخالف رژیم آشنا میشوند. مهندس منصوری با فردی به نام احمد کامرانی آشنا میشود. کامرانی در دوران مدرسه خود با شخصی به نام رضا شمسآبادی دوست شده بود که در آن زمان سرباز گارد و از محافظان کاخ مرمر بود. رضا که در یک خانواده مذهبی ولی بسیار فقیر بزرگ شده بود، کینهای وصفناشدنی از شاه در دل داشت و تصمیم گرفته بود که از موقعیت خود استفاده کند و شاه را به قتل برساند. رضا تصمیم خود را با کامرانی در میان میگذارد. کامرانی این خبر را به نیکخواه و منصوری میدهد و هر دو با آن مخالفت میکنند. زیرا پیامد این عمل را هرج و مرج میدانستند. اما چون شمسآبادی عضو گروه نبود، تصمیم خود را صبح ۲۱ فروردین ۱۳۴۴ عملی کرد.»شمسآبادی در روز واقعه، بلافاصله توسط گروهبان ساری اصلانی کشته شد.
۲۱۲۲۰
کد خبر 1661727منبع: khabaronline-1661727