از بین جامعه آماری اساتید دانشگاه، محققان و پژوهشگران دانشگاهی 40 درصد تمایل به مهاجرت دارند و از این میزان 81 درصد دلایل بیرونی شامل بیثباتی اقتصادی، عدم شایستهسالاری، سطح درآمد و تناسب آن، امکان شاد زندگیکردن و سلامت اخلاقی جامعه را زمینه چنین تصمیمی معرفی کردهاند.
6 درصد پاسخگویان نیز از استان اصفهان بودهاند، لذا اعداد بالا تا حد زیادی نشانگر شرایط جامعه دانشگاهی اصفهان نیز خواهد بود.وجود چنین شرایطی در بین نخبگان که سرمایههای اصلی کشور و غیرقابلجایگزینی هستند، لزوم توجه جدی و پیگیری درست موضوع در سطح کلان کشور را نشان میدهد. اگر پرورش نیروی انسانی پربازدهترین سرمایهگذاری در نظر گرفته شود، ازدستدادن این سرمایه از طریق مهاجرتهای بیبازگشت تباهکردن این سرمایهگذاری است. در اصفهان که از مهمترین استانهای دانشگاهی کشور و دارای برترین واحدهای علمی کشور و پرورشدهنده و پذیرای برترین اقشار نخبگان بوده است، نیاز به توجه جدی برای ایجاد انگیزه نگهداشت اساتید و پژوهشگران یک اقدام فوری به نظر میرسد. گرچه صحت و وجود بسیاری از موارد ذکر شده در گزارش قابل کتمان نیست، ولی میتوان با رفع برخی مشکلات موجود یا سنگاندازیهای بیضابطه شرایط را تلطیف کرد. در شرایطی که سالها است بسیاری از دولتها شعار بازگشت هموطنان از سایر کشورها و سرمایهگذاری در ایران را سر میدهند - و متاسفانه کمترین توفیق و دستاورد را در این زمینه داشتهاند - کند کردن سرعت ازدستدادن سرمایههای انسانی حاضر در ایران منطقی و در دسترستر خواهد بود.
از میان انگیزههای مهم مهاجرت، عدم شایستهسالاری و سطح درآمد جزو موارد قابل اصلاح با یک برنامهریزی میان مدت است. تزریق بودجههای تحقیقاتی حاصل از فعالیتهای اقتصادی به هستههای علمی، جذب اساتید و پژوهشگران به حضور و مشاوره در فعالیتهای تخصصی دولت و بخش خصوصی، تلاش برای به بارگیری نخبگان در جایگاههای تصمیمگیری و مدیریت دولتی و ایجاد زمینه اثرگذاری آنها در اصلاح روندها از شیوههایی است که ضمن بهرهمندی جامعه از داشتههای علمی و دانشگاهی، مهاجرت را به گزینه کمامتیازتری تبدیل میکند.
برای این کار ایجاد سازوکاری چابک که بر پایه رصد فردی نخبگان به دنبال حل مشکلات باشد ضروری است. این سازوکار میتواند در قالب یک «سمن» همکار دولت بهسرعت وارد عمل شده و در این فرایند از نظر همه نخبگان بهمنظور بهبود شرایط بهره جسته و پس از آن اصفهان با اقدام درست و به دور از کاغذبازی استانداری به نمونه خوبی برای هوشمندی حاکمیتی در بهبود روندها تبدیل شود.